حاج شیخ امیر مخملباف را همه گرمابه دارها میشناسند. پیرمردی که از قدیم گرمابهداری در خانوادهاش موروثی بوده و حالا خودش و برادرش چرخ چند گرمابه مشهور تهران را میگردانند.او که سالهاست همسایه ما در منطقه است طوری از گرمابههای قدیمی با آن صدای گرم و لحن شیرینش حرف میزند که آدم را وسوسه میکند که سری به این گرمابههای جادویی بزند. حکایت گرمابههای قدیمی و راه و رسم حمام رفتن را از زبان او جویا شدیم که حالا نزدیک به 50 سال است کارش گرمابهداری است.
- آقای مخملباف چند سال است که رفیق گرمابه و گلستان شغلتان هستید؟
گرمابهداری در خانواده ما موروثی است. اگر سابقه من را بخواهید باید بگویم 50 سال اما پدرم از گرمابهداران قدیمی و معتبر تهران بوده و صاحب گرمابه سیدسقا است که لااقل 120 سال قدمت داشته است. میگویم داشته است چون حالا به جایش پارک ساختهاند و دیگر اثری از آن نیست. البته برادرم هم در این کار است و گرمابه حافظ را که یکی از قدیمیترین گرمابههای دروازهغار است،میچرخاند.
- میگویند قدیمها گرمابه رفتن آداب و رسوم خودش را داشته است و...
بله، یادم میآید ساعت 2و نیم بعد از نیمه شب سوار دوچرخه میشدم و راه میافتادم سمت گرمابه.40ـ50 تا مشتری هم پشت در حمام این پا و آن پا میکردند تا من برسم. اما همان دم که میرسیدم میرفتم سراغ خزینه و کوزه میانداختم در آن و لجن خزینه را با لنگ میگرفتم و بعد هم در را به روی مشتری باز میکردم تا بروند تو خزینه و به سر و صورتشان صفایی بدهند.
- برای من و امثال من که فقط زیر دوش حمامهای نمره رفتهایم، این خزینه که میگویید کمی غریبه است. مگر آن روزها خبری از دوش نبود؟
پدر بیامرز الان خیلی از آداب و رسومی که از گرمابهها برایت تعریف میکنم از میان رفته است. مثلاً سپهبد رزمآرا که آن وقتها در وزارت بهداشت مسئولیتی داشت خزینه را به دلیل بیماری کچلی که گریبانگیر بچهها شده بود ممنوع کرد. هر کسی را هم که خزینه داشت یا جریمه میکرد یا میانداخت حبس.
آن زمان حمامهای قدیمی 40ـ50تا پله میخورد و میرفت زیر زمین. خزینه داشت، چاله حوض داشت و خلاصه قیافهاش شبیه حمام نمرههای امروزی نبود. سوخت دیگ خزینه هم پوشال چوب و تاپاله گاو بود. شبها هم تا صبح بیدار میماندیم و به همراه میراب چاله حوض را پر میکردیم و با دلو آب را بالا میکشیدیم. آن وقتها ما به این حمامها میگفتیم حمام سیخی چون سوخت را با سیخ زیر دیگ میفرستادیم.
- درست است که میگویند قدیمها مشتریها ارج و قرب خاصی داشتند و حمامیها هرچه آنها میخواستند تهیه میکردند؟
سردر گرمابههای قدیمی زنگی بود که وقتی مشتریهای خاص وارد حمام میشدند کارگرها زنگ را به نشانه احترام به صدا درمیآوردند. وقتی مشتریهای دست به جیب از خزینه بیرون میآمدند کارگرها پارافین میگذاشتند جلویش و لنگش را عوض میکردند و کیسهکشها هم لنگ را لوله میکردند و میگذاشتند زیر سر مشتری تا استراحت کند. بعضی از کارگرهای حمام هم کارشان قولنجگیری بود و حجامت.
- قدیمها چه مراسمی در گرمابهها برپا بود؟
مشتریها پای حوضچهها مینشستند و ناخنهای پا و دستشان را خضاب ¨حنا© میبستند. پیرمردها هم با هم درد دل میکردند و اناردان کردهشان را میخوردند. آنهایی هم که به قول معروف رفیق گرمابه و گلستان هم بودن پشت همدیگر را کیسه میکشیدند و آب سر هم میریختند. آن وقتها هم برای اینکه چرک تنشان بهتر در بیاید قرهقوروت به بدنشان میمالیدند. یادم رفت که بگویم بعضی گرمابهها قهوهخانه هم داشت.آبدارچی صبحها شیر و ظهرها آبزرشک برای مشتریها میآورد تا آنها در هوای گرم و دم کرده حمام گلویی تازه کنند.
- و حرف آخر؟
قدیمها تهران 3ـ 4 هزار گرمابه داشت که بیشتر آنها از بین رفته و فقط چیزی در حدود250 عدد از آنها هنوز فعالیت میکنند. اگر شهرداری میزان عوارض را پایین نیاورد و برای احیا و مرمت این گرمابهها کاری نکند شاید همین تعداد گرمابه قدیمی هم به سرنوشت دیگر گرمابهها دچار شوند. شهرداری باید تا آنجا که میتواند از گرمابهداران حمایت کند تا این میراثهای قدیمی تهران حفظ شود.
نگاهی به روند ثبت تاریخی گرمابههای منطقه
حمامهای فراموششده
نعمت جوادی شهردار تهران تأکید کرده بود که طرح بازسازی بافت فرسوده تاریخی به عنوان یک طرح فوری از ابتدای سال 85 و مبتنی بر طرحهای تفصیلی تدوین شده در منطقههای مختلف، اجرایی شود. ارائه نشدن طرح بازسازی بافت فرسوده تاریخی از سوی میراث فرهنگی استان تهران سبب شد تا با آغاز طرح شهرداری تهران، بار دیگر اختلاف نظری قدیمی میان مسئولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران با شهرداری در مورد نحوه ورود به بافت تاریخی از سر گرفته شده و دوباره بحثها و حاشیههایی را به میان بیاورد. ما نیز با بهانه قرار دادن موضوع حمامهای تاریخی منطقه به سراغ «مهدی ممقانیاصل» کارشناس میراث فرهنگی و یکی از مجریان صیانت از بافتهای تاریخی شهر آمده و این موضوع را مورد بررسی قرار دادیم.
- بسیاری از گرمابههای قدیمی شمیران به رغم قدمت تاریخی خود همچنان فرسوده هستند و هنوز زیر چتر حمایتی متولیان امور فرهنگی قرار نگرفتهاند. آیا برای ثبت آنها برنامه مشخصی وجود دارد؟
به طور کلی بناهای تاریخی بر اساس قدمت زمانی و کارکردهایی که داشتهاند در فهرست ابنیه ثبتی قرار میگیرند. در مورد گرمابهها نیز در همه جای کشور به همین صورت عمل میشود و در برخی موارد مسائل فرهنگی، بومی و برخی کارکردهای محلی به آن افزوده میشود. متأسفانه از آنجایی که اسناد مشخصی در مورد گرمابهها وجود ندارد و متولیان آنها متعدد هستند این مقوله به کندی پیش میرود و لازم است تا در مورد کشف و تأیید اسناد تاریخی آنها تلاش بیشتری صورت بگیرد.
- در سالهای اخیر برخی گرمابههای تاریخی پس از ثبت ملی متروکه شدهاند. چرا مسئله بازسازی بافتهای فرسوده تاریخی و ازجمله گرمابهها جدی گرفته نمیشود؟
پس از ثبت یک بنا یا بافت تاریخی میبایست شناسنامهای با توجه به اطلاعات تاریخی محل تهیه شده و طرحهای متعددی برای بازسازی و زنده کردن آنها شکل بگیرد. در این فاصله ممکن است این شائبه مطرح شود که بنا از دید میراث فرهنگی خارج شده است اما واقعیت اینطور نیست.
همشهری محله - 1