همین مسئله میتواند نشاندهنده جایگاه تئاتر کودک ایران در میان ملل مختلف باشد و بار دیگر کاستیها و عقبماندگیها در عرصه تئاتر کودک را یادآوری کند.
تنها اتفاق در عرصه تئاتر کودک، برگزاری سالانه جشنواره تئاتر کودک و نوجوان در اصفهان است که پس از یک وقفه تقریبا پنج ساله از سال 85 مجددا از سرگرفته شد و امیدواریهایی را نزد اهالی این عرصه به وجود آورد.
در سال 85، اصفهان پس از آنکه میزبانی جشنواره فیلم کودک و نوجوان را از دست داد، پذیرایی و میزبانی از تئاتر کودک را عهدهدار شد تا از قافله عقب نمانده باشد. البته از همان ابتدا و با توجه به امکانات، کاملا مشخص بود که شهر اصفهان پتانسیل پذیرایی از جشنوارهای تئاتری را ندارد؛ چرا که امکانات ابتدایی چون تالار نمایش و تجهیزات نور و صدا و... وجود نداشت و حتی در نخستین سال از برگزاری جشنواره، سالنهای سینمایی میزبانی از نمایشها را عهدهدار بودند!
در همان سال با تدبیر اداره کل هنرهای نمایشی و پس از برگزاری یک دوره از جشنواره، قراردادی سه ساله با اداره کل ارشاد استان اصفهان منعقد شد تا این جشنواره به مدت3سال در این شهر برگزار شود و در همین راستا حکم دبیری سه ساله هم برای مصطفی رحماندوست، دبیر سیزدهمین جشنواره صادر شد تا او با خیال راحت و با برنامهریزی بلندمدت، بتواند دورنمایی برای این جشنواره متصور شود.
همچنین مقرر شده بود، با توجه به این برنامه بلندمدتی که برای تنها جشنواره و فرصت سالانه عرصه تئاتر کودک در نظر گرفته شده بود، استان اصفهان به تجهیز سالنهای نمایشی و افزایش امکانات به بهانه برگزاری سالانه جشنواره تئاتر کودک بپردازد.
امسال و آخرین سال از این قرارداد سه ساله سپری شد و چهارمین سال از میزبانی اصفهان به پایان رسید اما با گذشت این مدت و با توجه به زمانی که در اختیار ارشاد اصفهان قرار گرفته بود، همچنان شاهد سیر تکراری اتفاقات، کمبودها، کاستیها و تنگناهای سال 85 بودیم و در این مدت نهتنها تالاری در این شهر تجهیز نشد بلکه همان تجربیات تلخ سالهای قبل به همراه یکسری اتفاقات جدید در سالهای بعد تکرار شد.
مسئولان اصفهان با اینکه میدانستند یک فرصت چهار ساله در اختیار دارند و میتوانند از امکانات و حتی بودجه بیشتری در زمینه تجهیز سالنها استفاده کنند و در این فرصت بسیاری از کاستیها را برطرف کنند، رویه دیگری در پیش گرفتند و با خیال راحت از اینکه به طور قطع در 4سال آینده میزبان جشنواره خواهند بود، صرفا به برگزارشدن جشنواره و تشکیل یک بیلان کاری صرف به جشنواره نگاه کردند و اینگونه شد که هم جشنواره و هم تئاتر کودک در این سالها از هرگونه رشد و توسعهای بیبهره ماند و یک دور باطلزدن در این 4سال در عرصه تئاتر کودک شکل گرفت که همان پسرفت را البته با صرف هزینههایی گزاف رقم زد.
استان اصفهان علاوه بر آنکه از امکانات نمایشی چندانی بهرهمند نبود، در میزبانی و نحوه برگزاری جشنواره و حتی میزبانی و پذیرایی از هنرمندان، شرکتکنندگان و... هم نتوانست موفق عمل کند و هر سال شاهد موج نارضایتی عظیمی از سوی حاضران در جشنواره بودیم. مسئولان ارشاد اصفهان کمتر علاقهای به استفاده از راهنماییها و تجربیات مسئولان تهرانی که سابقه زیادی در برگزاری جشنوارههای مختلف دارند، نشان میدادند و حتی حاضر نبودند از روند برگزاری جشنواره در این شهر، به لحاظ تجربه در شکل اجرا بهرهبهرداری کنند.
نگاه اقتصادی حاکم بر جشنواره، تلاش برای پیشبردن عقاید و افکار شخصی و غرقشدن در منویات از جمله عواملی بود که تاثیری به مراتب منفی در نحوه برگزاری جشنواره به جا گذاشت و حتی گروههای نمایشی را هم با مشکل در حیطه اجرای آثار روبهرو میکرد و تمام اینها دست به دست هم میدادند تا جشنواره به لحاظ کمی و به خصوص کیفی سالبهسال نوعی پسرفت و رکود را تجربه کند و تنها جشنواره و رویداد تئاتری در عرصه کودک به یک بیلان کاری برای اداره کل ارشاد استان اصفهان بدل شود.
با گذشت 4سال از برگزاری جشنواره در اصفهان به نظر میرسد مراحل آزمون و خطای مسئولان ارشادی این شهر بینتیجه مانده و برای زنده نگهداشتن تئاتر کودک و نوجوان احتیاج به یک رویکرد و نگاه جدید به خصوص در امر میزبانی جشنواره احساس میشود.
اداره کل هنرهای نمایشی اگر میخواهد در این زمینه تاثیرگذار باشد و راه رشد و پیشرفت تئاتر کودک را که امروزه در انزوا قرار گرفته است، هموار کند، بهتر است این فرصت را با انجام کار کارشناسی و مطالعات دقیقتر در اختیار استان دیگری که کمتر نگاه اقتصادی دارد، قرار دهد.