او را خیلی تصادفی در «موزه یادمانهای کیهاننوردی» دیدم و قرار شد بعد از بازی تنیس همدیگر را در مجتمع مسکونی فضانوردان ببینیم.
لاویکین یکی از مهندسهای با تجربه مجتمع علمی، صنعتی انرگیا- سازنده ناوهای ساویز و ایستگاههای مداری سالیوت و میر- به شمار میرود. او تنها یک بار به فضا سفر کرده است اما همین یک سفر کافی بود تجربهای عالی برای او فراهم سازد تا در طراحی و ساخت سامانههای مختلف برای ایستگاه فضایی بینالمللی به طور فعال شرکت داشته باشد. او دویستمین فضانورد جهان و شصت و یکمین کیهاننورد شوروی سابق به شمار میرود.
- آقای لاویکین نخستین سؤال را میخواهم درباره موضوعی بپرسم که شاید تا به حال از شما نپرسیده باشند، اجازه میدهید؟
[با خنده] خواهش میکنم، لطفاً خیلی خصوصی نباشد!
- شما متولد 1951 میلادی هستید یعنی 58 سالهاید، اما خیلی جوانتر به نظرمیرسید. راز این جوان ماندن چیست؟!
اگر حرف شما درست باشد، من آن را نتیجه تحرک و ورزش میدانم. من اعتقاد دارم انسان باید فعال و پرنشاط کار کند و از کار و زندگی اش لذت ببرد، شکرگزار نعمتها باشد، از خمودگی بپرهیزد و در وقتهای فراغت حتماً ورزش کند.
سیروس برزو در کنار الکساندر لاویکین
- درباره خودتان و تحصیلاتتان بیشتر برای خوانندههای ما صحبت کنید.
من در مسکو به دنیا آمدهام اما به دلیل مأموریتهای مختلف پدرم، تحصیلاتم را در مدرسههای مختلفی ادامه دادم. پس از آن به دانشگاه فنی «بائومان» رفتم و در رشته مهندسی مکانیک با تخصص طراحی و ساخت دستگاههای فضایی فارغ التحصیل شدم.
- پس از به پایان رساندن تحصیلات دانشگاهی در کجا مشغول به کار شدید؟
از فروردین 1353 (آوریل 1974) در مجتمع علمی، صنعتی انرگیا به عنوان مهندس طراح سامانههای فضایی مشغول به کار شدم. چند ماه بعد بنا به تشخیص مسئولان به بخشی منتقل شدم که بهطور مستقیم با کیهاننوردان ارتباط داشت و باید طرز کار با سامانههای نصب شده در ایستگاه فضایی را به آنها آموزش میدادم.
- چگونه علاقهمند شدید که به گروه کیهاننوردان بپیوندید و از چه زمانی به عنوان فضانورد فعالیتتان را آغاز کردید؟
فضانوردی حرفهای پیچیده و دشوار اما دوست داشتنی است. من از همان سالهای آغاز کارم با کیهاننوردان، به این حرفه علاقهمند شدم، اما برای ورود به این دنیا، تنها علاقه شخصی مطرح نیست و باید ویژگیهای مناسب این کار را داشته باشید. در آذر 1357 (دسامبر 1978) بنا به دستور مسئولان به کمیته انتخاب کیهاننوردان معرفی شدم و توانستم مراحل مختلف گزینش را بگذرانم. دوره آموزشی را در دانشگاه «گاگارین» با نمرههای عالی تمام کردم و چون به عنوان یکی از اعضای پرواز کیهانپیمای «بوران» انتخاب شده بودم، دوره ویژه خلبانی با هواپیمای «ایل-29» را هم گذراندم و 25 ساعت پرواز مستقل داشتم. یک دوره آموزش چتربازی هم دیدم و 46 پرش انجام دادم! آموزش ویژهای نیز برای پرواز در ایستگاه فضایی میر داشتم. از آنجا که خودم جزو گروه طراحهای این ایستگاه بودم، برایم برنامه پرواز درازمدتی در این مجتمع پیشبینی شده بود.
لاویکین در کنار یوری راماننکو
- تا جایی که من اطلاع دارم شما و «یوری راماننکو» اعضای گروه جانشین ناو کیهان سایوز تی.ام-2 بودید، چه شد که بهعنوان گروه اصلی به فضا پرتاب شدید؟
بله من و یوری راماننکو گروه جانشین بودیم اما در دی 1365 (ژانویه 1987) مشخص شد که «الکساندر سریبروف» مهندس پرواز ناو سایوز تی.ام-2 دچار یک مشکل پزشکی شده است و پزشکها از سفر او جلوگیری کردهاند. میدانید که اعضای هر گروه پس از مطالعههای همه جانبه به گونهای انتخاب میشوند که در جریان پرواز با هم مشکل نداشته و از هماهنگی کامل برخوردار باشند. اگر یکی از آنها به هر دلیل نتواند پرواز کند، تمام گروه از سفر معاف میشوند و گروه جانشین جای آنها را میگیرند. بههمین دلیل من و یوری راماننکو جای گروه اصلی را گرفتیم و یک ماه قبل از پرتاب به عنوان اعضای اصلی آموزش دیدیم. البته همانطور که میدانید تفاوتی اساسی بین آموزش گروه اصلی و جانشین وجود ندارد. درآزمون نهایی نیز هر دوی ما توانستیم نمرات عالی بگیریم. بههمین دلیل در بهمن 1365 (فوریه 1987) با سایوزتی.ام- 2 به همراه یوری راماننکو به فضا پرتاب شدم.
- شما نخستین گروه اصلی کار در مجتمع مداری میر بودید و گرفتاریهای زیادی داشتید.
بله. کیهاننوردهای سایوز تی-15 که قبل از ما به این ایستگاه سفر کردند، مأموریت داشتند آن را بررسی و سامانههای مختلف میر را آزمایش کنند. غیر از آن، ما با نسل جدیدی از ناوهای سایوز به میر سفر کردیم که برای نخستین بار به شکل سرنشیندار استفاده می شد. من و راماننکو مأموریت داشتیم بهطور همه جانبه تواناییهای ناو جدید را بررسی و ایستگاه فضایی را برای مأموریت درازمدت و الحاق ناوهای کیهانی بزرگ آماده کنیم. در همین زمان بود که آزمایشگاه اخترشناسی«کوانت» که یک سفینه تحقیقاتی بزرگ بود به فضا پرتاب شد و به ایستگاه فضایی میر پیوست.
- اتصال این آزمایشگاه به میر با دشواریهایی روبهرو بود. لطفاً در این زمینه صحبت کنید.
بعد از اتصال آزمایشگاه کوانت ما متوجه شدیم دستگاههای کنترل، اتصال کامل را نشان نمیدهند. مرکز هدایت پرواز از ما خواست که دلیل کار را پیدا کنیم. آنچه ما میدیدیم اتصال کامل بود اما حسگرها از نبود این اتصال خبر میدادند. در نهایت من و راماننکو به این نتیجه رسیدیم که باید با انجام یک راهپیمایی فضایی، خود را به محل اتصال برسانیم و از نزدیک آن نقطه را بررسی کنیم. مرکز هدایت پرواز با این پیشنهاد ما موافقت کرد و من و راماننکو پس از پوشیدن لباس مخصوص، از مجتمع مداری خارج شدیم و بعد از طی مسافت بین دریچه خروج تا انتهای ایستگاه فضایی خود را به محل اتصال رساندیم. ظاهراً همه چیز درست بود و دلیلی برای عدم اتصال دیده نمیشد. وقتی با دقت بیشتری محل را بررسی کردیم، متوجه شدیم چند نخ در قسمت الحاق دیده میشود. مطلب را به مرکز هدایت پرواز گزارش دادیم و توصیه کردیم کوانت را از ایستگاه فضایی جدا کنند و چند سانتیمتر عقب ببرند تا محل بهطور کامل بررسی شود. بعد از جدا شدن کوانت متوجه شدیم تکهای از پارچه روکش بین دو بخش اتصال قرارگرفته و مانع چفت شدن کامل قفلهای اتصال شده است. من توانستم با زحمت زیاد این پارچه قطعه قطعه شده را ازآنجا بیرون بیاورم و بعد با دستور مرکز هدایت پرواز، آن بخش از آزمایشگاه کوانت به ایستگاه فضایی متصل شد. من و همکارم به داخل میر بازگشتیم و ساعاتی بعد بنا به تشخیص مرکز هدایت پرواز اجازه یافتیم دریچه بین دو سفینه را باز کنیم و به داخل آزمایشگاه کوانت برویم.
نممونهای از ناو کیهانی سایوز
- کوانت چه نقشی در پژوهشهای انجام شده در مسیر داشت؟
همانطور که میدانید مجتمع مداری میر، نتیجه سالها تجربه و کار کیهاننوردان و طراحهای فضایی شوروی بود. در ایستگاههای مداری سالیوت، وجود دستگاهها و سامانههای بزرگ و کوچک مانع ایجاد فضایی مناسب برای استراحت کیهاننوردها به شمار میرفت. بههمین دلیل کارشناسها به فکر طراحی و ساخت ایستگاه فضایی برآمدند که بتواند آسایش روانی بیشتری به کیهاننوردان بدهد.
در این ایستگاه تنها بخشهای هدایت اصلی قرار داشت و با وجود شش سکوی الحاق، ناوهای پژوهشی به عنوان کارگاه عملیات و تحقیقات میتوانستند به آن متصل شوند. کیهاننوردان در این ناوها به تحقیق میپرداختند و در بخش اصلی و هسته میر استراحت میکردند. هرفضانورد اتاق کوچکی مخصوص به خود داشت. حتی برای آن که آسودگی روانی بیشتری داشته باشد، علیرغم این که در فضا به دلیل بیوزنی بالا و پایینی وجود ندارد بخشی از مسیر به عنوان کف، قسمتی به عنوان سقف و بقیه به عنوان دیوار رنگآمیزی شده بود.
- عملیات خارج از ایستگاه فضایی یا به اصطلاح راهپیمایی فضایی از جمله کارهایی بود که در طول عمر مجتمع مداری میر بارها صورت گرفت. آیا همیشه آنطور که در مورد کوانت گفتید تصادفی انجام میشد یا طبق یک برنامهریزی قبلی؟
به طور کلی همه کیهاننوردان در زمین برای پروازهای طولانی و راهپیمایی در فضا آماده میشدند و تمرین میکردند. اما این که عملیات خارج از ایستگاه بهطور تصادفی صورت میگرفت یا طبق برنامه، باید گفت هر دو. تعویض باتریهای خورشیدی که بر اثر برخورد ریزشهاب سنگها به تدریج کاراییشان کم میشد، برداشتن و یا قرار دادن نمونههایی در خارج از بدنه ایستگاه برای بررسی تأثیر عاملهای موجود در فضای باز کیهانی بر روی آنها، نصب و تعمیر برخی تجهیزات بدنه بیرونی ایستگاه و... از جمله موردهایی بود که کیهاننوردها قبل از سفر برای انجامشان آموزش میدیدند. اما مواردی نیز بهطور تصادفی به وجود میآمد که به راهپیماییهای برنامهریزی نشده نیاز داشت. برای انجام آنها کارشناسان و یا فضانوردان جانشین، در زمین و در استخر آب مخصوص، مشابه آنچه را باید در مدار صورت میگرفت انجام میدادند و به این وسیله راهحلهایی مییافتند و به کیهاننوردان ساکن ایستگاه فضایی مخابره میکردند.
تصویری از لاویکین که سیروس برزو هنگام گفت و گو به او هدیه کرد
- شما در مدت اقامت در میر چند بار راهپیمایی کردید و این عملیات با چه هدفهایی صورت گرفت؟
من سه راهپیمایی کردم که در کل حدود نه ساعت طول کشید. یکی از آنها همانطور که گفته شد برای رفع عیب از اتصال کوانت و میر انجام شد. این راهپیمایی در 23 فروردین1366 (12 آوریل 1987) صورت گرفت.
- بر اساس برنامه پیشبینیشده شما باید سفری یک ساله را به همراه یوری راماننکو در میر انجام میدادید. چرا مدت سفرتان کوتاه شد؟
شما میدانید که کیهاننوردان مستقر در ایستگاه فضایی بهطور مرتب توسط یک مرکز در انستیتوی پژوهشهای زیست- پزشکی معاینه می شوند. کارشناسهای این انستیتو، از طریق اتاق ویژهای که مثل مرکز هدایت پرواز بهطور مستقیم به ایستگاه فضایی ارتباط دارد، وضعیت سلامتی کیهاننوردان را همه روزه کنترل میکنند. اوایل تیرماه (اواخر ژوئن) اعلام شد علامتهای غیرطبیعی از قلب من دریافت شده و بهتر است از ادامه سفر من جلوگیری شود. چند روز بعد با پرتاب ناو کیهانی سایوز تی.ام-3، «الکساندروف» مهندس برجسته مجتمع انرگیا همراه «ویکتارنکو» و «محمدفارس» (کیهاننورد اهل سوریه) به ایستگاه فضایی میر آمد و من کارهایم را به او تحویل دادم و پس از حدود یک هفته با کیهاننوردان سایوز تی.ام-3 به زمین بازگشتم. در ماههای بعد، بهطور دقیقتری معاینه شدم و بالاخره اعلام شد که برای سفر به فضا مشکلی ندارم. به این ترتیب دوباره برای پروازهای فضایی تمرین کردم.
- اما چرا دیگر سفری به فضا نداشتید؟
طی سالهای 90 تا 91 در ترکیب کیهاننوردان «سایوز نجات» و« بوران-92» آموزش دیدم اما این برنامهها تعطیل شد.
- اگر ممکن است در باره این برنامهها بیشتر توضیح دهید.
طبق برنامه تنظیمی باید یک گروه دو نفره از فضانوردها تمرین میکردند و آموزشهای ویژهای میدیدند تا در صورت بروز حادثهای در ایستگاه فضایی میر، بهطور اضطراری پرتاب شوند و به یاری کیهاننوردان آن ایستگاه بروند. پروازهای سرنشیندار بوران نیز از جمله برنامههایی بود که باید انجام میشد اما لغو این پروازها، باعث برهم خوردن طرحهای پیشبینی شده و برهم خوردن گروه کیهاننوردان شد. من به عنوان عضو یکی از این گروهها، آموزش را در چهارچوبهای جدید برای سفر به میر آغاز کردم اما هر بار تغییراتی در برنامهها پیش آمد. در یازدهمین گروه اعزامی به میر به عنوان مهندس جانشین حضور داشتم و سپس به سمت مهندس پرواز اصلی در دوازدهمین گروه، تمرین آموزش را آغاز کردم. اما در اواسط دوره آموزشی، کارشناسان اعلام کردند رشد عضلات و ماهیچههای بدنم به شدت افزایش یافته است بهطوری که دیگر نمیتوانم در لباس مخصوص راهپیمایی فضایی کار کنم. به همین دلیل نباید در گروههایی که برای پروازهای طولانیمدت دوره میبینند فعالیت داشته باشم و تنها میتوانم در پروازهای کوتاه مدت که در آنها راهپیمایی فضایی وجود ندارد شرکت کنم. به این ترتیب بهتدریج زمینه کنارگیریام از پروازهای فضایی به وجود آمد. بالاخره از گروه کیهاننوردان استعفا دادم و در انرگیا به فعالیت بیشتر پرداختم.
لاویکین: «در فضا بالا و پایینی وجود ندارد!»
- من چند بار شاهد فعالیت شما در میدان تنیس بودهام و تحرک فوقالعاده شما را دیدهام. نمیشودتصور کرد کسی با این چالاکی و تندرستی در فضا به مشکل بخورد!
بله من مشکل سلامتی ندارم و اگرچه هیکل من درشت است اما همانطور که گفتم این درشتی به دلیل رشد و افزایش وزن ماهیچههاست و نه چربی. اما بههرحال هر فضانوردی یک روز باید بازنشسته شود و نیروهای جوانتر جای او را بگیرند.
- به هرحال سفر شما سفر پرثمری بوده که برایتان مدالهای مختلف هدیه آورده است.
من بعد از این پرواز موفق به دریافت مدال«قهرمان اتحاد شوروی» و مدال «لنین» شدم. همچنین دولت سوریه به خاطر همکاری با کیهاننورد این کشور در فضا، به من مدالهایی داد که هر کدام از آنها برای من افتخار محسوب میشود.