آیات موزون قرآن را نمیتوان در قالب شعر درآورد و آن را شعر دانست؛ یعنی آیات شعر نیست و نمیتوان قرآن را به شعر برگرداند. «علی معلم دامغانی»، دبیر سومین دوره جشنواره شعر فجر، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، اظهار کرد: الگو گرفتن از کتاب مقدس قرآن و روی آوردن یک قاعده از باب اشارت در شعر، در هر سبک شعری از کلاسیک، نیمایی و سپید، میتواند صورت بگیرد و این اقدامی است که همه میتوانند انجام دهند و مشکلی نیز پدید نمیآورد.
وی افزود: حقیقت این است که شعر با قرآن تفاوت دارد؛ چرا که قرآن وحی الهی و حقیقت است و شعر خیالات آدمی؛ شعر به یک بیان مردود است، مگر اینکه به حدی برسد که حکمت باشد.
معلم دامغانی بیان کرد: اغلب شاعران ملهم هستند و نه شاعر و آیه «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» نشان میدهد بین تقوی و اغوا فاصله عظیمی است و چه بسیار شعرهایی که مثل اغوا هستند و مردم را گمراه میکند.
وی با اشاره به اینکه آنچه که از آسمان نازل شده است، عین حقیقت و درستی است، گفت: آن که مشکل دارد و قرآن را به نادرست فرا میگیرد، پیام را با نیروی اغتشاش تلفیق میکند و به نحو و گونه دیگری میشنود.
شاعر مجموعه «رجعت سرخ ستاره» اظهار کرد: معتقدم میان قرآن و شعر، آن قدر خویشاوندی نیست که قرآن را بتوان به شعر ترجمه کرد و یا آیات موزون قرآن را در قالب شعر ریخت و آن را شعر دانست؛ یعنی آیات شعر نیست و نمیتوان قرآن را به شعر برگرداند.
وحی الهی در ساحت خیال، محکمی متشابه و متشابهی محکم است
به عقیده این شاعر، اگر وحی الهی در ساحت خیال افتد، محکمی متشابه و متشابهی محکم میشود، نه به وجه عادی بلکه به تصرف شیطانی خیال انسان که هر لحظه در معرض فتنه و بلاست.
وی همچنین گفت: البته در استفاده از قرآن به این معنی که آیات آن را تبیین کنیم و از معانی این کتاب آسمانی در اشعارمان استفاده کنیم، آزادیم و محدودیتی نیست و بسیاری از کتابهای شعر فارسی در سایه قرآن سروده شدهاند.
شاعرانگذشتهدرسایهسارقرآنحرکتکردند
شاعران گذشته آن قدر در سایهسار قرآن حرکت کردند که گویا اشعارشان ترجمهای تفسیرگونه است، ولی نه با این عنوان که میخواهند ترجمان قرآن به زبان شعر باشند
معلم دامغانی با سرودن این شعر که «پیش و پسی بست صف کبریا/پس شعرا آمد و پیشم بیا» افزود: بنابر این بهتر است که شاعران به همین اندک قناعت کنند و بر اساس الهام سخن بگویند و در الهام نیز به تصفیه، تقوی داشته باشند و به دقت و صحت به این جهان منتقل کنند.
وی همچنین با اشاره به شاعرانی چون حافظ و سعدی گفت: شاعران گذشته آن قدر در سایهسار قرآن حرکت کردند که گویا اشعارشان ترجمهای تفسیرگونه است، ولی نه با این عنوان که میخواهند ترجمان قرآن به زبان شعر باشند.
به باور این شاعر، آنان بدون ادعا و سخن، به استفاده غیر مستقیم از این موضوع در شعر بهره بردند و این اقدام باید به گونهای باشد که اگر عیبی متوجه شعر بود، به خود شاعر بازگردد و اگر هنری بود، به اصل خود.
معلم دامغانی، این طریقه استفاده از قرآن در شعر را برای انسانهایی دانست که ادعایی در این باره ندارند و در این حوزه کار قرآنی کرده اند، قرآن بسیار خواندهاند، خوب آموختهاند و به نحو احسن از آن استفاده کردهاند.
به عقیده وی، آن که عدهای چند ترجمه از قرآن را در مقابل خود میگذارند و آن را به ترجمه منظوم تبدیل میکنند، عین انحراف است؛ همان گونه که میدانیم، پیامبر شاعر نیست و قرآن شعر نیست.