دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۸ - ۱۵:۰۶
۰ نفر

علی‌شیوا* روند رو به رشد جمعیت در شهرهای جهان و خالی شدن روستاها از سکونت به‌عنوان کانون‌های تولید و خودکفایی زنگ خطر را از دو سو به صدا درآورده است.

آنها که روستاها را به سوی شهرها ترک می‌کنند در گام نخست از تولید فاصله می‌گیرند و در گام دوم ضمن آنکه به عناصر مصرف‌گرا تبدیل می‌شوند، در یافتن شغل و کاری که بتواند معیشت و رفاه به بار آورد درمی‌مانند.

از دیگر سو چون اغلب آنها به حاشیه شهرها پناه می‌آورند به کانون‌هایی تبدیل می‌شوند که از درون آن ناهنجاری، کژروی و آسیب‌های اجتماعی تولید می‌شود.براساس آمار موجود در سال 1300 میلادی تنها یک‌دهم جمعیت کره زمین در شهرها زندگی می‌کرده‌اند، این رقم در سال 1900 میلادی به یک‌ششم رسیده و اکنون بیش از نیمی از جمعیت کره زمین در شهر زندگی می‌کنند.

واقعیت این است که شهرهای بزرگ و کوچک ، خواه خوب یا بد، به هر صورت زیستگاه جوامع خیل عظیمی از انسان‌ها هستند و روزبه‌روز هم بر تعدادشان افزوده می‌شود، در چنین شرایطی مسئولیت مدیران شهری و مهم‌تر از آن مدیران برنامه‌ریز دولتی اهمیت پیدا می‌کند.

این هم در جهان امروز در شرایطی اتفاق می‌افتد که رشد شهرها در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران روندی طبیعی و بهنجار نداشته است، به همین دلیل نیز گذشته از آنکه به خالی شدن روستاها و ضربه بر پیکره تولید کشاورزی منجر شده و بر خیل مصرف‌کنندگان افزوده است، هویت و ساختار شهری کشورهای در حال توسعه را نیز مختل کرده است.

این اختلال از نظر اجتماعی منجر به تغییر شکل ترکیب جمعیت شهری شده و در نهایت مراکز حاشیه‌ای را به‌وجود آورده است.اکنون بسیاری از شهرهای ایران ناخواسته پذیرای شهروندانی هستند که از روستاها و شهرهای پیرامونی به مراکز استان‌ها و شهرهای بزرگ آمده و بر دامنه مشکلات شهرها افزوده‌اند در چنین شرایطی مدیران مادرشهرها از یک‌سو بایستی تلاش کنند و برای معضلات پیش‌رو تدبیر کنند و از سوی دیگر در روند برنامه‌ریزی، جمعیتی را بر جمعیت موجود بار کنند که ناکارآمدی در بخش‌های دیگر این معضل ناخواسته را به آنها تحمیل کرده است.

حال به نظر می‌رسد شهرهای بزرگ کشور و شهرهای پیرامونی پایتخت از جمله شهر دماوند که بایستی سرریز جمعیت را در حاشیه شهرها و روستاهای اطراف پذیرا شوند، با مشکلاتی مواجه می‌شوند که خود آنها در بروز آن نقشی نداشته‌اند و عوارض و پیامدهای این حضور ناخواسته بر آنها تحمیل شده است.

در چنین شرایطی دولت، شهرداری و سازمان‌های خدمات‌رسان بایستی در یک همکاری بین‌بخشی و فرابخشی برای حل مشکلات تدبیر کنند. بی‌شک بهره‌مندی از دانش نوین و فناوری‌های مدرن و روزآمد و بهره‌مندی از مشارکت شهروندان می‌تواند، برنامه و دستور کار مناسبی را برای آینده یک شهر پایه‌ریزی کند.دستورالعملی که بتواند چشم‌اندازی روشن را برای کلانشهرها و مادرشهرهای فردا نوید دهد،

چرا که امروز بهترین شیوه و راهکار به منظور اجرای برنامه‌ها و تحقق شهروند مسئولیت‌شناس و مدیر شهری کارآمد، آن نیست که بر روی کاغذ نگاشته شود، بلکه شرط دستیابی به یک شهر آرمانی، آرام و بهره‌مند از قابلیت‌های کیفی، هنر می‌خواهد و مدیریت که این مهم در سایه علم و بهره‌گیری از شیوه‌های مدرن دانش شهرسازی و مدیریتی است.

*شهردار  دماوند

کد خبر 99749

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز