امروزه مهمترین نتیجه جنگ نرم دشمنان علیه ما که بهصور متفاوتی جریان دارد، غایتعمل خود را خدشه به منافع ملی ما میداند. مثالهای فراوانی میتوان زد که منافع عمومی نادیده گرفته میشود و البته دلایل آن میتواند بسیار باشد اما علتی که موجب شد در این نوشتار به موضوع منافع ملی و عدم شناخت مؤلفههای آن از جانب برخی مدعیان بپردازیم،
اقدام رسانههایی است که با ادعای حمایت از ملت و دفاع از منافع عمومی به نقد و تخریب دیگران میپردازند اما از رفتار ساختارشکنانه خود که دقیقاً ضد منافع ملی است سخنی نمیگویند و یا با انکار و حاشیهروی عبور میکنند.
دستگیری «ریگی» و اقدام بزرگ دستگاه اطلاعاتی کشور موجب شد تا دل هر ایرانی از این اقدام شاد شود و به خود ببالد؛ چرا که این فرد شرور با اقدامات خود و بزرگنمایی اقدامات وی از جانب رسانههای وابسته به بیگانگان موجب شده بود تا در منطقه حس ناامنی ایجاد شود و بهگونهای اقدامات چشمگیر عمرانی در منطقه با کندی روبهرو شود اما هستند برخی رسانههایی که ادعای دفاع از ایرانی می نمایند و به جریان آزادی اطلاعات افتخار میکنند و ادعای مدیریت افکار عمومی را دارند اما نهتنها به درج سریع اخبار این رویداد اقدام نکردند بلکه با ساعتها تأخیر باز هم راوی اخبار بیگانگان شدند و اخباری را درج کردند که نهتنها از موضع عزت ایرانی نبود بلکه باز هم به تضعیف منافع ملی انجامید.
در این نوشتار قصد آن نیست که رویههای ساختارشکن این دسته از رسانهها واشکافی شود و به تعقیب خطوطی پرداخته شود که آگاهانه منافع ملی را هدف قرار میدهد اما نمیتوان نگفت چرا وقتی فردی مانند ریگی با این عملکرد ننگین که توسط سرویسهای جاسوسی بیگانگان حمایت میشود و در یک اقدام دقیق و بزرگ امنیتی دستگیر میشود،
عدهای باز هم منافع ملی را نادیده میگیرند و تحلیلهای وارونه ارائه میدهند. البته پاسخ سؤال کاملاً مشخص است ولی در خوشبینانهترین حالت میتوان گفت سیاستزدگی و عینک سیاستزدهای که عدهای برچشمان(! ) خود زدهاند همه چیز را معیوب میبیند و اشتباه تحلیل میکند؛ اگرچه موضوع بااهمیت و تأثیرگذاری چون دستگیری یک شرور حمایتشده از دشمنان ملت باشد.
حال باید دید وقتی نسبت به موضوعی که مستقیماً با منافع ملی سر و کار دارد این رسانهها در تحلیل و ارائه اخبار این همه با حب و بغض برخورد میکنند،چگونه میتوانند موضوعات دقیق و ظریف سیاسی که از قضا در فضای پرغبار فتنه نیز طی مسیر و طریق مینمایند، تحلیلی منطقی و رو به صواب داشته باشند؟ پاسخ آن روشن است و آن، بیبصیرتی است که دامن عدهای را گرفته و آنقدر دامنه طیف بی بصارتی برخی وسیعشده است که حتی منافع ملی را نیز نمیبینند.
آن را که بصارت نبود، یوسف صدیق جایی بفروشد که خریدار نباشد