شلیک مرگبار به بنکدار تهرانی
ساعات سه بامداد نوزدهم اردیبهشت، با گزارش تیراندازی مرگبار به مرد میانسالی در خیابان شهید مدنی تهران، ماموران کلانتری ۱۰۶ نامجو در محل حادثه حاضر شده و با یافتن پوکه اسلحه کلت کمری در محل، تحقیقات پلیسی را برای یافتن سرنخ هایی از عامل جنایت آغاز کردند.
در نخستین بررسی ها، کارآگاهان به بازجویی از همسر مقتول که مدعی بود مردی که کلاه بر سر داشته و صورتش را پوشانده بود، پس از شلیک به شوهرش سوار بر خودرو از محل گریخته است، پرداختند. همسر مقتول به نام لیلا در نخستین بازجویی ها هنگامی که در مقابل حسین اصغرزاده بازپرس ویژه قتل تهران قرار گرفت گفت: نیمه شب پس از شنیدن صدای زنگ، شوهرم به جلوی در خانه رفت در حالی که بسیار متعجب شده بودم دیدم که مرد ناشناسی شوهرم را به داخل کوچه کشاند و ناگهان با شنیدن صدای شلیک گلوله متوجه شدم همسرم به قتل رسیده است.
با این اظهارات، ردیابی عامل جنایت که به نظر می رسید هنگام جنایت تغییر چهره داده باشد در دستور کار پلیس قرار گرفت، اما هنگامی که پس از گذشت ۵ ماه از جنایت، پلیس به سرنخهایی دست پیدا کرد که نشان می داد همسر مقتول با مغازه دار جوانی به نام پنجعلی در ارتباط است، به دستور بازپرس اصغرزاده مرد مغازه دار و همسر مقتول بازداشت شدند.
در حالی که همسر مقتول منکر هرگونه ارتباطی با مرد جوان بود، پیدا شدن عکس ها و نامه های وی در وسایل پنجعلی احتمال دست داشتن آنها در جنایت را قوت بخشید، به این ترتیب لیلا و پنجعلی تحت بازجویی های فنی و پلیسی قرار گرفتند که سرانجام مغازه دار جوان به قتل بنکدار تهرانی با همدستی همسر وی اعتراف کرد. با این اعترافات، پرونده جهت صدور رأی نهایی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
وسوسه ها یی که جنایت را کلید زد
روز گذشته در جلسه محاکمه این مرد که در شعبه ۷۱ دادگاه کیفری برگزار شد، پس از بیان کیفرخواست از سوی نماینده دادستان، پدر مقتول در جایگاه قرار گرفت و با بیان این که این دو نفر با کشتن فرزندش او را عزادار کرده اند، برای عروسش و مرد جنایتکار تقاضای مجازات کرد اما فرزندان مقتول با بیان این که به مادرشان اعتماد دارند تنها خواستار مجازات مرد جنایتکار شدند.
پس از آن هنگامی که مرد جنایتکار در جایگاه متهمان قرار گرفت در توضیح ماجرا گفت: هنگامی که در هتل کار می کردم با این زن آشنا شدم، پس از گذشت سه سال از آشنایی مان، لیلا با معرفی مقتول به عنوان پسرعمویش گفت که وی مزاحمش است و از وقتی که همسرش تصادف کرده و جان باخته است مدام او را اذیت می کند.
وی در ادامه گفت: چون می خواستم پسر عموی او را از سر راه بردارم سه بار برای کشتن این مرد نقشه کشیدم که دو بار آن ناکام ماند تا این که چند روز قبل از سومین نقشه قتل، لیلا به من گفت تو عرضه نداری و من برای آن که نشان بدهم که جرأت این کار را دارم، اسلحه ای تهیه کردم و به او گفتم که آماده ام تا کار را تمام کنم. ساعت ۵/۲ صبح وی با من تماس گرفت و من مقابل منزل آنها رفتم و در حالی که چهره ام را تغییر داده بودم شوهرش را به قتل رساندم و فرار کردم.
پس از این اظهارات، هنگامی که لیلا به اتهام معاونت در قتل در جایگاه دفاع قرار گرفت با انکار اتهام خود گفت: من هیچ اطلاعی از قتل نداشتم، این مرد دروغ می گوید، من او را نمی شناسم بلکه او همیشه برایم ایجاد مزاحمت می کرد.
پس از این اظهارات، رئیس دادگاه دستور برگزاری دادگاه به صورت غیرعلنی برای بررسی سایر جرایم متهمان را صادر کرد که به این ترتیب به زودی رأی دادگاه اعلام خواهد شد.