گزارش همشهری بر این نکته تأکید داشت که تغییرات پیدرپی مدیران زمینه بیبرنامگی در حوزه گردشگری را فراهم کرده است و کارشناسان در این گزارش از نبود تعامل کافی میان مدیران گردشگری و فعالان بخش خصوصی در این حوزه گلایه کرده بودند.
متن پاسخ سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری درپی میآید و پس از آن توضیح همشهری را در اینباره میخوانید:
1 – در مطلب همشهری با استناد به چند دیدگاه شخصی، نتیجهگیری قطعی و فراگیر با عبارت «نارضایتی بخش خصوصی از تغییرات پیدرپی مدیران گردشگری»، صورت گرفته که اقدامی نامعقول و غیرکارشناسی است، چراکه با نظر شخصی چند فرد نهچندان مطلع از ساختار سازمانی نمیتوان بهجای همه تصمیم گرفت. باز تأکید میکنیم که صرفا از نظر شخصی «چند فرد نهچندان مطلع از ساختار سازمانی» در تنظیم گزارش بهره برده شده که قابل تعمیم به تمام نظرات نیست.
2 – تعامل سازمان با بخش خصوصی، منطقا از مجموعهای از سیاستها و راهبردهای کلان پیروی میکند و فارغ از مناسبات شخصی استمرار مییابد. پس بخش خصوصی، لزوما کاری به اشخاص ندارد و هر مدیری که در رأس کار باشد میتوان مبتنی بر سیاستها، خطمشیها و مقررات ثابت سازمانی از او انتظار تعامل و همکاری داشت. در اینجا تأکید میشود که تغییر مدیریت در سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بهمعنای تغییر در سیاستهای کلان نیست و مدیران منصوب، مجری سیاستهای کلان سازمان در امور مختلف محسوب میشوند.
3- تغییرات مدیریتی در همه سازمانها امری بدیهی و اتفاقا در سازمان میراث فرهنگی از همهجا کمتر، اما اصولیتر و کارشناسی شدهتر است که اگر جز این بود همان روزنامه میبایست بهجای انتقاد از تغییرات این سازمان، گوشهچشمی هم به تغییرات گسترده مدیریتی در مجموعهای همچون شهرداری میافکند که ظاهرا برای تمامی روزنامهها جز آن روزنامه سؤالبرانگیز و غیرقابل توجیه بوده است!
4 – مبتنی بر گزاره فوق بهنظر میرسد مناسب است دستاندرکاران روزنامه وزین همشهری، حق طرح پرسشهای ذیل را برای سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری نیز قائل شوند و به این پرسشها پاسخ دهند که:
آیا تغییرات پیاپی در مدیران ارشد شهرداری تهران، مصداق «بیبرنامگی» است؟
آیا برکناری چند مدیر ارشد شهرداری، موجبات گلایهمندی نیست و امکان «تمرکز و فعالیت» را از فعالان این حوزه سلب نمیکند؟
5 – بدون شک در هر مجموعهای بنا به دلایل متعدد تغییراتی رخ میدهد که تقویت بدنه مدیریتی و کارشناسی، رفع خلأها و کاستیهای مدیریتی و اصلاح امور ازجمله آنهاست و انتقاد کلی از تغییرات مدیریتی، موضوعی غیرعقلانی است؛ امری که متأسفانه در تنظیم گزارش مزبور، به رویکرد اصلی نویسنده بدل شده است.
6 – قضاوت زودهنگام درخصوص توانمندی مدیران انتصابی، مصداق شتابزدگی و حاکی از برخوردی غیرحرفهای براساس پیشداوری است، چراکه با فعالیت چندماهه یک مدیر که بیشک نیازمند صرف زمانی برای وضعیتشناسی مجموعه تحت مدیریت خویش است نمیتوان او را متهم به سوءمدیریت و بیتجربگی کرد.
7– بدیهی است سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری، همواره از تمامی نقطهنظرات و نقدهای تخصصی، مصلحانه و مشفقانهای که بهقصد اصلاح از سوی اصحاب رسانه، کارشناسان متخصص و صاحبنظران این حوزه ارائه میشود، استقبال میکند.
توضیحهمشهری
لازم به توضیح است که در گزارش همشهری، انتقاد از تغییر مدیریتها در سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گرشگری، بهدلیل بروز بیبرنامگی ناشی از این تغییرات صورت گرفته است و نه صرفا جایگزین شدن اشخاص.
نکته جالب در پاسخ سازمان میراث فرهنگی به همشهری این است که روابط عمومی این سازمان، تغییرات در سطح مدیریتی در شهرداری تهران را با تغییر مدیران سازمان متبوع خود مقایسه کرده است؛
غافل از اینکه شهرداری تهران سازمانی است که مدیریت آن با رای اعضای شورای شهر منتخب مردم برگزیده شده و تحت نظارت مداوم شورای شهر قرار دارد و تغییرات در آن اگر با تایید اعضای شورا صورت نگیرد، تحت نظارت آنان صورت میگیرد، نه مانند سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری که تحت نظارت مستقیم نهادهایی نظیر مجلس قرار ندارد. بنابراین مقایسه تغییرات در شهرداری و سازمان میراث فرهنگی، قیاسیمعالفارق است.