فکر میکرد میتوانست سالها در کنار همسرش زندگی خوبی داشته باشد. او همه ویژگیهای یک همسر نمونه را داشت. اما تنها پس از مدت کوتاهی به این نتیجه رسید که این ازدواج از اولش درست نبوده و او گام اول برای شروع یک زندگی موفق را درست برنداشته و خیلی از تصورات او برای رسیدن به زندگی موفق اشتباه بوده.
گام اول هم چیزی جز انتخاب صحیح نیست. همان مسئلهای که به گفته روانشناسان میتواند به مهمترین تصمیمگیری در زندگی یعنی ازدواج منجر شود. بحث ازدواج این روزها به یکی از دغدغههای اصلی جوانان و خانوادههایشان تبدیل شده است. اما کارشناسان امر ازدواج متعقدند با تربیت صحیح فرزندان و مشاورههای به موقع، میتوان به راز این هندوانه دربسته پی برد.
اخبار و حوادث کلانتریهای منطقه خبر از آمار بالای ضرب و جرح و اختلافات خانوادگی نسبت به سایر مناطق را دارد. همین مسئله موجب شد تا در آستانه روز خانواده و سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) سراغ مشاوری برویم که به گفته خیلی از جوانان و شاگردانش، پیر این کار است.
قرار گفتوگوی ما با دکتر «غلامعلی افروز» رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران و چهره ماندگارعرصه روانشناسی کشور در ساختمان دانشکده روانشناسی و تربیتی واقع در کوی نصر (گیشا) بود. اگرچه بهانههای دیگر مثل هممحلهای بودن و ارتباط تنگاتنگ او با فرهنگسرای ابنسینا در انتخاب ما دخیل بود.
ازدواج یکی از مهمترین تصمیمگیریها در زندگی یک فرد به شمار میآید. چه ملاکهایی برای انتخاب بهتر برای زوجین وجود دارد؟ بهتر است بگوییم ازدواج بهترین انتخاب انسان در گستره حیات است و پس از ازدواج انتخابی مهمتر نداریم. بقیه انتخابها مثل رشته تحصیلی، شغل، محل سکونت و... انتخابهای فرعی بشر است.
غایت زوجیت هم رسیدن به آرامش است. انسان در آموزههای دینی قرآنی 3 نوع آرامش دارد. یکی یاد خدا که اصلیترین منبع آرامش است. 2ـ همسر آرامشگر و سوم شب که برای آرامش سلولهای وجود انسان عالی و برای آرامش روح و روان انسان آفریده شده است. همسر مطلوب، همسری است که وجودش آرامشگر باشد و همسر آرامشگر کسی است با قابلیت اینکه تنپوش روانی و جسمی همسر باشد.
خانوادهها چه نقشی میتوانند در این انتخاب داشته باشند؟
نقش خانوادهها در نوع تربیت فرزندان بسیار اهمیت دارد. به اعتقاد بنده اساس فرزندپروری، همسرپروری است. یعنی بچههایمان را باید همسر بار بیاوریم. دکتر و مهندس شدن آنها نباید هدف قرار گیرد. رابطه زن و شوهر اگر خوب باشد، دختر آرزو میکند با همسری مانند پدرش و پسر هم با همسری که مثل مادرش آرامشگر باشد ازدواج کند.
این کفایتها را برای زندگی اگر دختر و پسر در خانه و در کنار پدر و مادر فرا بگیرند، عاقل و خلاق بار میآیند و به طور طبیعی طلاق هم کمتر میشود. در واقع خانواده دانشگاه بزرگی است که غیرمستقیم به فرزندانمان آموزش درست زندگی کردن را میدهیم.
- فاصله طبقاتی از نظر فرهنگی و مادی چه میزان در بروز اختلافات خانوادگی مؤثر است؟ این سؤال را به این دلیل مطرح میکنم که با توجه به اخباری که از کلانتریهای منطقه داریم، میزان مراجعات در اثر ضرب و جرح و یا مسائل مادی بین زن و شوهرها بیشتر از سایر مناطق دیده میشود؟ بخشی از آن هم به سطح توقعات خانمها مربوط میشود که از اوضاع مالی بهتری نسبت به آقایان برخوردارند.
ببینید زن و شوهر باید کفوهمدیگر باشند یعنی خصوصیاتی مثل هماندیشی، همرأیی، همراهی، هممرامی، همتبسمی و در یک کلام آرامشگری متقابل در آنها وجود داشته باشد. این مسئله در سطح تحصیلات و توان مالی هم صدق میکند. منظور از سطح تحصیلات، مدرک تحصیلی نیست.
بلکه در این است که هر دو شعور و بینش و معرفت اجتماعی داشته باشند. در حوزه اقتصادی هم هر دو باید دارای عقل معاش باشند. اینکه یکی اهل شمال یا جنوب تهران باشد، مهم نیست و این مسئله قطعاً در مراجعات به کلانتریها که فرمودید نمیتواند سبب بروز اختلافها باشد. ریشه اختلافها را باید در مسائل دیگر جستوجو کرد که مورد اصلی آن هم به نوع انتخاب همسر مربوط میشود.
- در گذشته مرسوم بود که سن ازدواج خانمها حتماً کوچکتر از آقایان باشد. البته هنوز هم این تصور در خیلی از خانوادهها وجود دارد. با توجه به تجربهای که شما دارید آیا میتوان این مسئله را یکی از موارد اختلاف و جدایی در خانوادهها دانست؟
واقعیت این است که هیچ دلیل عقلی و منطقی نداریم که خانمها، کوچکتر از آقایان باشند و یا برعکس توصیه شده باشد که اختلاف سن در نظر گرفته شود. سن واقعی انسان نتیجه 3 مولفه است. سن شناسنامهای، زیستی و سن روانی و بلوغ عاطفی. ما دختران 14 سالهای داریم که کفایتهای زندگی خوب را دارند و یا پسران 17 ـ 16 سالهای که کفایتهای همسرداری را دارا هستند. چون در خانوادهای بار آمدهاند که پدر و مادر این کفایتها را خیلی خوب به آنها آموزش دادهاند.
- اما خیلیها خلاف این نظر را دارند؟
بله، اما من این حرف را با توجه به تجربه 30 سالهای که با تحقیقات متعدد در زمینه ازدواج و طلاق به دست آوردهام، عنوان میکنم. دختر و پسرهایی هستند که 30 ـ 25 سال سن دارند اما مانند یک بچه رفتار میکنند و نمیتوانند یک زندگی خانوادگی خوب را داشته باشند.
- ساکنان منطقه 2 به لحاظ فرهنگی از سطح سواد بالایی برخوردارند و مراکز مشاوره قبل و بعد از ازدواج هم به تعداد قابل توجهی در منطقه وجود دارد. اما متأسفانه به همین نسبت هم مراجعات به دفاتر ثبت برای طلاق زیاد است. چه عواملی میتوانند در این مسئله دخیل باشند؟
شاید اگر مقایسهای بین گذشته و حال داشته باشید، آمار طلاق علیرغم بالارفتن سطح سواد خانوادهها بالاتر رفته است. ریشه همسرگریزی، طلاق و جدایی را میتوان در دافعههای روانی و جسمی پیدا کرد. ریشه احساس آرامش و خوشبختی هم جاذبههای روانی جنسی است.
آقایی که نمیتواند همسرش را مورد نوازش حسی و کلامی قرار دهد و یا خانمی که گرفتار بدبینی، منفیبافی و یا نگاه آلوده و ... باشد و در کل زن و مردی که نتوانند آرامشگر همدیگر باشند، طبیعی است که اختلافات کمکم در میان آنها بوجود میآید و چه بسا منجر به طلاق و جدایی شود.
- فکر نمیکنید بخشی از این اختلافات به مسائل اقتصادی مربوط باشد؟ زن میخواهد پا به پای همسرش کار کند و در تأمین هزینههای زندگی سهیم باشد. حتی گاهی به نظر میرسد در خانواده جایگاه زن و مرد عوض شده است،
تعارف که نداریم. مدیریت خانه مهمتر از کارمند بودن و یا منشی بودن است. برخی این مفهوم را نمیفهمند. مدیریت خانه کار پرارزشی است که ما بیارزشش کردهایم. وقتی میگویند خانم خانهدار است. برخی میگویند: «اه ... یعنی چه؟...» باید توجه داشت که خانواده تنها نهاد فکری بشر است.
بقیه نهادها برای خانواده است. خانمی که مدیریت خانه را دارد، مقام بالایی دارد. اگر دقت کافی داشته باشد، میتواند بیرون از خانه هم کار کند. خانواده یکی از نهادهای مهم اجتماعی نیست، بلکه تنها نهاد فکری بشر است و بقیه نهادها، دانشگاه، مسجد و ... برای خانواده است.
- اما گاهی همین مشکلات اقتصادی سبب دوری جوانان از ازدواج میشود. تصور کنید اجاره یک منزل نقلی در همین منطقه خودمان و یا هزینههایی که برای برگزاری یک ازدواج ساده باید خرج شود، تمایل برای ازواج را کمتر میکند،
ـ بله من هم قبول دارم که آمادگی برای ازدواج بخصوص در آقایان کمتر شده است. اما باید تمهیداتی فراهم کنیم که آمادگی بیشتر شود و جوانان بهتر و بیشتر بتوانند به شناخت متقابل برسند. حتی من معتقدم زنان خانهدار باید از حقوق برخوردار باشند. خانواده یعنی زن و شوهر. محبوبترین بنا از منظر پیامبر اسلام خانواده است و بهترین واسطهگری، واسطه شدن برای ازدواج دختر و پسر است.
همه باید تلاش کنیم دختر و پسرهایی را که میشناسیم و به خصوصیات اخلاقی آنها واقف هستیم را با هم آشنا کنیم. چه اشکالی دارد، اگر مثل گذشته بزرگ فامیل یا حتی اهل محل در این کار ثواب شرکت کنند.
حتی در قدیم در شهرها و محلههای قدیمی رسم بود که اگر ازدواجی قرار بود انجام شود، همه تا آنجا که میتوانستند در این امر خداپسندانه شرکت میکردند و از هیچ کوششی دریغ نمیکردند. خانوادهها هم میتوانند نقش حمایتگر را داشته باشند. و البته مسئولان و دولت هم نقش مهمی در این زمینه دارند.
- «البته جوانها هم از تعیین مهریه سنگین و یا مخارج اضافی ازدواج و چشم و همچشمیها در برگزاری مراسم ازدواج باید دوری کنند،
بله. اما اگر 2 نفر به شناخت کامل از هم در امر ازدواج به یک نتیجه برسند، معمولاً به دنبال چشم و همچشمی در برگزاری مراسم آنچنانی نیستند. گاهی این خانوادهها هستند که پیشپای جوانها سنگ میاندازند. باید بدانیم که ازدواج زیباترین گلواژه جهان است. علتش هم این است که خدای مهربان، همه هستی را عروس و داماد میآفریند.
زوجآفرینی نشانه خلقت و حکمت خداست. و اگر با این نگاه به ازدواج بنگریم، پس از شناخت طرفین، خانوادهها و جوانان سعی میکنند در ازدواج آسان بگیرند. باید به این نکته توجه داشت که خداوند هستی را با قابلیت زوجیت میآفریند.
پس فلسفه هستی برای ازدواج است. خدا، دکتر و مهندس، روزنامهنگار و تاجر و... نمیآفریند. خدا عروس و داماد میآفریند. اگر هم کسی عروس و داماد خوبی بشود، آرامشگر بشود، میتواند بهترین دکتر و مهندس هم بشود و این اصل فلسفه خلقت است.
- با توجه به اینکه این روزها هم در مراکز دولتی و هم خصوصی برگزاری کلاسهای مشاوره و آموزش زندگی موفق را زیاد میبینیم، فکر میکنید تا چه میزان مشاوره ازدواج برای زوجهای جوان مهم است؟
مشاوره امری ضروری است چه هنگام ازدواج و چه مشاورههای قبل از ازدواج اما باید یادمان باشد که مشاوره باید چرخه درست را طی کند. مشاوره برای ازدواج انجام بدهیم بعد چه، زمانی که آنها صاحب فرزند شدند و ندانستند چگونه فرزند خود را تربیت کنند، با مشکلاتی که این روزها گریبانگیر خانوادهها است، مشکلی را حل نمیکند.
اصل مشاوره باید این باشد که به زوجهای جوان پس از ازدواج یاد بدهیم که چگونه بچهها را عروس و داماد بار بیاورند. باور کنید اگر یک نسل بچهها را عروس و داماد بار بیاورند، خیلی از مشکلات حل میشود. این باور من است و این مسئله را هم با هزار و یک دلیل حاضرم اثبات کنم.
- با توجه به ارتباط شما با مراکز فرهنگی و آشنایی با مشکلاتی که نسل جوان در انتخاب همسر و یا زندگی زناشویی مواجه هستند، نقش خانههای سلامت شهرداری را در ارائه مشاورههای روانشناسی و ارتقای دانش و اطلاعات نسل جوان را چگونه میبینید؟
تمام تلاش ما در سازمان نظام روانشناسی کشور این است که بتوانیم مشاورهها را بیشتر کنیم. کمیسیون خانواده هم با دقت این کار را پیگیری میکند. اخیراً هم با معاونت اجتماعی فرهنگی شهرداری تهران مراکز مشاورههای محلهمحور را طراحی کردهایم. این طرح قرار است بزودی در خانههای سلامت در 374 محله اجرا شود.
مقدمات اولیه را آماده کردهایم تا آنهایی که پروانه سازمان نظام مشاوره کشور دارند، کار مشاوره را انجام بدهند. مشاوره در تمام مراحل زندگی امری لازم است اما باید خانوادهها واقف باشند که گاهی مشورت با کسانی که تجربه کافی ندارند، میتواند مشکلات را بیشتر کند.
- ماجراهای به یاد ماندنی آقای داماد وجشن عروسی
در دنیایی که تجملات و زرق و برق روزگار ملاک اصلی زوجهای جوان برای ازدواج و زندگی مشترک است، اگر بتوان با کمترین هزینه مراسم عروسی گرفت و از بریز و بپاشها صرفنظر کرد، آن موقع است که میتوان گفت، خانواده برد کرده. خانواده اعظمی از همین دست خانوادههاست. کسی که با هنرمندیها و تدابیر خود توانست با کمترین هزینه عروسی به یاد ماندنی را برگزار کند.
«امید علی اعظمی» پدری که به تازگی پسرش را داماد کرده، حرفهایی میزند که هم جالب است و هم شیرین. وقتی موضوع مصاحبه را شرح میدهم، بلافاصله میپرسد به نظر شما یک عروسی چقدر هزینه برمی دارد، چه کسی گفته که ما با کمترین هزینه مراسم برگزار کردیم؟ من هم از همه جا بیخبر میگویم والله چه عرض کنم، این روزها آنقدر هزینه عروسیها سرسامآور شده که دیگر جایی برای هزینههای کم باقی نمیگذارد.
با اصرار پدر خانواده رقمی را به زبان میآورم و او خندهای سر میدهد و درباره عروسی پسرش اینچنین میگوید: «عروسی را در کاخ سعدآباد برگزارکردیم. چون مسئول کاخ از آشنایانمان بود هزینه از 18 میلیون به 6 میلیون کاهش یافت. طبق قانون جدید ی که وضع کردیم، قرار شد هر تعدادی که برای عروسی میآیند هزینه شامشان را خود متقبل شوند.
گلآرایی ماشین عروس هم با کمک برادر داماد بجای 180 هزار تومان، 15 هزار تومان هزینه شد و به لطف یکی از دوستان ماشین عروس هم جور شد». صحبت به آرایش عروس خانم که میرسد، دوباره خندهای سر میدهد و ادامه میدهد: «خواهر زادهام تعهد کرده که اگر صاحب آرایشگاهی شود، آرایش عروسهای فامیل را مجانی انجام دهد و این شد که آرایش عروس هم برایمان هزینهای در برنداشت و از آنجا که اکثر میوه فروشها کرد هستند و همشهری ما، اگر هزینه بهترین سیب شمیرانی 2300 تومان بود برای ما 600 تومان آب خورد و...».
یکی از جالبترین بخشهای این گزارش مربوط است به طلای عروس خانوم و تدابیر مادر داماد. «اعظمی» به اینجا که میرسد، میگوید: «سال 63 وقتی پسرم بدنیا آمد، با همسرم همان زمان جمعآوری طلای عروسش را شروع کردم و همه را از شر هزینه سرسامآور طلای این روزها نجات دادم». او توصیه جالبی به زوجهای دم بخت میکند؛ «عاقلانهترین کار این است که هزینه مراسم عروسی صرف مسافرتهای زیارتی و مبالغ باقی مانده صرف خرید وسایل و نیازهای ضروری شود و تا حد امکان با یکدیگر سازش کنند».
- نرخ خدمات و کالاهای مراسم عروسی
این ارقام را جدی بگیرید،
این روزها همه جا صحبت از سادهگیری در ازدواج و پرهیز از برپایی مراسم پرتجمل در اول زندگی است. با این حال روز به روز هزینههای مربوط به عروسی بالاتر و بالاتر میرود، حالا چرا میان این توصیهها و برپایی مراسم رابطه معکوس وجود دارد، سؤالی است که پاسخ به آن وظیفه ما نیست. فقط این چند سطر را بخوانید تا اگر شما هم جزو دار و دسته دمبختها هستید، قیمتهای پا گذاشتن به دنیای تأهل را داشته باشید.
¦ یک دست آینه و شمعدان از نوع غیرجیبی و احتمالاً طرح چوب 300 تا 350 هزار تومان ¦ یک ساعت حضور در باغ برای تهیه عکس و فیلم 50 تا 120 هزار تومان ¨کسانی که حاضر به صرف موز و نارگیل روی شاخهها شوند از تخفیف ویژه برخوردارند
¦کارت دعوت از 150 تا 3 هزار تومان ¨برای درج توضیحات از قبیل دلیل انتخاب همسر یا اشعار جانسوز در وصف پایان دوره تجرد و درج عکسهای عروس و داماد به شیوه سنتی قیمت بالا میرود.
¦ کت و شلوار از 99 هزار تومان تا 3 میلیون ¨برای دوخت جیبهایی با قابلیت حمل لپتاب هزینه اضافی دریافت میشود.
¦حلقه از 200 هزار تا 2 میلیون البته بر اساس نرخ طلای روز ¨برای حلقه بدلی نیازی به پرداخت پول نقد نیست
¦ عکاسی و فیلمبرداری با یک دوربین 180 هزار تومان ¨فیلمبرداری به وسیله چند دوربین برای نشان دادن گوشهای داماد از جهتهای مختلف هزینه مضاعف دارد
¦ پسرخاله اجارهای نفری 20 هزار تومان ¨افراد دارای مهارتهای شیرینکاری بسته به نوع مهارت دستمزد بیشتری دریافت میکنند.
¦گلآرایی ماشین عروس از 30 هزار تا 10 میلیون ¨کاشت درخت و ایجاد فضاهای سبز روی سقف و کاپوت خودرو هزینه مجزا دارد.
¦ کرایه خودرو از 200 تا 900 هزار تومان ¨بوق اضافی نصب نمیشود، اصرار نکنید
¦ورودی تالار از 5 تا 60 هزار تومان ¨با توافق قبلی با مدیر تالار میتوانید برای مهمانان بیدندان تا 10 درصد تخفیف بگیرید. با ارائه گواهی عدم بیشفعالی برای کودکان زیر 30 سال در قرعهکشی شرکت کنید.
- مهریه سنگین ضامن خوشبختی نیست
مهریه سنت پیامبر اسلام است. در میزان مهریه حضرت فاطمه (س) نظرات مختلفی وجود دارد. اغلب 500 درهم را عنوان کردهاند. همانطور که میدانید پول خرد در زمان قدیم درهم ¨از جنس نقره و پول درشت دینار ¨از جنس طلا بوده است. پس از موافقت ازدواج دخت گرامی پیامبر با علیابن ابیطالب (ع) رسول اکرم (ص) از ایشان پرسیدند که چه دارد؟
حضرت فرمودند: «یک شتر، یک شمشیر و یک زره» پیامبر (ص) فرمودند: «شتر برای آبیاری لازم است. شمشیر هم برای دفاع. اما زره را لازم نداری. آن را بفروش و با آن اسباب و جهیزیه زندگی را فراهم کن.» جهیزیه فاطمه (ص) در برخی کتب معتبر آورده شده است. حدود 25 درهم پول فروش زره شد که با آن وسایل ضروری را تهیه کردند.
امروزه تهیه مهریه و جهیزیه یکی از دغدغهها و نگرانیهای عروس ودامادها و خانوادههای آنها شده است. در حالی که مهریه هیچگونه پشتوانهای برای زندگی نیست، بلکه برای برخی خانمها به دستاویزی تبدیل شده است برای به تسلیم کشیدن مرد. اما این برای همه کارساز نیست.
برای مردانی که پشتوانه مالی ندارند میزان بالای مهریه هیچ ارزشی ندارد. میگویند ملانصرالدین روزی به پسرش گفت: امشب عید است بیا با یک کیلو برنج و یک کیلو روغن پلو بپزیم. پسرش گفت: «یک کیلو روغن زیاد است. 100 گرم کفایت میکند.»
پدرش گفت: «ما که نمیپزیم، چربتر» حکایت امروز است که میگویند مهریه را کی داده و کی گرفته. غافل از اینکه با همین اعتقاد و قرار دادن مهریه سنگین مشکلات زیادی بوجود خواهد آمد. برخی میگویندکه مهریه پشتوانه زندگی است. اما واقعیت این است که اگر مردی داشته باشد از ترس مالش تسلیم میشود و مردی هم که ندارد از ترس زندان. تجربه سالها کار در دفتر ثبت به این نتیجه رسیدهام که مهر سنگین در بین طبقه سوم جامعه رایج است.
در طبقه مرفه با مهریه سنگین کمتر روبرو میشویم مگر آنکه بخواهند چشم وهم چشمی کنند. توصیه من به خانوادهها این است که در ازدواج آسان بگیرند مهریه زیاد تنها مشکلات زندگی را بیشتر میکند. در تهیه جهاز نیز اندازه را نگه دارند و در یک کلام اندازه نگه دار که اندازه نکوست. کاظم کمالییزدی سردفتر ازدواج 336 تهران
همشهری محله - 2