در قرآن کریم، خداوند خطاب به رسول امین(ص) میفرماید: «یاایهاالرسول کلوا من الطیبات و اعملوا صالحاً» که در آن خداوند انجام عمل صالح را هم مشروط به خوردن طیبات میداند. مثل معروفی هم در میان حکماست که: به من بگو چگونه میخوری و غذای تو چیست تا بگویم تو کیستی.
تعریف غذا: به مجموعه بهرهمندیهای انسان در بعد جسمی و روانی از طبیعیات و معنویات که از راههای گوناگون صورت میگیرد، غذا اطلاق میشود.
انواع غذا: براساس تعریف، میتوان انواع غذاها یا به عبارتی انواع بهرهمندیها را در 8 گروه تقسیم بندی کرد: غذای خوردنی، غذای شنیداری، غذای دیداری، غذای پنداری، غذای لمسی، غذای جنسی و غذای اُنس که هر یک دارای ابزار و راههای جذب خاص و متفاوتی هستند.
اصلاح تغذیه، ضرورت زندگی امروز
غذاها اهمیت خاصی در حفظ سلامتی انسان دارند. غذاها علاوه بر آنکه بَدَلِ ما یتَحَلّلَ(جبران آنچه از بین رفته) هستند و انرژی از دست رفته بدن را جبران میکنند، در سوخت و ساز، رشد، حرکت و ترمیم بافتها تأثیر میگذارند و با توجه به اثرات خاص و مزاجی خود بر اعضای مختلف جسم و همچنین روح و روان انسان اثر گذاشته و کل موجودیت فرد را متأثر میکنند.
از دیدگاه طب ایرانی، هر فرد براساس تفاوتهای مزاجی و ساختاری با دیگران نیازمند تدبیر غذایی مناسب و مخصوص خود است که در شرایط مختلف سنی، زمانی، مکانی، فصلی و جغرافیایی و سلامت و بیماری متفاوت خواهد بود. بدیهی است که رعایت این اصول توسط فرد و یا تجویز آن توسط طبیب نیازمند دانشی عمیق و تجربهای دقیق است.
از آن جا که برخلاف بسیاری از اصول بهداشتی و سلامتی، موضوع تغذیه و اصلاح آن قابل کنترل و برنامهریزی است، این مسئله بهعنوان پایه اصلی درمان در طب سنتی مطرح است.
همچنین آموزش علم تغذیه یک ابزار مهم سلامتی است که پزشک، بیمار خود را با آن مسلح میکند.
این علم بهرغم ظرافت و پیچیدگیهایش، قابل آموزش بوده و برای همگان قابل درک و فهم است و مشکل اجرایی خاصی هم ندارد. از اینرو حکما نخستین و مهمترین تدبیر درمانی در بیماران را اصلاح یا تجویز رژیم غذایی مناسب میدانستند. برای اثبات این مسئله کافی است که به حدیثی از صادق آل محمد(ع) اشاره کنیم که فرموده است: «غذای تو پیش از غذا بودن، دوای توست».
علم به تغذیه صحیح براساس ارکان دینی و طب سنتی، همانند شهری مدفون در زیرزمین است که با کاوش آن به گنجهای ارزشمندی خواهیم رسید که میراث گرانبهای ماست و با بهرهمندی از آن سلامت و بهداشت فردی و اجتماعی ارتقا خواهد یافت.
دستورات طب سنتی ایران
طب سنتی ایران که ریشه در طب اخلاطی دارد، دستورات غذایی خود را براساس طبع و مزاج فرد، طبع و مزاج غذا، سن، جنس، فصل، شرایط سلامتی یا بیماری، محیط جغرافیایی و میزان فعالیت بدنی و بسیاری مسائل دیگر صادر میکند و جای شگفتی نخواهد بود اگر مشاهده میکنیم که برای مراحل گوناگون یک بیماری و یا برای یک بیماری در افراد مختلف دستورات غذایی متفاوتی را بیان میکند.
سؤالی که مطرح میشود این است که با وجود شواهد بسیار و منطق قوی موجود در نظریه طب سنتی در مورد تغذیه، پس چرا امروزه کمتر بدان پرداخته میشود؟جواب این است که پس از پیشرفت علم شیمی از قرن هفدهم به بعد، دانشمندان خود را بسیار جلوتر از حکما دانستند و بعد از کشف مولکولهای مختلف مثل چربیها، پروتئینها و قندها، همچنین توان تجزیه غذاها به این نتیجه رسیدند که همه مواد غذایی از همان 3 دسته اصلی تشکیل شدهاند که همواره با آب و املاح مختلف ساختار کلی غذا را تشکیل میدهند.
آنها از این نکته غافل بودند که یک غذا صرفاً آن ساختار شیمیایی ساده یا حتی پیچیده نیست که بتوان آن را با ترکیب عناصرش در آزمایشگاه ساخت و به جز این ظاهر عنصری، دارای باطنی بس شگرف و ناپیدا و حتی ظاهری فراتر از آنچه میبینند، است.
برای روشنتر شدن موضوع مثالی میزنیم: اگرچه یک کتاب معتبر علمی از مقداری کاغذ و جوهر تشکیل شده است ولی نمیتوان انتظار داشت که از اختلاط مقداری کاغذ و جوهر کتابی علمی پدید آید. در پس این اجزای تشکیل دهنده، علم و نظمی، هدف و منظوری، غایت و کمالی نهفته است.
در قرن 19 و 20 با شناخت سایر اجزای تشکیلدهنده مواد غذایی از جمله ریزمغذیها، عناصر کمیاب و آمینهای حیاتی (ویتامینها)، دریچه دیگری از عظمت خلقت گشوده شد؛ اگرچه باز هم برخی کجفهمیها مانع از آن شد که به غذاها فراتر از ساختار شیمیاییشان نگریسته شود و علم به سویی حرکت کرد که به جای غذاها از عناصر اصلی، کمیاب و ویتأمینها استفاده شود.
مثلاً به جای لیموترش از ویتامین c استفاده شود. باز غافل از آنکه ویتامینc معادل لیموترش نیست و این ماده غذایی به جز ویتامینc، دهها و صدها جزء دیگر نیز دارد که بعضی شناخته شده و بعضی ناشناخته هستند.
این راه انحرافی، همچنان نیز ادامه دارد و غذاها را به جای داخل بدن، در آزمایشگاه ارزیابی میکنند.به جای اصلاح تغذیه، به مصرف مکملهای غذایی اصرار میورزند و به جای رژیم غذایی مناسب فرد، صرفاً میزان کالری، عناصر و ویتامینهای یک غذا را برمیشمارند.
اگرچه هرچه علم تغذیه پیشرفت میکند، بر حقانیت طب ایرانی افزوده میشود؛چه بسا موادی که در آزمایشگاه دارای حداقل کالری، ویتامین، املاح و عناصر هستند، ولی در بدن نتایج درخشان و انرژی فوق العاده در پی دارند و بالعکس مواد پرکالری، که در بدن، ضعف و بیحالی و خوابآلودگی ایجاد میکنند.
چه بسیار مواد پرکالری که لاغرکننده بوده و مواد بسیار کمکالری که بسیار چاقکننده هستند. مواد کلسیم داری که پوکی استخوان میدهند و مواد به ظاهر بدون کلسیم که درمان پوکی استخوان هستند و مثالهای فراوان از این نوع.
نتایج غذا در بدن
بدن انسان محیط بدون شعور آزمایشگاه نیست و نتایج غذا در بدن هم میتواند با نتایج آزمایشگاه بسیار متفاوت و حتی متضاد باشد. این انحراف ریشه در نوع نگرش علم جدید دارد که به جای دیدن مریض، مرض را مینگرد و کلّیت وجود او را نادیده میگیرد؛ در حالی که بیماری جزئی از عضو، عضو جزئی از بدن و بدن جزئی از کل وجود انسان است که غیر از کالبد وی دارای روح و روان و جان و لایههای متعدد دیگری است که هم بر جسم اثر میگذارند و هم از آن متأثر میشوند.
اینها مسائلی است که هزاران سال پیش افراد عامی هم آن را میدانسته و اجرا میکردهاند ولی امروزه توسط دانشمندان و در پیشرفتهترین و مجهزترین لابراتوارها دوباره کشف میشود! این انحراف و دوبارهکاری و تجربه مجرّبات نیست؟!
طب جدید امروزه بهرغم غور در جزئیات و شکافتن مولکولها و ساختن بنای عظیم علمی، دستاورد جدیدی – لااقل در علم تغذیه – نداشته است و در خوشبینانهترین حالت، تکرار مکرّرات کرده است.
طب جدید در مورد افراد مختلف و حتی بیماران مختلف، رژیم غذایی خاصی را پیشنهاد نمیدهد (ندارد که بدهد) و حداکثر به عناوین کلی «کم نمک»، «کم چرب» بسنده میکند.
دکترمهدیشعبانی