در شهر تهران و مناطق شمالی آن 12حوزه آبریز بالادست وجود دارد که در 14کیلومتر نوار مولد سیل از دارآباد در شمالشرق تا غرب دره فرحزاد و کن در شمالغربی شهر، احتمال وقوع سیل را افزایش میدهند.
شیب تند شهر نیز دلیل دیگری است که میتواند خطر وقوع سیل را در تهران بیش از پیش با نگرانی همراه کند. از سویدیگر تفاوت سطح در شمال و جنوب شهر تهران به 700متر میرسد و این تفاوت ارتفاع میتواند در صورت وقوع سیل، خطرات بسیاری را بهخصوص برای اهالی جنوبشهر به همراه داشتهباشد.
حکایت پایتخت، حکایت عجیبی است. آسمان اگر گریهاش نگیرد و باران نیاید، حکایت کمآبی است و سهمیهبندی و اگر هم درهای آسمان به روی زمین تشنه پایتخت باز شود، حکایت خطرناک سیل است و تهدیدهای آن!
ایران با بارش متوسط سالانه حدود 242میلیمتر یکی از کشورهای خشک و نیمهخشک جهان بهحساب میآید و این درحالی است که متوسط بارش سالانه بر روی کرهزمین به 860میلیمتر در سال میرسد. در ایران بارش باران از چندمیلیمتر در کویرلوت تا 2000میلیمتر در بندرانزلی متغیر است و در پایتخت هم بسته به شرایط جوی، در سالهای پرباران و کمباران بین 400 تا 600میلیمتر باران میبارد.
از بین رفتن و فرسایش خاک پایتخت بر اثر ساختوسازهای بیپروا در این ابرشهر و بیتوجهی به وضعیت آبهای سطحی، در سالهای گذشته باعث شده تا همواره به شکل جدی خطر سیل، تهران را تهدید کند!
بر هم خوردن تعادل زمین!
گسترش شهر و بیپروایی آن در به همزدن شکل طبیعی اکوسیستم، باعث شده است تا تعادل هیدرولوژیکی مناطق مختلف پایتخت دچار نوسان شود.از بین رفتن تعادل هیدرولوژیکی حوضچههای آبی، نهتنها باعث وقوع سیلهای بزرگ است، بلکه دلیل اصلی فرسایش خاک محسوب میشود.
گسترش و رشد روزافزون شهر، پیامدهای دیگری هم دارد و آن برهم خوردن وضعیت آبراهههای طبیعی است. با بههم ریختن این آبراههها و گسترش درصد نفوذناپذیری بارش در شهرها، احتمال خطرات ناشی از سیل افزایش پیدا میکند.آمار نشان میدهد که تعداد حوادث سیل در شهر تهران در 4دهه 1331 تا 1370، با رشد قابلتوجهی همراه بوده است.
در دهه اول، تعداد سیلهای بهوقوع پیوسته در تهران 14مورد بوده. این رقم در دهه دوم به 15مورد رسیده و در دهههای سوم و چهارم که مصادف با رشد روبهگسترش و روزافزون شهر بوده ، به ترتیب به 33 و 54مورد رسیده است.
تخریب خاک پایتخت
تخریب اراضی، هدررفتن آب، بروز سیلابهای ناخواسته، کاهش مواد آلی و معدنی، تخریب ساختمان خاک، کاهش قدرت نگهداشت آب، رسوبگذاری و کاهش ظرفیت مخازن سدهای بزرگ، تغییر حاصلخیزی خاک و درنهایت تخریب پوشش منابع طبیعی، از مهمترین عوارض فرسایش به حساب میآید؛ عواملی که در پایتخت به صورت تمام و کمال انجام شده است تا فرسایش خاک سرعت بیشتری بگیرد و خطر وقوع سیل، جدی و جدیتر شود.
برای تشکیل 30 تا 40سانتیمتر خاک زراعی، سالها و بلکه قرنها زمان لازم است در حالی که چنین خاکهایی در مدت زمان کوتاهی از بین میروند! سالانه 75میلیاردتن خاک بر روی کرهزمین دچار فرسایش شده و از بین میروند.
فرسایش خاک و از بین رفتن قدرت جذب آن، یکی از دلایل اصلی وقوع سیلهاست. در شهر تهران ساختوسازهای وسیع و بیتوجهی به وضعیت اکوسیستم باعث شده تا قدرت جذب خاک کم شده و با کوچکترین بارندگی شاهد وقوعسیل و آبگرفتگی در شهر تهران باشیم.
نبود شبکه فاضلاب و بیتوجهی به ساختوساز در حریم مسیلها و رودخانهها، از عوامل دیگری است که بهخطر وقوع سیل در تهران، رنگوبوی جدیتری میدهد.
آستانه سیل 40میلیمتر!
بررسی چندسیل بهوقوع پیوسته در تهران و توجه به میزان بارش در این سیلها، نشان میدهد، خطر وقوع سیل در تهران با آستانه حدود 35 تا 40میلیمتر امکانپذیر است.یکسیل در تهران و روز چهارم فروردین سال1374 با 42میلیمتر بارش به وقوع پیوست.
روز 13اسفند سال 1365 نیز با 52 میلیمتر بارش، سیلی در تهران به راه افتاد. در ماههای بهمن و مرداد همین سال هم بهرغم کمبودن بارش، سیلهایی در تهران به وقوع پیوست که شاید بتوان آن را به زهکشی و ناکارآمدی جویهای شهر مربوط دانست.
دهم اسفندماه سال1366 نیز سیلی در شمیران افتاق افتاد که میزان بارش در آن 44میلیمتر بود.کارشناسان با بررسی میزان بارشها در این چندسیل بهوقوعپیوسته در پایتخت معتقدند که آستانه 35 تا 40میلیمتر بارش باران، میتواند هشداری برای وقوع سیل در تهران باشد.
سیل معروف تجریش
روز یکشنبه، چهارم مرداد سال۱۳۶۶ و در ساعت یک بعدازظهر، در کمال ناباوری و اوج گرما در منطقه شمال تهران رگبار و تگرگ شدیدی شروع به باریدن کرد. در مدت 5دقیقه سیلاب عظیمی از رودخانه گلابدره به حرکت درآمد و در مسیر خود سد ساختهشده توسط جهاد سازندگی را تخریب و صدها تن گلولای و سنگ را در مسیر رودخانه گلابدره و جعفرآباد به سمت میدان تجریش به حرکت درآورد.
در طول مسیر به خانهها و خودروها خسارت فراوان وارد کرد و به میدان تجریش رسید. در میدان تجریش بخشی از سیلاب به درون زیرگذر در حال ساخت وارد شد و بخشی دیگر به داخل تکیه بازار تجریش و راهروی بازار تجریش آسیب رساند. گل ولای به سمت بیمارستان شهدا از سمت شرق و ورودی خیابان مقصودبیگ و ولیعصر در سمت جنوب و غرب نیز پیشروی کرد.
یکی از شاهدان ماجرا در خاطرات خود نوشته است: «من بر حسب اتفاق ساعت 3بعدازظهر گذرم به میدان تجریش افتاد. عبورومرور ماشینها متوقف شده بود و جنازه 8نفر در حیاط بیمارستان شهدا چیده شده بود. من از طریق بازار از میان گلولای جلو رفتم تا به تکیه رسیدم، در تکیه تجریش یک مرد تا سینه در گل گرفتار شده بود و سرش بر اثر اصابت به دیوار شکافته بود.
امدادگران هلالاحمر تلاش میکردند او را از مهلکه خارج کنند، اما موفق نمیشدند. من مسیر را برگشتم و سعی کردم از خیابان به سر پل تجریش بروم . در ابتدای خیابان تجریش به سمت میدان قدس یک شیرینیفروشی قرار داشت که یکنفر که نفهمیدم زن بود یا مرد با فشار شدید آب و گل به کرکره آن فشرده شده بود و آنجا هم امدادگران سعی داشتند جنازه او را خارج کنند. خلاصه انگار میدان تجریش تبدیل به یکی از مناطق عملیاتی شده بود».
در طول تاریخ شهر تهران بارها شاهد بارندگی شدید و سیلاب و آبگرفتگی بوده و هست، اما سیل گلابدره در سال۶۶ پدیده بینظیری بود که دیگر تکرار نشد. بعد از این سیل، میدان تجریش به مدت 2ماه بسته بود و عملیات پاکسازی و بازسازی آن ادامه داشت. تا مدتها نیز قطعه سنگ بزرگی وسط میدان تجریش وجود داشت که یادگار همان سیل معروف بود. سطح میدان تجریش به میزان 20 تا 30سانتیمتر بالاتر آمد و آسفالت شد. هیچوقت گزارشی از میزان تلفات و خسارت سیل تجریش به طور رسمی اعلام نشد.
همشهری مسافر