بسیاری معتقدند که هیچچیزی به اندازه ادبیات آیینی با ظرفیتهای بالای آن نمیتواند به کلام وحی نزدیک شود و نسبتی محکمتر از ادبیات با قرآن وجود ندارد. با همین تفکر، سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران دومین جایزه ادبی قدر با عنوان «جلوههای ادبیات در قرآنکریم» را کلید زد؛ جایزهای که برای دومین سال پیاپی به همت معاونت هنری این سازمان برگزار میشود.
مراسم نخستین دوره جایزه ادبی قدر بهمنظور شناخت برترین شاعران رمضان، معنویت و نیایش در آخرین پنجشنبه ماه رمضان سال گذشته برگزار شد. نخستین جایزه ادبی قدر در 2 بخش پیشکسوتان و جوانان اهدا شد، بدینترتیب که یکی از جوانان نسل انقلاب در حوزه شعر و یکی از پیشکسوتان حوزه آثار تالیفی مربوط به رمضان، تقدیر و تجلیل شدند.
در دومین دوره، این جایزه با هدف تقدیر از هنرمندان برتر در رشته شعر به شاعرانی که آثاری ماندگار در این خصوص به یادگار گذاشتهاند، اهدا میشود.
بدینمنظور، مسئولان جشنواره در این دوره با برگزاری هشت نشست شعرخوانی با حضور بیش از 150 تن از شاعران و ترانهسرایان جوان و پیشکسوت، روزهای یکشنبه و چهارشنبه هر هفته تا پایان ماه مبارک رمضان، پذیرای شاعران جوان و پیشکسوت در فرهنگسرای ارسباران شدند.
شعرخوانی 150 شاعر جوان و پیشکسوت
عبدالجبار کاکایی دبیر دومین جشنواره ادبی قدر با اشاره به اجرای هشت نشست شعرخوانی میگوید: حدود 150نفر شاعر جوان و پیشکسوت در این نشستها به شعرخوانی پرداختند که نسبت به سال گذشته از نظر تعداد، افزایش چشمگیری داشته است.
دبیر جشنواره ادامه میدهد: بیش از 300شعر نیز طی فراخوانی که دادیم برای دبیرخانه ارسال شد. امسال ما 2جایزه داریم که یکی به شاعران حاضر در نشستها اهدا میشود و جایزه بعدی به شعرهایی که به دبیرخانه رسیده است. اختتامیه این جشنواره 6 مهرماه در فرهنگسرای ارسباران با انتخاب برگزیدگان به کار خود پایان داد.
آنچه در اینجا میآید، فشردهای از این جلسات است.
مجلس اول؛ آغاز با کلام سعدی
ما گدایـان خیـل سلطانیم
شهربنـد هوای جـانـانیـم
بنده را نام خویشـتن نبـود
هرچه ما را لقب دهند آنیم
کلام سعدی، آغازگر سلسلهنشستهای جایزه ادبی- هنری قدر در ماه مبارک رمضان بود که از زبان سیدعباس سجادی، مدیر امور موسیقی سازمان، در جایگاه مجری برنامه به گوش رسید؛ عصر چهارم شهریورماه 1388، فرهنگسرای ارسباران.
تعدادی از شاعران جوان در کنار چند تن از نامآشناترین شاعران معاصر کشور حضور داشتند؛ از جمله محمدعلی بهمنی، موسی بیدج، حسین اسرافیلی، حمیدرضا شکارسری و نادر بختیاری.
ابتدا عبدالجبار کاکایی درباره برگزاری مجدد جایزه ادبی- هنری قدر توضیحاتی داد، سپس یکی از ترانههایش را برای حاضران قرائت کرد و در ادامه شعرخوانی شاعران با فراخوان مهراز بیگمحمدی آغاز شد.
نگاهم را خرج رد پایت میکنم
تا شنبههای فراموششده را
از خیابانهایی که شبانه برق کردهاند
پیدا کنم
و غزلسرای جوان محمدرضا طهماسبی شعرش را به پیشگاه امیر المومنین(ع) هدیه کرد.
دارم به دل انبوه ماتمهای عالم را
یک آسمان سنگینی غمهای عالم را
زهرهسادات طلوعحسینی با شعری سپید آغاز کرد. او خواند:
از اورشلیم تا غزه
صدای کودکی نمیآید...
حلاج، مهدی باقری، حسین اسرافیلی، نادر بختیاری، عباس یوسفی، موسی بیدج و محمدعلی بهمنـی از دیگر شعرایی بودند که در نخستین نشست، به شعر خوانی پرداختند.
مجلس دوم؛ به یاد قیصر
بالا بریم دست نیاز و دعا کنیم
وقت است عاشقانه خدا را صدا کنیم
دومین نشست جایزه ادبی- هنری قدر، هشتم شهریور با حضور محـمدرضا عـبدالملکیان، بیـژن ارژن، حـامد عسگری، سیدرسول پیره و هادی منبتی، معاون هنری سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران برپا شد.
سجاد ناظری با 2 رباعی و یک غزل آغازگر برنامه بود:
بسته شده نطفهاش درون سر شعر
تا زاده شود به روی این دفتر شعر
پس از آن، فرشته صفریزادهب و سپس سیروس ذکایی چند شعر کوتاه خواندند:
رد گامهایت کافی است
تا ساعت آفتابی کوک شود
این گامها را به روز خواهم کرد.
حامد عسگری، غزلسرای جوان نیز اینگونه گفت:
شانه برای زلف پریشان چه فایده؟
خانه برای بیسروسامان چه فایده؟
عسگری با چند غزل و رباعی و شعر بلند بم، بیشترین شعرخوان جلسه بود.
مسنترین شاعر مجلس، عزتالله افروز، با یک غزل صدای رسایش را به گوشها رساند:
خوش آن نگه که مرا از خودم جدا بکند
بگیردم ز خود آنکه رها بکند
خانم بیگی، بیژن ارژن، ایرج قنبری، امیر معینی و محمدرضا عبدالملکیان نیز در این مجلس به شعرخوانی پرداختند که یادی هم از زندهیاد قیصر امین پور، با قرائت شعری درباره او، گرامی داشته شد.
مجلس سوم؛ پیشکش به جناب حافظ
غزلی از حافظ، با صدای سیدعباس سجادی آغاز سومین شب در روز 11شهریور بود. سپس مرتضی امیری اسفندقه غزلش را اینچنین آغاز کرد.
روزه رسید ماه در نفس من ظهور کن
دعوت مرا به سفره افطار نور کن
اسفندقه شعری نیز به زبان محلی خواند و نیز از استاد محمد قهرمان، چند بیتی قرائت کرد.
در اینجا نوبت به خادم، شاعری از کاشان رسید:
آجری از دیوار میافتد
جای خالیاش آشیانهای میشود برای کبوتری....
محمد سلمانی با چند غزل میهمان دیگر این شب بود:
بیحرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست
پاسخ آیینه سنگ نیست
سلمانی چند شعر طنز را هم چاشنی برنامه کرد.
در ادامه یاحا کاشانی با 2ترانه، مهوش غیاثینیک با یک غزل، حامد رهبر با یک غزل، خلیل جوادی، مجید سعدآبادی با شعری از سنگر و جنگ و عشق، اکبر آزاد با چند ترانه و غزل و علیرضا قزوه، ریاست دفتر تحقیقات زبان فارسی در هند، پایان بخش سومین شب بودند.
السلام ای ماه پنهان پشت استهلال ما
ما بهدنبال تو میگردیم و تو دنبال ما
مجلس چهارم؛ اگر بگذارند...
و جلسه 15شهریور؛ چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند
و تماشای تو زیباست اگر بگذارند
ابتدا عباس یوسفی، مهراز بیگمحمدی، امین عمیدی و احمد فولادی به شعرخوانی پرداختند.
وقتی تو هستی شعر معنایی ندارد
ایهام و ابهام معمایی ندارد
این بیت نخست غزل آقای کتابدار، از شاعران و نویسندگان باسابقه است.
میرزایی نیز غزلش را با این بیت به اجرا گذاشت:
دیدی که چه آمد به سر از قصه ایام قمی شده غم دیده ز این کثرت آلام
شکرخدا گودرزی، 2 شعر بلند خواند:
پرندگان نواله ناله گریز را نوک میزنند
و عشق از داستان بخشنده کودک/ فراتر نمیرود
فریبا یوسفی نیز چند غزل برای حاضران قرائت کرد.
خورشید را پنهان نمیخواهند بارانها
ابرند و میبارند خود را بر بیابانها
حافظ ایمانی، عزتاله افروز، سجاد ناصری، امیر معینی، سعیده بیگی و حسین جنتمکان نیز شعرهایشان را خواندند.
پایانبخش چهارمین شب شعر قدر، ترانهها و حرفهای اهورا ایمان بود.
مجلس پنجم؛ برای شاعر حجاب
تا گفت «کن» نگاه به چشمت دمیده شد
پلکی زدی و هر دو جهان آفریده شد
غزلی بود از ابراهیم اسماعیلی اراضی که پس از خواندن غزل، شنوندگان را به شنیدن ترانهای نیز دعوت کرد.
پویا بیاتی، جوان ترانهسرا از کرمانشاه، اثری با این مطلع خواند:
توی بنبست جهنم زدهام
که صدام به هیچ کجا نمیرسه
اگه میتونی منو دعا بکن
من که دستم به خدا نمیرسه
دومین میهمان مدعو، ایرج قنبری بود که چند ترانه قرائت کرد.
مهدی استخر از شاعران جوان، با ارائه چند غزل خوش درخشید:
وقتی رسید حلقه دست پدر به در
دیوارهای خانه نهادند سر به در
انگار بازسازی یک داغ کهنه بود
روزی که خورده بود قضا و قدر به در
مجید اسطیری یکی دیگر از جوانان حاضر، شعرش را به شهید حجاب، مروه شربینی تقدیم کرد:
یعنی هجده مرد پیدا نمیشود/ که هر یک ارزش یک زخم را داشته باشد/ یعنی هجده زخم پیدا نمیشود/ که هر یک سینه یک مرد را سراغ داشته باشد/...
میانه شعرخوانی، عبدالجبار کاکایی اظهار داشت: این شعر و جوانی شاعر مرا به یاد سلمان هراتی انداخت که از نوزدهسالگی شعر را شروع کرد و با مرگآگاهی خود که در شعر به تصویر کشید در 25سالگی از دست رفت.
بابک نبی 2ترانه، حسین دولتی 2غزل و بهدنبال آن گروس عبدالملکیان شاعر مستعد جوان بهعنوان سومین میهمان مدعو به شعرخوانی پرداخت.
بدجور گرفته شهر و باران با هم
من غرق خیال و راهبندان با هم
حامد خداوردیان، سیروس ذکایی، علی اسدالهی، عباس یوسفی، یزدان تورانی، امیرحسین دوستی و آرمان صالحی نیز به شعرخوانی پرداختند.
آخرین شاعر، سیدعبدالجواد موسوی بود که غزلش را به جلال آلاحمد تقدیم کرد:
همه تن رگ، همه رگ خون، همه خون، جوش جنون
دم به دم دست به گریبان شده با چرخ حرون
مجلس ششم؛ مجلس آخر
در این مجلس، ابتدا نعیمه طلوعی 2غزل ارائه کرد:
یاد گنجشک و سارهای قدیم
شب یلدا انارهای قدیم
و سفر سرنوشت امروز است
میرود با قطارهای قدیم
سپس افشین علا، شاعر کودک و نوجوان، غزلی خواند:
با دروغ از عقل دل بریدهام تا خامش کنیم
چونکه خام عشق شد بستیم تا خامش کنیم
علاء، شعر کودک را با این بیت شروع کرد
ماه ماه روزه است
ماه خون و ضربت است
میرهمایون مقیمی با 3شعر سپید از شاعران جلسه بود:
صبح/ تختخواب/ نه بودی نه عینکم/ خردهشیشهها از تو میگفتند/ از طولانیترین شب آرامش/ و...
محمود حبیبی، سجاد ناصری و سیدعلی جعفری شعرهایشان را خواندند تا نوبت به مهمانی نامآشنا رسید که طنزهایش نیز آشناست؛ ناصر فیض.
پاک است گناهی که در انظار نکردی
خود خوردی و بر غیرخود اجرا نکردی
امید که فیضی ببری از قبل فطر
حتی تو که یکبار هم افطار نکردی
سیدعبدالرسول موسوی با چند غزل و قصیده، نفیسه بالی با 2غزل، عزتالله افروز با یک شعر بلند نیمایی، مهدیه مراد با 2غزل، حسین جنتمکان با غزلی درباره قرآن، جواد زهتاب با غزلی درباره علی(ع) و سعید بیابانکی، آخرین شعرهای نشستهای شش گانه ادبی قدر را قرائت کردند.