ای پدر! سخاوتت کجاست پس
چشمهای از آن نشان به ما بده!
کیف پول کوچک و محقرم
خالی از حضور اسکناسهاست
خالی از بلیت و کارت مترو نیز...
مثل کیف پول آس و پاس هاست
کیف پول من به دستههای پول
مثل یک گدا نگاه میکند
ای خدا! کسی توجهی به این
مستمند رو سیاه میکند؟!
کیف پول من ولی مؤدب است
بیاجازه هیچ جا نمی رود
سمت پول توی جیبهایتان
بیاجازه شما نمیرود
پس پدر خودت به داد او برس
کیف پول من کمی خجالتی است
مثل کیف پول با حیای من
در جهان نبوده تا به حال و نیست!