مسیر طولانی بود و به همین خاطر کوچکترین اتفاقی که میتوانست مسابقه را به مخاطره بیندازد از سوی این تیم مورد بررسی قرار گرفته بود، تا خللی به مسابقه وارد نشود.
شایداین موضوع که یکی از اعضای اصلی تیم بررسی کننده طرح جامع و تفصیلی تهران، این طرح را همانند دو مارتن تلقی کند، در نگاه اول موضوع جالبی به نظر برسد و بتواند هیجان شما را در ابراز احساسات در این زمینه برانگیزد، اما خوب که در موضوع دقیق شوید بیش از هر زمان دیگر به سختیهای این کار پی میبرید، در کنار این موضوع زمانبر بودن پروژههای شهری یکی دیگر از دلایل این تشابه است، به همین خاطر مهندس جلیلحبیباللهیان نمیتواند هیجان، استرس و اضطراب خود در مورد این دو طرح را پنهان کند.
مدیر مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران معتقد است نبود برنامه برای اداره شهرازسال ها قبل یکی از دلایل اصلی وضعیت کنونی تهران است.
با وجود اینکه پایتخت از یک طرح جامع در سال 1371 برخوردار بود به خاطر مناسب نبودن و غیرکاربردی عنوان شدن آن طرح از سوی شهردار وقت، عملا شهر به حال خود رها شد، به همین خاطر حبیباللهیان معتقد است به کاربردن واژه اداره برای گذران این همه سال پایتخت اشتباه است، چون اداره کردن نیازمند برنامه است که تهران در تمام این سالها از آن بیبهره بوده است.
شهر بیبرنامه، شهر ناموزون ونامتوازی برای زندگی است، یکی از نقطههای آغازین کلید خوردن نگارش طرح جامع و تفصیلی برای تهران همین موضوع است یعنی باید به سمتی برویم که دیگر شهر سلیقهای و روزمرهای اداره نشود.
به گفته حبیباللهیان بعد از آن که طرح تهیه شده در سال 1349 _فرمانفرمائیان_ ناکارآمد عنوان شد، تهران تا سال 1371 بدون طرح و برنامه اداره میشد. در سال 1371 وزارت مسکن و شهرسازی بنا به مسئولیت خود و بیبرنامگی تهران طرح ساماندهی تهیه کرد که بعدها این طرح نیز به دلیل داشتن اشتباه از سوی شهردار آن زمان غیر قابل اجرا عنوان شد و از سال 1377 تا سال 1382 یعنی دوره فترت شهر بدون برنامه اداره میشد.
تا بالاخره در سال 82 این منطق پیش روی مدیریت شهر قرار گرفت که اداره تهران نیازمند برنامه است و وزارت مسکن و شهرسازی، شهرداری و شورای عالی شهرسازی توافق کردند مشترکا طرح جامع و تفصیلی را برای تهران تهیه کنند.
پایتخت دولتی یا مشارکت غیر عمومی
یکی از ناموزونیهای تهران که این روزها بیش از هر زمان دیگری بهچشم میآید، بلند مرتبهسازیهایی است که در برههای از اداره شهر به دلایلی به عنوان منبع درآمد قرار گرفت و در دراز مدت شد شکل آن چیزی که این روزها گریبانگیر شهرنشینان شده است.
اداره مشارکتی شهر با وجود برخورداری از سابقهای دیرینه در جهان، در ایران از 8 سال پیش و با شکلگیری شورا آغاز شد و تا پیش از آن شهرداریها به صورت دولتی اداره میشدند.
تا مدتها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در واگذاری مدیریت به مردم برای اداره شهرها با تاخیر روبرو بودیم و همچنان شهردار از سوی دولت انتخاب میشد اما در دهه 60 با وجود ادامه این روند نظام مالیه شهرداری غیردولتی اعلام و تامین هزینههای شهر به عهده شهرداریها گذاشته شد، معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران روایت خود از آنچه سالها بر پایتخت رفته را اینچنین آغاز میکند تا بیش از هر زمان دیگری بدانیم در آن سالها شهرداریها گزیری جز فروش شهر برای اداره شهر نداشتهاند.
حبیباللهیان میگوید: این اتفاق در دهه دوم نیمه 60 از یک طرف شهردار را انتصابی و از سوی دیگر نقش مردم در اداره شهر را نادیده گرفته و به شدت تاکید داشت که شهرداری باید خود به تنهایی و بدون پشتوانه مالی دولت شهر را اداره کند.
در همین زمان بود که شهرداریها برای تامین هزینههای خود به سمت فروش تراکم رفتند تا بتوانند از عهده اداره شهر که از یک سو با یک دوره گذار مهاجرت، افزایش جمعیت، آزادی مردم در انتخاب نوع زندگی و از سوی دیگر عدم حمایت دولت روبرو شده بود، بربیاید.
هرچند به اعتقاد مدیر مرکز برنامهریزی شهر تهران شهرداری برای کسب درآمد به دنبال غلطترین راه که همان تراکم فروشی بود، رفت و در یک سیستم غلط، کار غلط نتیجهای جز اتفاقی که در حال حاضر برای شهر رخ داده است را به دنبال نخواهد داشت.
حبیباللهیان شوراها را نقطه آغاز مشارکت و مداخله مردم در مدیریت شهر میداند که با پیش رفتن در هر دوره تجربههایی را میاندوزد که آنها را وادار میکند تا به دنبال راه حل برای شهر باشند، از این رو شورای شهر دوم تهران شجاعانه موضوع برخورداری تهران از یک طرح جامع و تفصیلی را پیگیری کرد.
طرحی برای همه فصول
این علامت سؤال را از انتهای ذهنتان بیرون بکشید و بچسبانید، کنار این سوال، بعد هم به دنبال جوابی برای آن باشید چون در این صورت میتوانید گرههای ترافیکهایی را باز کنید، در هر دم و باز دم وحشت بلعیدن سرب را نداشته باشید و یا حتی در حین رفت و آمد در شهر مشغله هزارویک کار را از فکرتان بیرون کنید و با دیدن ساختمانها به وحشت نیفتید، با تصور این موضوعات حتما لبخندی گوشه ذهنتان شکل گرفته که چه خوب میشود آیندگان رنجی را که شما از زندگی در پایتخت کشیدهاید، تحمل نکنند.
به همین خاطر اولین کار طرح جامع این بود که بفهمد تهران در کجا قرار داشته و با چه مشکلاتی روبرو بوده است و به چه سمتی باید برود.
مهندس حبیباللهیان میگوید: براساس این شناخت و آنچه در سند چشمانداز 20ساله ایران پیشبینی شده بود، طرح جامع آغاز به کار کرد.
آنگونه که او میگوید در چشمانداز 20ساله، ایران کشور برتر منطقه است، بنابراین پایتخت آن باید در ابعاد گوناگون؛ شهری باشد در خور ایران یعنی شهر برتر منطقه، شهری که با جهان در تعامل باشد. بنابراین طرح جامع میگوید تهران چه باید باشد و کجا باید قرار بگیرد. در طرح جامع این پیشبینیها شده است و بعد برنامهها و چگونگی رسیدن به این آمال و آرزوها بیان شده است.
وقتی از طبقه دوم اتاق مدیر برنامهریزی شهر تهران نگاهی به برجهایی که مثل قارچ از کنار خیابانها و کوچهها بالا آمده، میاندازیم تصور فروریختن آنها برای رسیدن به شهری مناسب زندگی؛ دلهرهآور است، صدای هیجان آلود مهندس حبیباالهیان در گوشمان مثل زنگ صدا میکند «قرار نیست چیزی خراب شود».
مریضی را تصور کنید که با انواع و اقسام امراض دست به گریبان است که اگر به آنها نرسیم، میمیرد. مدیر مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران با این مثال وضعیت پایتخت را مشابه یک مریض میداند که با طبقهبندی دردها و امراضش میتوان به تدریج او را رو به بهبودی برد، که البته در این سالمسازی بنایی تخریب نمیشود، بلکه در حرکت گام به گام و گذر زمان فضاهای نامناسب ناخودآگاه جایگزین میشود، یعنی شهر با برنامههای پیشبینی شده در طرحهای جامع و تفصیلی باز دوبارهسازی میشود.
اراده، تصمیم، هماهنگی تمام دستگاهها و قانونمندی بهترین راه حل برای اجرایی شدن طرح جامع و تفصیلی محسوب میشود.
حبیباللهیان در ادامه به این موضوع تاکید دارد که اساسا شهرسازی یک فرآیند بلند مدت است به همین دلیل این دو طرح نیز بازده مناسب را در دراز مدت نشان خواهد داد.به نظر میرسد دیر بازده بودن و زمانبر بودن این موضوع باعث شده تا شهرسازی مورد جفا قرار گیرد.
حبیباللهیان معتقد است، شهرسازی نوار افتتاح و اختتام ندارد و برخلاف بسیاری از پروژههای شهری، فوری به نیاز مردم پاسخ نمیدهد و قابلیت بهرهبرداری تبلیغاتی ندارد، به همین دلیل در گذشته توجه چندانی به این موضوع نمیشد اما در سالهای اخیر نگاه مدیریت شهری به این قسمت از مسایل شهری کاملا متفاوت از دورههای قبل بوده است.