بهصورت خلاصه ایننظریه میگوید: ارتباط روانپریشانه (Schizophernia) که به دلیل دشواری در تعبیر پیامهای کلامی و غیرکلامی مغایر پدید میآید موجب شکست ارتباط میان فردی خواهد شد.
ضدانقلاب خارجنشین اینک به دور از مردم ، با استفاده از رسانههایی که به مدد سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا و انگلیس دراختیار آنها قرار داده شده است، گرفتار بنبست دوسویهای شدهاند که هیچ راه گریزی بر آن مترتب نیست و بهدلیل تناقضهای تکراری در کلام و رفتار، افول و خاموشی آنها حتی در پیامهای غیرمؤثر نیز نزدیک است.
برای تقریب ذهنی و اشاره به کژفهمی و بیخردی این جماعت، خوب است به موضوع راهپیمایی 22 بهمن اشارتی نماییم.اگر کسی رسانههای بیگانه را رصد میکرد بهخوبی پی میبرد که حجم تبلیغاتی وسیعی تهیه دیده بودند که روز ملی وحدت ایرانیان را به تفرقه و چنددستگی بدل کنند و حتی برخی عناصر سادهلوح و فریبخورده داخلی بهطعنه و سرزنش نیز دائماً میگفتند با راهپیمایی 22 بهمن و غیره چهکار میکنید؟
خلاصه بهگونهای طرح موضوع میکردند که حتماً در 22 بهمن اتفاقی به نفع آنها بهوقوع خواهد پیوست.
شعف و شادمانی آنها در ضمن بهکاربردن تعابیر «اسب تروا» و «آکسون» و «وزنکشی با نظام اسلامی» و... بسیار نمود داشت. در این بین عدهای ضدانقلاب میگفتند بعد از 22 بهمن و قدرتنمایی ما، حتماً نظام از مواضع خود عقب مینشیند و برخی از آن خاماندیشان نیز بهگونهای گفتند و نوشتند که انگاری کار نظام را تمام شده تلقی میکردند.
نهتنها این خوابهای پریشان تعبیر نشد بلکه مردم بهگونهای شگفتیساز شدند که در تاریخ ایران بینظیر است. حضور چندده میلیونی و چشمگیر مردم راه هرگونه تحلیل را بر ضدانقلاب بست و آنها گرفتار تناقض و پریشانگویی که از عوارض بنبست دوسویه است شدند.
چرا خارجنشینان خوشنشین فارغ از مردم، به آلام بنبست دوسویه گرفتار شدند و شعری سرودند که در قافیه آن ماندند؟ دلایل آن خیلی روشن است و آن به عدم درک خاستگاه تاریخی انقلاب و هویت شیعی و ایرانی ما برمیگردد؛ بهطوری که بسیاری از آنها بهرغم داشتن مناصبی در کشور و ادعاهای پرطمطراق علمی، هنوز از درک واقعیتهای روشن در ایران غافلند چه برسد به اینکه بتوانند هدایت جریانی را در داخل بهدست بگیرند.
موارد فوق میتواند پاسخهای زیر را داشته باشد.
1- انقلاب اسلامی به لحاظ ریشههای تاریخی خود در حماسه حسینی جای گرفته و از هرگونه ظلم و ظلمپذیری بیزار است و امروز آمریکا و انگلیس مصداق ظلم سیاسی و استکبار جهانی هستند. بنابر این اگر کسی از بلندگوهای اجانب مردم را دعوت به آشوب مینماید یقیناً مردم انقلابی بهواسطه ضدظالم بودن ، بهعکس آن اقدام میکنند که آنها را بیشتر گرفتار بنبستها مینمایند.
2- نظریه مترقی ولایت فقیه که امام عظیمالشأن با استفاده از متون دینی بهعنوان تئوری حکومت اسلامی عرضه کردند، صرفنظر از فقهی بودن، ریشههای اصولی دارد و آن شعبهای از ولایت رسولالله(ص) است.
بنابراین در مذهب تشیع که امامت مهمترین رکن آن است، در جامعه شیعی در عصر غیبت، ولایت مهمترین وجه مشروعیت سیاسی و اجتماعی آن میباشد؛ پس امتثال از فرامین ولیفقیه با هیچ چیز دیگری قابل معاوضه نیست و هرگونه رفتاری مغایر هویت ایرانیان، همبستگی آنها را بیشتر میکند.
پس عدم شناخت هویت و شاکله ایرانی هنوز که هنوز است گریبانگیر خارجنشینان است؛ اگرچه سالیانی با استفاده از امکانات این مردم صدارت و مسئولیتی داشتند اما نشان از آن است که عدم شناخت بهقوت خود باقی است و دیوارهای بتنی بنبست تحلیل خارجنشینان روزبهروز قطورتر میشود.
بهنظر میرسد بعد از حماسه بزرگ 22 بهمن، روند شقاق و افتراق این افراد خاماندیش بیشتر و فقر تئوریک آنها در بنبست دوسویهای که راه پس و پیش را بر آنها بسته است، بیشتر شود.