چهارشنبه ۱۱ آذر ۱۳۸۸ - ۰۵:۳۲
۰ نفر

هادی معیری‌نژاد: تقریبا تمام متفکران رسانه‌ای بر نقش فرهنگساز رسانه تاکید دارند و معتقدند که این وسیله نقش تعیین کننده‌ای در فرایند اجتماعی شدن دارد.

 طبیعتا این نقش می‌تواند منفی نیز باشد و اخلاقیات ناپسند را هم به‌عنوان الگو‌های رفتاری ارائه دهد، اما متفکرانی چون ژان کازنو معتقدند که تاثیر تلویزیون را از بستر اجتماعی تماشا نمی‌توان جدا کرد و تلویزیون به تنهایی نمی‌تواند بدآموز یا حتی فرهنگساز باشد.

یکی از مسائلی که همواره در هنگام پخش سریال‌های کمدی در تلویزیون ما به‌وجود می‌آید، مسئله بدآموزی است که منتقدان و صاحب‌نظران را بر آن می‌دارد تا اثرات اجتماعی ‌‌یک سریال یا یک فیلم را ارزیابی کنند.

این موضوع دایره گسترده‌ای دارد که از انحرافات زبانی تا انحرافات رفتاری را شامل می‌شود. گاه با اتمام یک سریال تا مدت‌ها انحرافات زبانی آن در بین کودکان، نوجوانان و حتی بزرگسالان دیده می‌شود؛ نظیر آنچه در مورد سریال‌های  پاورچین و شب‌های برره رخ داد که هنوز که هنوز است می‌توان کسانی را دید که به شوخی در هنگام صحبت با یکدیگر از افعال برره‌ای استفاده می‌کنند.

اما چنان که ابتدای متن اشاره شد، اثر یک برنامه تلویزیونی را از بستر اجتماعی آن نمی‌توان جدا کرد؛ یعنی در واقع این توقعات اجتماعی ما از کمدی است که باعث بروز بدآموزی‌هایی دراین برنامه‌ها می‌شود.

کمدی چیست و چه می‌کند؟

این درست است که کمدی در ابتدای حیات سینما همان زمین افتادن یا توی سر هم زدن بوده است اما به مرور زمان و با ظهور چهره‌های جدی‌تر در عرصه طنز مانند کیتون و چاپلین کمدی به جایگاه والای خود نزدیک شد؛  جایگاهی که از خلال خنده و تفریح راهی برای نقد  خلقیات بد بشریت می‌جست؛ همان وظیفه‌ای که در نمایشنامه‌های طنز و کمدی در دوران کلاسیک نیز منتقل می‌شد.

متفکران دنیای قدیم که معتقد بودند خنده زیاد روح را فاسد می‌کند برای کمدی وظایفی را تعریف کردند که از فساد روح جلوگیری کند و آن وظیفه همانا توجه دادن مخاطب به مسخره بودن خلقیات ناپسند بشر مثل حماقت،  خساست، جلبی، دروغگویی و... است.

و چنین است که   تراژدی‌پردازی چون شکسپیر هم از نقش کمدی غافل نبوده و در خلال تراژدی‌های بزرگ خود چون هملت نیم نگاهی نیز به پرده‌های کمدی داشته و بعضی از مفاهیم را با شاخصه‌های نمایشنامه کمدی منتقل می‌کند تا ضمن رفع خستگی بیننده نمایش از جدیت اثر، بر نقش نقد‌کننده کمدی صحه گذارد.

دقیقا به‌دلیل تاثیرگذاری کمدی است که هنرمندی چون چاپلین در فیلم «دیکتاتور بزرگ» ظهور فاشیسم را در اروپا اخطار می‌دهد یا در «عصر جدید» پدیده الیناسیون را گوشزد می‌کند.اما در تلویزیون ما کمدی‌های موفق نیز برای خود چنین نقشی را قائلند، به‌عنوان مثال سریال مسافران که امروزه با اقبال مواجه شده است، دقیقا نشان‌دهنده این موضوع است که این سریال در پی ارائه مفاهیم منتقدانه‌ای درباره اخلاقیات ماست.

در این سریال ساختار کمدی براین نقطه استوار است که عده‌ای بیگانه با رسوم و عادات و فرهنگ ما ایرانیان مواجه می‌شوند و از آن تاثیر می‌گیرند و آن را با الگو‌های خود که معمولا بر پایه سادگی کودکانه‌ای‌است مقایسه می‌کنند، گاه تعجب کرده، گاه می‌خندند و گاه تقلید می‌کنند، گاهی هم درست مثل بینندگان سریال‌های طنز دچار بدآموزی می‌شوند. این سریال علی‌الخصوص در گزارش‌های آخر هر قسمت به‌شدت هوشمندانه و خلاقانه است و با خود نوید آن را می‌دهد که سازندگان این سریال لااقل به وظایف فرهنگساز کمدی واقفند.

اما روی دیگر سکه که بسترهای اجتماعی تاثیر کمدی است حکایت دیگری دارد. نوشتیم که تاثیرات یک اثر از بسترهای اجتماعی آن منتزع نیست و در حقیقت این واقعیات اجتماعی است که دست در دست امواج، تاثیرات رسانه‌ای یک اثر را موجب می‌شود.

متأسفانه در جامعه ما و علی‌الخصوص در سطح خانواده‌ها هنوز وظیفه‌ای را که از کمدی می‌شناسند سطحی است و برخورد قشری با مقوله کمدی معمولا از کنار تلویزیون شروع می‌شود، جایی که افراد خانواده به جای نگاه روشمند و یاد دادن استفاده درست از کمدی به کودک خود به‌دنبال قشری‌ترین قسمت کمدی هستند، به همان نسبت جامعه و برخی نهادها نیز بر این برخورد قشری صحه می‌نهند.

بسیار جالب است که تلویزیون خود به‌عنوان رسانه پخش‌کننده این سریال در تایم میان‌برنامه، تیزر تبلیغاتی یکی از بانک‌ها را پخش می‌کند که هجو جالب‌ترین قسمت سریال یعنی گزارش‌های بهرام است و این نکته نشان‌دهنده آن است که تلویزیون خود ناخودآگاه به‌دنبال همان بدآموزی‌هایی می‌رود که از رفتارهای الگو شده در سریال به جامعه کودک و نوجوان رسوخ می‌کند؛ همان رفتارهایی که به شکل انحرافات زبانی یا رفتاری از سریال‌های کمدی منبعث می‌شود.

البته به جرات می‌توان گفت مسافران از سالم‌ترین سریال‌های طنز سال‌های اخیر است؛ سریالی که با خود مفاهیمی را می‌آورد که می‌تواند ما را به فکر وادارد و با وجودآوردن لبخند به لب‌ها ذهن را نیز پیرامون مفاهیم انتقادی از خلقیات ما ایرانیان روشن کند، اما بسیاری از خانواده‌ها تنها به قسمت «تماس فرت» آن چسبیده و اصلا توجهی به مفاهیم ندارند و این درست نقطه‌ای ‌است که بستر‌های اجتماعی یک اثر می‌تواند سرنوشت یک اثر را دگرگون کند و خوب را بد و بد را خوب جلوه دهد.

در حقیقت این تربیت رسانه‌ای ما و عادات و انتظارات تاریخی ما از طنز است که برایمان مشکل‌آفرین شده است.ما در دنیا به شوخ بودن معروفیم و حجم بالای جوک‌های شفاهی ما و متلک‌های خلق‌الساعه موید این نظر است، اما مشکل اینجاست که اکثر شوخی‌های ما بی‌استفاده و گاه زننده و مخرب‌اند و هیچ کارکرد آگهی‌بخشی ندارند و ما طبیعتا از مقوله‌ای چون کمدی اصلا انتظار آگاهی‌بخشی نداریم، لذا همواره با قشری‌ترین بخش کمدی که ظواهر آن است ارتباط بر قرار می‌کنیم و اجازه می‌دهیم انحرافاتش در روح ما ته نشست کند؛ این حلقه گمشده‌ای است که اکثر منتقدان ما آن را در نظر نگرفته و تمام سریال‌های کمدی را با یک چوب می‌رانند.

کد خبر 96549

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز