و این گونه که خبر میرسد، قرار است یکی، دو هفته بعد هم قطعاتی را در همین مکان بنوازند.
ارکستر سفونیک تهران چند سالی است با بحران تماشاگر روبهرو است و حتی کنسرت دو هفته قبلش با بیاقبالی تماشاگران روبهرو شد به نحوی که در شب نخست تعداد تماشاگران از تعداد نوازندگان ارکستر هم کمتر بود.
البته این کمبود تماشاگر به این معنا نیست که برنامههای این ارکستر و قطعات انتخابی خوب و مورد پسند نیست، بلکه دلیل را در جای دیگری باید جستوجو کرد و آن نبود اطلاعرسانی مناسب و بهنگام برای برنامههای این ارکستر است. این معضل البته منحصر به ارکستر سمفونیک نیست، بلکه مبتلا به تمامیبرنامههایی است که به نوعی رنگوبوی دولتی برآن پاشیده میشود.
قاعده تبلیغات برای کارهایی از این دست این است که سامانه تالار وحدت یا انجمن موسیقی که پشتیبانی مالی چنین برنامههایی را در دست دارند، باید بخشی از بودجه را به اطلاعرسانی و تبلیغات اختصاص دهند. این بودجه باید نسبت معقولی با کل هزینهای که برای یک برنامه صورت میگیرد، داشته باشد. برای نمونه اگر هر شب اجرای ارکستر بین 5 تا 7میلیون تومان هزینه داشته باشد، باید 10 تا 15 درصد این رقم صرف تبلیغات و اطلاعرسانی شود.
اطلاعرسانی هم به زمان نیاز دارد و دستاندرکاران ارکستر سمفونیک نباید به گونهای برنامهریزی کنند که فاصله برنامههای آنها هم کوتاه باشد. برای نمونه هنوز مرکب اجرای قبلی خشک نشده، اجرای تازهای را صورتبندی و روی صحنه بیاورند؛ کاری که در دو هفته اخیر انجام دادهاند. نگاهی به گذشته برنامههای ارکستر نشان میدهد که این ارکستر و برنامههای آن از نظر استقبال مردمی و جذب مخاطب، دوران نشیب خود را میگذراند.
پس در چنین وضعیتی روا نیست که بدون مطالعه و بسترسازی تعداد اجراهای ارکستر را به یکباره افزایش دهیم و البته با برنامههای مشابه همانند ارکستر ملل (به لحاظ تعداد نوازندگان ) آن را همزمان برگزار کنیم.
نقد در حوزه عمومی
نخستین برنامه نقد نغمه، شنبه هفته گذشته در فرهنگسرای شفق برگزار شد. ویژگی این برنامه که شاید تاکنون کمتر نظیری داشته است، تمرکز صرف بر کنسرتها و آلبومهای تازهای است که به بازار موسیقی راه مییابند. این تفاوت را در همان برنامه نخست که با حضور هوشنگ کامکار (آهنگساز و سرپرست گروه کامکارها) و منتقد برنامه (مهران مهرنیا) برگزار شد، میشد حس کرد.
جناب مهدی آذرسینا آهنگساز و نوازنده و ردیفدان که از جمله تماشاگران این برنامه بود، در سخنانی گفت که در این مدت برای همه چیز جشنواره و برنامه ترتیب داده شد، به جز آلبوم موسیقی و کنسرتها و ما از نقد مستقیم این دو محصول فرهنگی کمتر نشانی دیدهایم. وی گفت که برای فیلم و سریال این امکان فراهم است، برای کتاب و رمان و شعر هم فضای نقد و برنامههای متعدد نقد داریم اما برای موسیقی و آلبومهای موسیقی که به بازار میآیند نه برنامهای وجود دارد و نه امکانی برای معرفی آنها.
برنامه نقد نغمه پاسخی است به این نیاز مخاطبان و البته تولیدکنندگان موسیقی که پشتیبانیهای آن را هم بخش موسیقی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران و مسئول بصیر آن، جناب عباس سجادی، صورتبندی کردهاند. ویژگی این برنامهها که در وهله نخست قرار است تا اواسط بهار ادامه داشته باشد، نقد مستقیم آلبوم و کنسرت است(بیشتر آلبوم) و سعی دارد که از پرداختن به حواشی کار بپرهیزد؛ حواشی چون تاخیر در کنسرت، برگزارکنندگان کنسرت، مسائل دیگر موسیقی و اختلافات میان اهل موسیقی و... البته در نخستین برنامه به جز نقد برخی مسائل حاشیهای هم مورد بحث و بررسی قرار گرفت، اما آن مباحث هم به نوعی در ذیل بحث اصلی میگنجید.
ویژگی این برنامه مصداق آن سخن یورگن هابرماس، واضع نظریه نقد در حوزه عمومیاست که معتقد است سخنانی که در منابر و مناظر عمومیبیان میشود و البته در فضایی آزاد برای اظهار نظر منتقدان، میتواند به ارتقای فهم عمومیاز موضوع و البته افراد و اندیشهها مدد رساند. در همین نشست بسیاری دریافتند که هوشنگ کامکار چه دیدگاههایی درباره موسیقی، گروه نوازی، آهنگسازی، تلفیق شعر و موسیقی، شعر نو و موسیقی، نقش خواننده در ارکستر و اصولا آهنگسازی برای موسیقی ایرانی دارد. پخش دو قطعه از اجرای کنسرت شور نیز به درک دقیقتر مخاطبان و حاضران این نشست از این معیارها نزد آقای کامکار بیشتر کمک کرد.
قرار است در برنامه بعدی جناب فریدون شهبازیان در این برنامه حاضر شوند و به دور از تعارفات معمول، اثر تازه منتشرهشان(گریز) مورد نقد و ارزیابی منتقد برنامه (سیدعلیرضا میرعلینقی) قرار گیرد