2سال پیش بود که 2فیلم پر سروصدای ایتالیایی – با محوریت مضامین اجتماعی و سیاسی – در جشنواره بینالمللی کن موفق به دریافت 2جایزه اصلی این جشنواره شدند. همان زمان منتقدان سینمایی گفتند فیلمهای «گومورا» ساخته متیو گارونه و «ایل دیوو» ساخته پائولو سورنتینو، احیاکننده صنعت سینمای نهچندان فعال ایتالیا خواهند بود. این فیلمها در نمایش عمومی خود در ایتالیا نیز با موفقیت بالای مالی روبهرو و به همان اندازه، باعث جار و جنجالهای سیاسی در این کشور شدند.
تحلیلگران اقتصادی سینما ابراز امیدواری کردند که این موفقیت ادامه داشته باشد و دیگر محصولات سینمایی ایتالیا نیز با استقبال خوب تماشاگران روبهرو شود. اما در عمل چنین اتفاقی در آن زمان رخ نداد و صنعت سینمایی ایتالیا که درگیر یک بحران فروش بود، بحران خود را ادامه داد. این مسئله برای اهالی صنعت سینمای این کشور، چیز چندان خوشایندی نبود. دلیل اصلی این ناخرسندی هم به این واقعیت برمیگشت که در مدت زمانی نهچندان دور، سینمای ایتالیا و محصولات رنگارنگ و متنوع آن، هم در سطح داخلی و هم در سطح بینالمللی، با استقبال خوب و بالای تماشاگران روبهرو بود.
منابع رسمی میگویند در سال جدید میلادی، جدول گیشه نمایش شاهد یک رشد 35درصدی فروش بوده است، این در حالی است که سال 2010 هنوز به نیمه خود نرسیده است. البته نمایش عمومی فیلم سهبعدی «آواتار» و چند کار پر سروصدای سهبعدی دیگر، یکی از عوامل اصلی این موفقیت 35درصدی است اما با وجود هجوم کارهای پرخرجی مثل آواتار، هالیوود نتوانسته به عنوان مانعی بر سر راه اکران عمومی موفقیتآمیز محصولات ایتالیایی عمل کند و این نکتهای است که حیرت و شگفتی اهل فن، منتقدان و تحلیلگران اقتصادی سینما را در این کشور اروپایی برانگیخته است.
در حقیقت، این بار وضعیت بهصورت معکوس درآمده و این محصولات ایتالیایی هستند که در جدول گیشه نمایش سینماهای کشور حرف اول را میزنند و با موفقیت بالایی روبهرو شدهاند. این اتفاق خوب در شرایطی رخ میدهد که در سال 2009 افت فروش محصولات داخلی آنقدر بالا بود که زنگ خطر را برای اهالی سینما و مسئولان رسمی بهصدا درآورد. به گفته تحلیلگران اقتصادی سینما، این افت فروش حدود 22درصد بود اما با شروع سال جدید میلادی ورق برگشت و اوضاع روبهبهبود رفت؛ رشد فروش فیلمهای ایتالیایی در سینماهای کشور در 5ماه اول سال، حدود 30درصد افزایش پیدا کرده است. منتقدان و تحلیلگران سینمایی میگویند این رشد فروش به واسطه نمایش عمومی تعدادی فیلم کمدی بوده و به همین خاطر، باید از کمدیسازان کشور این تقدیر و تشکر کرد.
رسانههای گروهی میگویند صنعت سینمای ایتالیا این اواخر به سنت قدیمی کمدیسازی خود روی آورده و تماشاگران هم از این فیلمها استقبال خوبی میکنند. صنعت سینمای ایتالیا از دیرباز تخصص خوب و بالایی در تولید فیلمهای کمدی داشته و کمدیهای ایتالیایی برای خود حکم یک ژانر خاص سینمایی را دارند. این کمدیها به گونهای هستند که خاص کشور و فرهنگ این کشور اروپایی محسوب میشوند و در هیچ کشور دیگر دنیا، مشابه آن ساخته نمیشود. حالا، صنعت سینمایی ایتالیا با بهروزکردن این ژانر قدیمی، در حال احیای گیشه فروش خود است.
کمدیهای ایتالیایی همیشه حال و هوایی اجتماعی و لحن انتقادی داشتهاند. محصولات جدید کمدی این کشور هم همین حال و هوا را حفظ کرده و حتی از برخی جهات، تلختر هم شدهاند. نسل جوان سینمای ایتالیا ضمن حفظ شوخطبعی همکاران کلاسیک خود، نگرانیهای اجتماعی و سیاسی خود را در دل ساخته های کمدی خود منعکس میکنند. این شیوه کاری - که برخی اوقات میتواند بهشدت شخصی بهنظر برسد – مورد پند عموم تماشاگران هم قرار گرفته و آنها با استقبال از این فیلمها، نشان میدهند که حرف دل سازندگان آنها را درک میکنند و حتی با آنها همصدا نیز هستند.
منتقدان سینمایی هم (که مثل عموم تماشاگران از محصولات جدید سینمای این کشور استقبال کردهاند) دیدگاههای خاص خود را در مورد این فیلمها و محبوبیت عمومی آنها دارند. اما نکتهای که اکثر آنها دربارهاش وحدت نظر دارند، این است که قصه اکثر فیلمهای جدید ایتالیایی پیچیدگی ویژهای دارد. همین پیچیدگی ویژه است که آنها را از بقیه محصولات چند سال اخیر سینمای ایتالیا جدا میکند. یکی از این فیلمهای موفق «ازدواج و بقیه مصائب» ساخته نینا دیباجو است. قصه این فیلم در توسکانی اتفاق میافتد و همانطور که از نام آن پیداست، به بحث درباره مشکلات ازدواج و همچنین مشکلات پس از آن میپردازد. «توپهای آزاد و رها» دیگر فیلم پرفروش ماههای اخیر سینمای ایتالیا را فرزان اوزپیتک کارگردانی کرده و قصه زندگی اهالی جنوب این کشور را مورد بحث و بررسی قرار میدهد. سومین فیلم موفق امسال ایتالیا «خانواده شاد» نام دارد که توسط گابریل سالواتورس ساخته شده است. قصه این فیلم درباره 2 جوان اهل میلان است که ازدواج آنها با مخالفت خانواده هر دو طرف روبهرو است.
منتقدان سینمایی از هر سه فیلمساز بهعنوان هنرمندان مؤلف اسم میبرند و عقیده دارند آنها آبروی سینمای کشور را در هر دو وجه و بعد تجاری و هنری حفظ کردهاند. کاترینا دآمیکو که تهیهکننده مشترک هر سه فیلم بوده و وظیفه اکران عمومی آنها را بهعهده داشته، یکی از چهرههای مطرح سینمای این کشور است. او در رابطه با موفقیت مالی و انتقادی این فیلمها میگوید: «هریک از این سه فیلم روشهای متفاوتی را در تعریف قصه خود در پیشگرفتهاند و نماینده شیوههای تعریف متفاوت قصههای کمدی هستند. این روشها از خیلی جهات تازه هستند و راههای تازهای را پیشپای صنعت سینمای کشور میگذارند. استقبال تماشاگران از حال و هوای متفاوت هر سه فیلم بیانکننده این واقعیت است که آنها تلاش سازندگان این فیلمها برای حرکت بهسوی نوآوری را پسندیدهاند و از آن استقبال میکنند.»
در ازدواج و بقیه مصائب فابیو وولو بازیگر مطرح ایتالیایی نقش اصلی را بازی میکند. این فیلم در اوایل هفته نمایش خود در ردیف دومین فیلم جدول هفتگی نمایش قرار گرفت. فیلم هالیوودی و حماسی «برخورد تایتانها» که همزمان با این فیلم بهروی پرده سینماها رفت، مقام نخست جدول را به خود اختصاص داد. اما نگاهی به رقم فروش هر دو فیلم، نشان میدهد که فاصله این دو از یکدیگر بسیار کم است. این فیلم ایتالیایی در دو هفته اول نمایش حدود 5 میلیون دلار فروش کرده است. این رقم فروش برای یک محصول ایتالیایی، حکم یک رقم خوب را دارد.
توپهای آزاد و رها در بین کمدیهای ایتالیایی حال و هوای تازهای دارد. خط اصلی قصه فیلم درباره تلاشهای بیثمر خندهدار پسر جوان یک سرمایهدار امروزی است که میخواهد به خانواده خود بفهماند دوستدار زندگی فعلی خود نیست و میخواهد راه و روش تازهای را در زندگی درپیش بگیرد. این کمدی خانوادگی و اجتماعی تا به حال بیش از 10 میلیون دلار در ایتالیا فروش کرده و آوازه شهرت آن به مرزهای خارج از این کشور هم رسیده است. در حال حاضر، بیش از 15کشور جهان آن را برای نمایش عمومی خریداری کردهاند. نمایش فیلم در جشنواره فیلمهای مستقل تریبکای نیویورک با موفقیت بسیار زیادی همراه شد و توانست یکی از جوایز این جشنواره را از آن خود کند. همین موفقیت باعث شد تا یک توزیعکننده آمریکایی، آنرا برای نمایش عمومی در این کشور خریداری کند.
رسانههای گروهی ایتالیا نوشتند که دو فیلم ایتالیایی بهتازگی به زندگی افراد خاصی در کشور میپردازند و این یک اتفاق نادر در صنعت سینمای کشور است؛ «وینسره»- ملودرام جدید مارکو بلوکیو که در دوران موسولینی رخ میدهد و «ناهار اواسط ماه آگوست» که توسط جانی دی گریگوریو کارگردانی شده و قصه گروهی از خانمهای بالای 80 سال را تعریف میکند که تحت تأثیر دوستی با یک مرد میانسال، دست به یکسری ماجراجویی بانمک و خندهدار میزنند. هر دو فیلم با هزینههای معقول و نهچندان گزاف ساخته شدهاند و توانستهاند نظر مثبت عمومی منتقدان را به سمت خود جلب کنند. اکثر نقدهایی که بر این دو فیلم نوشته شده، به تحسین جنبههای مختلف آنها پرداختهاند.
«من عشق هستم» محصول دیگر صنعت سینمای ایتالیاست که با مشارکت هنرمندان انگلیسی ساخته شده و شاید بهنوعی یک فیلم انگلیسی محسوب شود تا یک کار ایتالیایی. این فیلم را لوکا گوآداگنینو کارگردانی کرده و تیلدا سوئیتن در نقش اصلی آن ظاهر شده است. سوئیتن در قصه فیلم یک جامعهشناس است که در شهر مانیل درگیر ماجراهایی میشود که در یکسر آن، مردی اهل این شهر قرار دارد اصلیتش روسی است. منتقدان من عشق هستم را یکی از آن فیلمهای هنری و سنگین معرفی میکنند که با هدف نمایش در فیلمخانههای سینمایی ساخته شده است. این فیلم هم خریداران بینالمللی زیادی دارد و گفته میشود حضور تیلدا سوئیتن انگلیسیتبار در موفقیت بینالمللی آن بیتأثیر نبوده است.
به این ترتیب، صنعت سینمای ایتالیا در هر دو سطح داخلی و بینالمللی شاهد موفقیتهای تازهای است. اگر در گذشتهای نهچندان دور هیچ توزیعکننده بینالمللیای بهسراغ محصولات ایتالیایی نمیرفت، حالا فیلمهای این کشور خریداران متعددی برای خود دارد. این موضوعی است که مورد توجه اهالی سینما و همچنین منتقدان سینمایی قرار گرفته و همه آنها روی این نکته دارای وحدت نظر هستند که باید از امکانات جدیدی که فراهم شده، نهایت استفاده را کرد.
نیکولا جیولیانو، تهیهکننده فیلم ضدمافیایی «ایلدیوو» که 2سال قبل فروش بالایی در سینماهای کشور کرد، در این رابطه میگوید: «10 سال قبل ما تعداد بسیار اندکی فیلم داشتیم که میتوانستیم به کشورهای خارجی بفروشیم یا اینکه آنها تمایلی برای خرید آنها داشتند. این فیلمها هم فقط شامل کارهایی میشد که فیلمسازان مولفی مثل برناردو برتولوچی، نانی مورتی یا جانی آمیلیو آنها را ساخته بودند. ولی امروز، ما در حال صدور فیلمهایی هستیم که اولین ساخته سینمایی سازندگانشان هستند و نمیتوان به آنها لقب فیلمهای مولف را داد. این فیلمها محصولاتی سرگرمکننده و مخاطب محور هستند که گوشه چشمی قوی به جدول گیشه نمایش دارند.»
یکی از پرسروصداترین پروندهها در این رابطه در سالهای اخیر، اولین ساخته سینمایی داوید مارنگو بهنام «اتوبوس شب» است که حالوهوایی رمانتیک و جنایتکارانه دارد. فیلم با یک فروش معمولی نمایش خود را در سینماهای ایتالیا آغاز کرد و به آرامی تبدیل به یک کار پرفروش شد. این فیلم از جمله کارهایی است که خریداران بینالمللی زیادی پیدا کرده و حتی قرار است در کشور چین هم بهنمایش درآید. فیلم با هزینهای متوسط تولید شده و چند بازیگر درجه یک سینما همچون جیوانا مزه گیورنو (که امسال در ترکیب هیأت داوران جشنواره کن حضور دارد) در آن بازی دارند.
این بازیگر در قصه فیلم نقش جوانی را بازی میکند که پس از تلاشی سخت برای پیدا کردن یک کار مناسب، بالاخره راننده یک اتوبوس میشود.کسب موفقیتهای اخیر مالی و انتقادی باعث شده تا صنعت سینمای ایتالیا به سراغ پروژههای سهبعدی خود نیز برود. داریو آرجنتو سازنده سرشناس فیلمهای ترسناک ایتالیایی، برای فیلم جدید خود «دراکولا» به سراغ شیوه سهبعدی رفته است. او کار جدید خود را بر اساس قصه کتاب کلاسیک برام استوکر میسازد.
فرانسیس فوردکاپولا هم حدود دو دهه قبل همین کتاب را دستمایه فیلم دراکولایی خود با بازی آنتونی هاپکینز و کیانوریور قرار داد. فیلم آرجنتو در کشور مجارستان و به زبان انگلیسی تولید خواهد شد. روبرتو دی گیرولامو تهیهکننده این فیلم میگوید: «قبل از این صنعت سینما یک دوجین فیلم دراکولایی تولید کرده و این نکتهای است که ما در ایتالیا نسبت به آن آگاهی کامل داریم. اما داریو آرجنتو نسبت به تولید نسخه سهبعدی یک فیلم دراکولایی کاملا هیجانزده بهنظر میرسد. این فیلم مارک سینمای ایتالیا و داریو آرجنتو را بر خود خواهد داشت.» صنعت سینمای ایتالیا امیدوار است با کمک تکنیک سهبعدی بر شمار تماشاگران خود بیفزاید و موفقیتهای بیشتری را در جدول گیشه نمایش از آن خود کند.
شرکت ایتالیایی کورلورادو فیلمز یکی دیگر از نهادهای فعال سینمایی در این کشور است که احساس میکند فیلمهای سهبعدی از ضروریات امروزی سینمای ایتالیاست. بههمین دلیل این شرکت قصد دارد کتاب سهجلدی و پرخواننده «وقایعنگاری ماوراء دنیا» را بهصورت یک تریلوژی سینمایی سهبعدی درآورد. این کتاب تابهحال به بیش از 15زبان زنده دنیا ترجمه شده و تحلیلگران سینمایی عقیده دارند تولید نسخه سینمایی آن بهمعنی جامهعمل پوشاندن به بزرگترین رویای سینمایی قاره اروپاست. سازندگان فیلم با تولید آن، باشکوهترین مجموعه فانتزی قاره اروپا را جلوی دوربین میبرند.
با آنکه «وقایعنگاری ماوراء دنیا» یک محصول ایتالیایی است، اما بهزبان انگلیسی تهیه میشود تا بتواند بازار بینالمللی بهتری داشته باشد. قرار است اولین قسمت فیلم با هزینه تولید 30 میلیون یورویی (37 میلیون دلار) جلوی دوربین برود. اگرچه بخش مهمی از هزینه تولید فیلم را شرکت کولورادو فیلمز تامین میکند، ولی تهیهکنندگان چند کشور دیگر اروپایی هم در ساخت آن مشارکت خواهند داشت. در حقیقت این فیلم بیشتر از آنکه یک فیلم ایتالیایی باشد، یک محصول مشترک اروپایی خواهد بود. سازندگان فیلم قصه کتاب لیسیو ترویسی را اثری معرفی کردهاند که بین «ارباب حلقهها»، «وقایعنگاری نارنیا» و مجموعه کتاب «گرگ و میش» در نوسان است.
شخصیت اصلی قصه کتاب و فیلم نیهال نام دارد که بهنوعی آخرین بازمانده از یک نسل روبهانقراض است. او چشمی آبی و گوشهایی خاص دارد و باید برای نجات نوع خود، دست به یک مبارزه طولانی بزند. تا بهحال بیش از 2میلیون نسخه از این افسانه ایتالیایی در سطح بینالمللی فروخته شده است و پیشبینی میشود نسخه سینمایی آن با موفقیت بیشتری روبهرو شود. تهیهکنندگان نسخه سینمایی همان کسانی هستند که فیلمهای گابریل سالواتورس (رباینده جایزه اسکار برای دو فیلم خود) را تهیه و تولید کردهاند. آنها قصد دارند با تولید وقایع نگاری ماوراء دنیا وارد محدودههای تازهتری بشوند و فیلمهایی تولید کنند که هم در ایتالیا و هم در خارج از آن، بینندگان وسیعتری را جذب خود کنند.
تحلیلگران سینمایی میگویند قصه سهجلدی کتاب لیسیو ترویسی انتخاب خوبی در این رابطه است و میتواند تهیهکنندگان نسخههای سینمایی آنرا به خواستههای کوتاهمدت و درازمدت خود برساند.
منبع: ورایتی