تلاش چندین ماهه جمعی از دلسوزان برای ائتلاف نیز به نتیجه نرسید. آخرین پیشنهاد این بود که اکثریت شورای شهر فعلی تهران یک نماینده و اقلیت نیز یک نماینده تعیین کنند.
این دو نفر، یک نفر مرضیالطرفین برگزینند. این گروه سه نفره تکلیف فهرست واحد اصولگرایان را تعیین کند. اکثریت نماینده خویش را معرفی کرد، ولی اقلیت شورای شهر که در ستاد حامیان دولت متمرکز بودند، به بهانه آنکه نماینده مذکور با دولت مخالف است! از پذیرش پیشنهاد عملاً نشانه خالی کرد.
ساعتها مذاکره مهندسی چمران نیز برای راضیکردن آنان بینتیجه ماند. آنان میگویند ما قطعاً پیروزیم و نیازی به ائتلاف نداریم! حالا در مصاف چند فهرست از یک جریان و فهرست واحد جریان رقیب چند احتمال وجود دارد:
الف- یک احتمال نهچندان قوی، پیروزی به اصطلاح اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر تهران است. اگر این اتفاق بیفتد عواقب سیاسی ذیل در پی خواهد بود.
1- فشار سیاسی خارجی بر دولت افزون خواهد شد. امید غرب به شکست اصولگرایان در حفظ قدرت، دخالت آنان در امور داخلی ما را افزایش خواهد داد. فعالیت بر حق هستهای ما اولین هدف آنان خواهد بود. اطلاعات حاکی از آن است تأخیر تصمیمگیری گروه 6 انتظار برای نتیجه انتخابات است.
2- فشار مخالفان دولت در داخل افزایش خواهد یافت. انتقادات منصفانه یا غیرمنصفانه تند خواهد شد. حتی در مجلس نیز آثارش ظاهر خواهد شد، رسانهها که جای خود دارد.
3- فرافکنی بین گروههای اصولگرا تخریب دوران انتخابات را تشدید میکند. پیروزی هزار پدر و مادر دارد ولی شکست بچه یتیم است. این پدیده دولت را در جریان اصولگرا تنها میگذارد.
4- نیروهای اصولگرا در سراسر کشور به سرعت خواهند فهمید که تمامیتخواهی و توهم پیروزی دستهای از سران مسبب شکست بوده است. طبعاً از آن دسته دلخور خواهند شد. نتیجه ریزش نیروهای حامی دولت است.
5- تخریب روحیه اصولگرایان در سراسر کشور با تجهیز روحیه و سازماندهی رقیبان همراه خواهد شد و احتمال شکست اصولگرایان در انتخابات سال آینده مجلس افزایش خواهد یافت. در آن صورت اولین نهاد تحت فشار دولت نهم خواهد بود.
گرچه احتمال پیروزی اصلاحطلبان زیاد نیست ولی آیا با این همه خطر محتمل برای دولت اصولگرا، انحصارطلبی به نام دفاع از دولت اصولگرا جایز است؟
ب- احتمال دوم پیروزی فهرست به اصطلاح حامیان دولت تحت عنوان رایحه خوش خدمت است.
این دوستان گمان میکنند تنها اگر محتاج رأی گروههای دیگر بودند، ائتلاف جا داشت ولی چون یقین به پیروزی خود دارند و هر چه آنها اعلام کنند مردم تبعیت میکنند، جایی برای ائتلاف نمیماند. هرچه تلاش شد به آنان تفهیم شود که اصولگرایان برای اداره کشور، در همه سطوح، محتاج تفاهم هستند.
بنده به دوستانی که از این ستاد برای مذاکره به سراغم آمده بودند عرض کردم، نحوه برخورد حذفی شما در اردوگاه اصولگرایان سبد نیروهای شما را مرتباً کوچک و کوچکتر میکند و اداره کشور با نیروهای محدود به درستی صورت نخواهد گرفت. اگر این احتمال محقق شود تنازع در اردوگاه اصولگرایان تشدید خواهد شد، چون غرور با پیروزی تقویت میشود.
سردی ارتباط دولت و مجلس یکی از نتایج تلخ این حالت خواهد بود.
ج- احتمال سوم، پیروزی فهرست دیگر اصولگرایان است که به همت مهندس چمران و گروههایی از این اردوگاه شکل گرفته است که در این صورت بلافاصله به ضعیفشدن پایگاه مردمی دولت تفسیر خواهد شد. گرچه این نتیجهگیری چندان درست نیست، ولی مخالفان دولت در داخل و خارج در آن خواهند دمید. این نتیجه اصلاً به صلاح دولت نهم و مجلس هفتم و جریان اصولگرا نیست.
د- آخرین احتمال پیروزی نسبی همه فهرستهاست یعنی از هر فهرستی چند نفری که مشهورترند رأی بیاورند. شورای شهر تهران در این حالت به چند فراکسیون تقسیم میشود و از کارایی میافتد و نقطه پایانی بر خدمترسانی اصولگرایان به مردم خوب تهران گذاشته خواهد شد. وقتی تنازعات چنین شورایی مردم را رنجاند، طبعاً کل اصولگرایان متهم خواهند شد.
پس معلوم میشود به هر شکلی بازنده واقعی اصولگرایان خواهند بود. چند ماه پیش در مقالهای نوشتم که اصولگرا انحصار طلب نیست. الان موقع آن است که دوستان ما نشان دهند که خطر را درک میکنند و در روزهای باقیمانده، همان پیشنهاد تصمیمگیری گروه سه نفره را میپذیرند و دل حضرت مهدی (عج) را شاد و تقوای سیاسی و عاقلبودن خود را اثبات میکنند.