وحیدرضا نعیمی: جنگ داخلی در سوریه با مداخلات منطقه‌ای و قدرت‌های بین‌المللی همچنان ادامه دارد و چشم‌انداز قابل پیش‌بینی‌ای برای آن وجود ندارد.

اتحادیه عرب صندلی سوریه را در اختیار مخالفان بشار اسد قرارداده است.

 آمریکا و روسیه برای نخستین‌بار در دو سال گذشته توافق نیم‌بندی درباره سوریه کرده‌اند و آن توافق برای برگزاری کنفرانس بین‌المللی و گفت‌وگوی سیاسی درباره این موضوع است. بهرام امیراحمدیان، کارشناس مسائل سوریه معتقد است که این بحران دارای ابعاد متعددی است که بسیاری از متغیرها را در کشورهای منطقه متأثر می‌کند.

  • در بحران سوریه کشورهای زیادی درگیر هستند، اکنون صف‌بندی این کشورها به چه شکل است؟

به‌نظر من، برخی کشورهای محافظه‌کار اسلامی مانند عربستان علاقه‌مند نیستند در سوریه حکومت دمکراتیک یا حکومتی سر‌کار بیاید که در آن پارلمان نقش داشته باشد. چنین حکومتی به نفع عربستان نیست چون فکر می‌کند اگر حکومت سوریه مثلا به سوی حکومتی مانند مصر با ساختارهای دمکراتیک برود، این امر تأثیر منفی بر ساختار اجتماعی عربستان خواهد داشت که همین الان هم از درون دچار مشکلات زیادی است. دیدگاه دوم میان اعراب و مسلمانان افراطی یا همان سلفی‌ها وجود دارد. سلفی‌ها هم مایل هستند در سوریه از آب گل‌آلود ماهی بگیرند و بتوانند به‌نوعی در این کشور قدرت بگیرند چون در این صورت سلفی‌های مصر هم قدرت خواهند گرفت. نکته بعدی در ارتباط با قدرت‌های بیرونی این کشور است. ترکیه هم‌مرز با سوریه و متأثر از تحولات عمیق این کشور است و علاقه‌مند نیست که این حکومت سرپا بماند و در ضمن علاقه‌مند هم نیست که سلفی‌ها روی کار بیایند، زیرا قدرت گرفتن سلفی‌ها باعث وقوع تحولاتی در ترکیه خواهد شد. چنانچه سلفی‌ها قدرت بگیرند، حکومت متمرکز و قدرتمندی در سوریه شکل نخواهد گرفت و جامعه چندپارچه می‌شود و در این چندپارچگی کردها قدرت می‌گیرند. کردها که در سوریه قدرت بگیرند، طبیعی است که مطالبات کردهای ترکیه بیشتر خواهد شد و به این دلیل حزب اردوغان پیش‌دستی کرده و خواسته است که جریان رادیکال کردهای ترکیه را به سمت اعتدال پیش ببرد، با آنها مذاکره کند و نوعی خودمختاری در جهت هویت کردها به آنها بدهد تا آنها تحت‌تأثیر جریان کردهای سوریه قرار نگیرند. حلقه بعدی می‌تواند شامل قدرت‌های فرامنطقه‌ای مانند آمریکا، اتحادیه اروپا و روسیه باشد. اکنون تحولات سوریه به سمتی می‌رود که شاید آمریکا و روسیه به این باور رسیده باشند که حکومت سوریه به این شکل فعلی قابل دوام نباشد و به فکر جایگزینی برای آن افتاده‌اند که بتواند منافع هر دوطرف را در آنجا حفظ کند.

  • روسیه دقیقا از سوریه چه می‌‌خواهد و به‌دنبال چیست؟

روسیه در ماوراء‌البحار پایگاه دریایی ندارد و در دریای سیاه پایگاهی که دارد، از اوکراین اجاره کرده است. با وجود اینکه اجاره این پایگاه طویل‌المدت است، هر لحظه ممکن است تحولی در اوکراین رخ دهد؛ مانند آنچه در سال 2005 به‌صورت انقلاب نارنجی رخ داد که برای روسیه مشکلاتی مانند از دست دادن پایگاه و نیز صدور گاز آن به اروپا پیش آورد. بنابراین، روسیه علاقه‌مند است که تنها پایگاه دریایی ماوراء‌البحار خود را که در سوریه است، حفظ کند. تسلیحات زیادی که سوریه از روسیه خریده است، مستشارانی را به سوریه آورده که خدمات مربوط به قطعات یدکی و پشتیبانی را ارائه و درآمد ارزی زیادی را نصیب روسیه می‌کنند. روسیه در فکر این است که این امتیازها را از دست ندهد. اگر بتواند مابازایی از آمریکا بگیرد، ممکن است دست به نوعی سازش با آمریکا بزند، کما اینکه کری و پوتین در دیدار اخیر خود در مسکو به نوعی موافقت کردند که کنفرانس بین‌المللی درباره سوریه برگزار کنند. سازمان ملل نیز بی‌درنگ از طریق نماینده خود اخضر ابراهیمی از آن حمایت کرد. مسئله بعدی به اتحادیه اروپا برمی‌گردد. البته اتحادیه اروپا یکدست نیست. برخی از این کشورها مانند انگلیس مایل هستند به‌نوعی به معارضین سوریه کمک کنند تا قدرت را به دست بگیرند. این فرمول بسیار پیچیده‌ای است که قابل دسترسی نیست. اگر روسیه مثلا سامانه پدافند اس 300 به سوریه تحویل دهد، وضع پیچیده‌تر خواهد شد. معارضین سوریه تا به حال به سلاح‌های استراتژیک دسترسی نداشته‌اند و همیشه از آمریکا و اتحادیه اروپا خواسته‌اند به آنان سلاح‌های سنگین برای مقابله با دولت سوریه بدهند. به‌نظر من، روسیه با اعلام قصد تحویل سامانه پدافند اس 300 که بیش از 900 میلیون دلار قیمت دارد، دست به بازی خطرناکی زده است. شاید می‌خواهد از آمریکا امتیازهایی درباره حفظ پایگاه خود در سوریه بگیرد تا اگر احیانا حکومتی غیراز حکومت اسد سر کار بیاید، پایگاه دریایی و مناسبات تسلیحاتی خود را با سوریه ادامه دهد. کشوری هم مانند قطر وجود دارد که می‌خواهد خاندان اسد در سوریه حکومت نکند و علاقه‌مند است که در سوریه اخوانی‌ها سر کار باشند که هم وجهه اسلامی دارند و هم می‌توانند با ترکیه و حماس رابطه نزدیک داشته باشند.

  • به توافق اخیر آمریکا و روسیه اشاره کردید؛آیا آنها فقط درباره برگزاری نشست بین‌المللی توافق کرده‌اند یا مسائل دیگری هم شامل آن می‌شود؟

وقتی سخن از کنفرانس بین‌المللی می‌شود که سازمان ملل نیز از آن حمایت می‌کند، مفهوم آن نشستی است که یک طرف آن روسیه و آمریکا هستند. روسیه اعلام کرده است که می‌خواهد ایران و عربستان در این نشست مشارکت کنند. این نشست ازجمله کنفرانس‌هایی است که زیرنظر سازمان ملل برگزار می‌شود و سرنوشت جغرافیای سیاسی جهان را دگرگون می‌کند، نه از آن دست کنفرانس‌ها که بعد از پایان آن، هرکدام از شرکت‌کنندگان پی کار خود می‌رود. نتایج این کنفرانس تعهدآور است، مانند کنفرانس بن درباره افغانستان. فکر می‌کنم روسیه با آمریکا به این توافق رسیده است که ادامه وضعیت کنونی در سوریه نه به نفع ملت سوریه باشد نه جامعه جهانی.

در طول بحران سوریه، حدود 80هزار نفر کشته شده و میلیون‌ها نفر به خارج از مرزهای این کشور رفته‌اند و در شرایط بسیار سختی زندگی می‌کنند. این افراد دیگر نمی‌توانند برگردند و با همین حکومت زندگی کنند. خرابی‌های این چند سال سوریه چیزی نیست که دولت سوریه، حالا هر دولتی باشد، بتواند حتی ظرف سه‌دهه آن را ترمیم کند. دولت بعدی باید به خانواده‌های آسیب‌دیده و آواره غرامت بدهد. دولت سوریه به تنهایی نمی‌تواند چنین کاری بکند. در کنفرانس آتی، مانند کنفرانس بن وعده‌ کمک جهانی برای بازسازی سوریه داده خواهد شد. از این جهت، برای کشور ما هم مرحله سختی برای تصمیم‌گیری است. فکر می‌کنم هر نوع حکومتی که در آینده در سوریه روی کار بیاید، نگاه خواهد کرد در گذشته چه کشورهایی چه مواضعی را در موقعیت‌های خاص درباره این کشور گرفته‌اند. مسئله سوریه و اسرائیل هم اهمیت دارد. در سوریه، ظاهرا جریان‌هایی علاقه‌مند بوده‌اند که با یورش به مناطق اشغالی در بلندی‌های جولان، شرایط را برای جلب حمایت اعراب آماده کنند اما این امر با موفقیت روبه‌رو نشد چون اسرائیل خیلی سخت برخورد کرد. هر چند این امر می‌توانست مشروعیت بیشتری به دولت سوریه بدهد اما مسئله را باز هم پیچیده‌تر می‌کرد.

  • منافع رژیم صهیونیستی در سوریه و هدف آنها از اقدام نظامی اخیر چیست؟

به‌نظرم، هدف از اقدام نظامی این بوده که نشان دهد ارتش اسرائیل آماده است در بحران سوریه وارد عمل شود و نه تنها از مرزهای خود که از سرزمین‌های اشغالی سوریه دفاع کند. اسرائیل هم نگران است،‌ زیرا در دوران حکومت خاندان اسد و حزب بعث، یکی از امن‌ترین مرزهای این رژیم با سوریه بوده است. تحولاتی که در سوریه رخ می‌دهد، طبیعتاً اسرائیل را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد، به‌خصوص اینکه بلندی‌های جولان هم از نظر استراتژیک و هم از نظر اقتصادی اهمیت زیادی دارد،‌ زیرا این منطقه دارای منابع آب ارزشمندی است. فعالیت‌های کشاورزی گسترده‌ای در این ناحیه انجام شده است. به همین سبب،‌ شاید اسرائیل مایل نیست در این ماجرا بیشتر وارد شود و می‌کوشد حالت تدافعی داشته باشد تا تهاجمی. حزب‌الله هم تهدید کرده است چنانچه اسرائیل اقدام نظامی علیه سوریه انجام دهد، به‌شدت به آن واکنش نشان خواهد داد.

  • ابتکار صلحی که ترکیه با کردهای گروه پ‌ک‌ک در پیش گرفته است،‌ یکی از پیامدهای بحران سوریه به‌شمار می‌رود. جنگ سوریه چه پیامدهای دیگری در کشورهای پیرامونی داشته است؟

مسلما اردن تحت‌تأثیر قرار گرفته است. اکنون 20 درصد جمعیت این کشور را آوارگان سوری تشکیل می‌دهند که رقم بالایی است. اخیرا وزیر خارجه اردن گفت اگر سیل آوارگان به همین شکل ادامه یابد،‌ بیش از 50 درصد جمعیت اردن را آنها تشکیل خواهند داد. طبعا این امر مشکلات زیادی را از نظر تأمین مایحتاج و محل اسکان ایجاد می‌کند. احتمالاً دولت اردن از این امر نگران است که شاید این آوارگان مخالفان خاندان هاشمی را تقویت کنند. عراق هم از پیامدهای جنگ سوریه بر کنار نمانده است. آقای مالکی روی این امر پافشاری می‌کند که حکومت علویان سر کار باشد،‌ زیرا گرایش وی بیشتر به دولت شیعیان است تا مثلاً حکومت اخوانی‌ها یا حکومت سلفی‌ها. نکته دیگر این است که اگر در سوریه کردها قدرت بگیرند که گرفته‌اند،‌ کردهای عراق و ترکیه نیز تقویت خواهند شد. تحولات سوریه یک معادله چندمجهولی پیچیده‌ است که چند متغیر دارد. جریان علوی‌های سوریه می‌تواند بر علویان ترکیه تأثیر بگذارد، کردهای سوریه می‌توانند کردهای منطقه را متحد کنند و اگر علویان فائق بیایند، شیعیان عراق هم تقویت می‌شوند و برعکس،‌ یعنی اگر حکومت علویان در سوریه ساقط شود و سنی‌های متعصب سر کار آیند،‌ مطمئنا سنی‌های عراق مطالبات بیشتری از دولت این کشور پیدا خواهند کرد. شاید همین ابعاد چندگانه بحران سوریه است که آمریکا و روسیه را وادار کرده است که بیشتر در این زمینه دقت کنند.

  • با وجوداینکه اکنون پیش‌بینی آینده سوریه بسیار دشوار است،‌ به‌نظر شما در این مقطع محتمل‌ترین سناریو درباره این کشور چیست؟

به‌نظر می‌رسد در این مقطع نه بشار اسد می‌تواند به‌راحتی به حکومت ادامه دهد و نه دیگران می‌توانند جایگزینی برای قدرت باشند. نیروهای مخالف جبهه‌های متعددی را تشکیل داده‌اند و نمی‌توانند همکاری کنند،‌ زیرا در سوریه، امکان تشکیلات دیگر را نداشتند و نظام تک‌حزبی بود. معارضین در خارج از کشور شکل گرفته‌‌اند و با مردم در تماس نبوده‌اند،‌ مانند آنچه در مصر پیش آمده است هر چند که مورد مصر از خیلی جاها بهتر بوده است. ادامه این وضعیت محتمل نیست. نکته اصلی این است که چه کسی باید جانشین بشود؟ درصورت سقوط دولت مرکزی در سوریه،‌ جریان‌های زیادی مدعی خواهند بود،‌ ازجمله کردها، اخوانی‌ها و سپس سلفی‌ها. از این رو،‌ مشکلات زیادی برای کل منطقه ایجاد می‌شود. اکنون باید همکاری و تأمل بیشتری بین کشورها در ارتباط با سوریه صورت بگیرد. براساس تحلیل‌های نظامی،‌ ارتش سوریه بسیار قدرتمند است، حتی قدرتمندتر از ارتش عراق . به همین علت است که پس از دوسال،‌ ارتش همچنان می‌تواند به مقاومت ادامه دهد. باید درنظر داشت اگر تحولاتی در سوریه رخ دهد،‌ سرنوشت این ارتش چه خواهد بود. اگر ارتش به دست هرکدام از طرف‌ها بیفتد،‌ می‌تواند معادله را دگرگون کند.

کد خبر 215880

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار غرب آسیا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز