براساس آمارهای منتشره از سوی صندوق بینالمللی پول، ایران رتبه اول را در آمار مهاجرت نخبگان از میان 91 کشور در حال توسعه یا توسعه نیافته دنیا کسب کرده است و سالانه حدود 180 هزار ایرانی تحصیلکرده به امید زندگی و یافتن موقعیتهای شغلی بهتر از کشور خارج میشوند. رقم خروج حدود 180 هزار نخبه تحصیلکرده از ایران، به معنی خروج سالانه 50 میلیارد دلار ارز از کشور است.
این امر شاید بنا بر بسیاری از عقاید منفی باشد ولی از نظر بسیاری از کارشناسان دیگر با استدلالهایی که شاید تا به حال به آنها اشاره نشده، به هیچ وجه نمیتواند منجر به نگرانی مسئولان شود. دکتر علیرضا حقیقی، پژوهشگر مرکز ژنتیک پزشکی دانشگاه آکسفورد انگلستان و عضو هیات مؤسس و هیات امنای انجمن دانش و نوآوری ایرانیان (نیکی) در این گفتوگو به مزایای مهاجرت نخبگان که تا به حال به آنها بهطور دقیق پرداخته نشده بیشتر اشاره میکند.
- آقای دکتر به نظر شما مهاجران میتوانند در توسعه کشوری که از آن مهاجرت کردهاند، نقشی داشته باشند؟
ببینید، یکی از مهمترین منابع هر کشوری نیروی انسانی است که یک قسمت از آن در داخل و قسمت دیگر در خارج از کشور است. همیشه تصور بر این بوده که شما نیروی انسانی را باید در جغرافیای یک کشور داشته باشید که بهعنوان یک منبع انسانی قابل استفاده در فرایند توسعه باشد، آن هم فقط در همان کشور. اما در مورد بقیه منابع کشور به غیراز نیروی انسانی، ما زمان استفاده نداریم یعنی اگر شما از یک منبع استفاده نکنید، میتوانید در آینده از آن استفاده کنید؛ مثل نفت. درصورتی که نیروی انسانی جزو منابعی است که اگر از آن استفاده نشود، کاملا از دست میرود. درست است که در آینده نیروی جدید وجود خواهد داشت ولی منبع قبلی کاملا هدر رفته است. بنابراین با روند جهانی شدن و برداشته شدن مرزهای مختلف بحث نیروی انسانی در حال گسترده شدن است.
- اما وضعیت مهاجران ایرانی چطور است؟
ما قسمت قابلتوجهی از نیروی انسانی را داریم که در خارج از کشور هستند. اینها به نسبت مهاجرین بقیه کشورها از نظر سطح تحصیلات، موقعیت شغلی و از نظر سطح درآمد در وضعیت بهتری قرار دارند بهطوری که ایرانیها از نظر سطح تحصیلات در کشور آمریکا دومین گروه مهاجرین هستند و این فرصت بسیار بزرگی برای کشور ماست.
- دلیل این میزان قابل توجه از مهاجران چیست؟
دلیل این است که ایرانیها تحصیلات برایشان مهم است. ما در منطقه خاورمیانه بیشترین میزان دانشجو را داریم و شاید کنکور مهمترین اتفاق هر سال برای خانوادههاست. پس بخش عمدهای از این دلیل بحث فرهنگی است. در عین حال قریب به اتفاق این مهاجران به کمک کردن به کشور خودشان علاقهمند هستند و پتانسیلهایی که مهاجرین دارند برای توسعه کشورشان بسیار مهم است. پس مهاجران یک کشور سفیران آن کشور هستند برای شناساندن تمدن آن به کشورهای دیگر.
- این خود یک امکان بزرگ است چون ما باید برای شناساندن فرهنگمان به کشورهای دیگر هزینه هنگفتی کنیم. اینطور نیست؟
بله، درحالیکه مهاجران به راحتی میتوانند این کار را انجام دهند.
- خب حالا چطور میتوان از فرصتهای علمیای که مهاجران میتوانند فراهم کنند، استفاده کرد؟
در طول سالها بحثی بود که به مهاجرت بهعنوان یک تهدید نگاه میشد یعنی ما عنوانی داشتیم به نام فرار مغزها که یک مفهوم منفی بود و تمهیدات بسیاری اندیشیده میشد که این پدیده متوقف شود. درحالیکه بحث بر سر این نیست که این اتفاق مثبت است یا نه، بلکه بحث ما بر سر این است که این اتفاق واقعیت دارد و ما باید به این فکر کنیم که حتی اگر فرار مغزها یک تهدید باشد، در دل آن میتواند فرصتی وجود داشته باشد.
قبلا معتقد بودند که با فرار مغزها تکنولوژی، آیکیو و منبع انسانی از کشور خارج میشود ولی میتوان به این پدیده به این شکل نگاه کرد که حالا ما سفرایی را داریم که میتوانند به ارتباط بهتر ما با سایر کشورها کمک کنند، چون الان دنیا دنیایی نیست که کشورها بتوانند بهصورت مستقل از هم ادامه دهند و نمیتوانند درهای کشور خود را روی همه ببندند. ارتباط، یکی از عناصر اصلی توسعه در همه کشورها است. شما اگر به مقالات پژوهشی در همین 5 سال اخیر نگاهی بیندازید، میبینید که پروژههای بزرگی که تا چند سال قبل به تنهایی انجام میشد، الان از طریق کنسرسیومهای بینالمللی انجام میشود. حال اگر این پتانسیلها علمی باشند، به تسریع توسعه در کشور ما کمک بیشتری خواهند کرد.
- یعنی میخواهید بگویید بحث تهدید فرار مغزها در حال تبدیل شدن به گردش مغزها است؟
همینطور است ولی ما در عین اینکه مهاجران را تشویق به برگشت به کشور میکنیم، در کنار آن باید بدانیم که اگر کسی به هر دلیلی خواست در خارج از کشور بماند، آیا باید او را فراموش کرد؟ یا اینکه در هر سطحی و با هر امکاناتی باید سیستمی فراهم کرد که حتی بتوان در یک مشارکت کوچک از این نیرو استفاده کرد؟
- با این حال آیا در کشور ما شرایطی وجود دارد که بتوان از این پتانسیل که شما به آن اشاره میکنید، به درستی استفاده کرد؟
ببینید، ما هر سال کنگرههای پزشکی و علمی بینالمللی میگذاریم بهدلیل اینکه میخواهیم از خدماتی که در سایر کشورها انجام میشود استفاده کنیم و دیگر اینکه میخواهیم کارهای خود را به کشورهای دیگر بشناسانیم. بعضی از کنگرههای ما با 2یا 3مهمان خارجی اسم بینالمللی بهخود میگیرند و این در حالی است که بسیاری از ایرانیهای خارج از کشور خود هر سال به ایران میآیند و لازم نیست که حتی دعوتشان کنیم. ممکن است آنها حتی 2هفته در ایران باشند ولی باید توجه کرد که ما با چندین ایرانی که عضو هیات علمی دانشگاه هستند و به ایران میآیند میتوانیم چندین هزار نفر ساعت برنامه همکاری و ملاقات علمی داشته باشیم، آن هم از طریق کسانی که دلشان میخواهد در این برنامهها مشارکت داشته باشند. پس مهمترین انگیزه برای متخصصین این است که ببینند باعث یک تغییر مثبت در جامعه خود شدهاند و این حتی از پول مهمتر است.
- و اگر این انرژی را به درستی به خدمت بگیریم، باید منتظر چه اتفاقی باشیم؟
خب،صد در صد ما برای بازاریابی علمیمان میتوانیم از مهاجران استفاده کنیم اما اگر نیروهای انسانی را در داخل کشور نگه داشته و مانع از خروج آنها شویم، مطمئنا مهمترین فرار مغزها در داخل کشور اتفاق میافتد نه خارج از آن.