2قرارداد مذکور رکوردهای عجیبی دارند که توجه به آنها خالی از فایده نیست.در مجموع بیش از 40میلیارد دلار قرارداد در صنعت نفت در یک سال نخست دولت دهم امضا شده که در این بین دو قرارداد مذکور هر یک از اهمیت بالایی برخوردارند. قرارداد صادرات گاز به پاکستان که پیش از این به خط لوله صلح موسوم بود پشتوانه 20سال مذاکره را دارد اما قرارداد 6 یا 8 مرحله از پارسجنوبی زمان زیادی برای رسیدن به مرحله نهایی عقد قرارداد طی نکرده است.
مذاکرات خط لوله صلح از سال1990 با امضای تفاهمنامهای میان جمهوری اسلامی ایران و هند متولد شد. نام صلح از ایده نقش خط لوله در برقراری دوستی میان هند و پاکستان بیرون آمد و شاید همین اختلاف عمیق میان دو طرف مذاکره با جمهوریاسلامی به حذف عملی نام صلح در این خط لوله منجر شد.
علاوه بر نگرانیهای امنیتی، 2عامل دیگر به حاضر نشدن هند در مذاکرات و محقق نشدن عملی مشارکت دوکشور بزرگ و پرجمعیت شبهقاره هند که هر دو تشنه انرژی هستند منجر شد؛ نخست قیمت گاز تحویلی از ایران و دوم نرخ حق ترانزیت گاز که پاکستان از هند مطالبه میکرد.
به جز این مشکلات، نگرانیهای غرب از عملی شدن این قرارداد عامل چهارمی است که دو کشور طرف مذاکره ایران کمتر به آن پرداختهاند. دو کشور هند و پاکستان ازجمله کشورهای اتمی منطقه نیز هستند. این کشورها صاحب توان نظامی و فنی لازم برای استفاده از انرژی هستهای هستند. تولید برق از انرژی هستهای بخشی از نیازهای دو کشور را برطرف میکند اما تولید برق هستهای کمهزینه نیست. استفاده از تکنولوژی میتواند هزینه تولید برق هستهای را کاهش دهد اما این تکنولوژیها در اختیار کشورهای معدود پیشرفته است.هند در نیمه راه مذاکرات خط لوله صلح با پیشنهادهایی از سوی آمریکا برای استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته تولید برق هستهای مواجه شد.
قرارداد مهمی نیز میان دو کشور امضا شد که بدون شک بخش مهمی از نیاز انرژی هند را تأمین میکند. اما پاکستان از این سخاوتمندی بهرهمند نشد. یکی از دلایل عدمتحقق این خواسته عدماطمینانی است که در غرب در مورد نفوذ طالبان و القاعده در ساختار قدرت در پاکستان وجود دارد. این مسئله موجب تقلیل همکاری غرب با پاکستان و درنتیجه تمایل پاکستان به بهرهبرداری از فرصت تأمین گاز از بازار ایران برای تولید برق شده است.
در واقع محتوای قراردادی که در نقاط مختلف جهان یعنی در ترکیه و پاکستان و در نهایت تهران امضا شد مهم نیست؛ حتی برخلاف آنچه مسعود میرکاظمی، وزیر نفت، اعلام کرده مبانی فنی قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان از اهمیت خاصی برخوردار نیست. این قرارداد هرچند قرارداد مهمی برای جمهوری اسلامی ایران است بهویژه در شرایطی که تحریمهای جدیدی در شورای امنیت علیه کشورمان وضع شده است ولی تنها قراردادی نیست که برای صادرات گاز از طریق خط لوله منعقد میشود؛ بنابراین مسائل فنی و مالی مشابهی دارند.مسئله مهم نقشی است که کشورمان میتواند بهعنوان دومین دارنده ذخایر گاز جهان در بازار انرژی جهان امضا کند.
شاید به همین دلیل مسعود میرکاظمی، وزیر نفت دولت دهم، در مراسم امضای بخشی از قرارداد نهایی در تهران با صراحت اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران بهعنوان دارنده ذخایر عظیم گاز، در آینده نقش مهمی در امنیت انرژی جهان ایفا خواهد کرد.
در این مراسم که در غیاب نمایندگان رسانههای گروهی برگزار شد، میرکاظمی درباره حجم قرارداد خط لوله ایران- پاکستان توضیح داد: با توجه به ملاحظاتی که وجود دارد، هماکنون نمیتوان ارزش مالی قرارداد را اعلام کرد و در شرایط کنونی، مشخصات فنی قرارداد از ارزش مالی آن مهمتر است. وی درباره تفاوت فرمول محاسبه قیمت فروش گاز در قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان در قیاس با ترکیه اظهار داشت: جمهوری اسلامی برای صادرات گاز خود به کشورهای ترکیه، پاکستان و دیگر کشورها از یک فرمول واحد استفاده میکند. بخش مهمتر اشاره وی به نقش کشورمان در بازار آینده گاز است؛ چیزی که وزیر نفت از آن بهعنوان نقش تأمین امنیت انرژی جهان و ایفای نقش بهعنوان عامل مهم تأمین امنیت انرژی جهان در بخش گاز نام برد.
برای تأمین نقشی مهم در تأمین امنیت انرژی جهان باید جمهوری اسلامی ایران نقش قابل توجهی در بازار انرژی داشته باشد؛ برای چنین نقشی باید تولید گاز در کشورمان به حدی باشد که به بازار، گاز عرضه کند.در واقع امروز کشور ما دومین ذخایر گاز جهان را دارد اما دومین تولیدکننده گاز جهان نیست.بنابراین داشتن ذخایر تنها ضرورت امروز بازار گاز نیست. برای تولید گاز باید سرمایهگذاریهایی انجام شود و گاز از اعماق زمین خارج شود و یا بهصورت طبیعی از طریق خط لوله یا با مایع شدن روی زمین به بازار عرضه شود.
شاید به همین دلیل قرارداد بزرگ و مهم توسعه همه مراحل باقیمانده پارسجنوبی به ارزش بالای بیش از 15 تا 20میلیارد دلار پس از امضای قرارداد صادرات گاز به پاکستان امضا شد.
قرارداد نجومی
قرارداد توسعه همه مراحل پارسجنوبی در یک روز و در حالی امضا شده که قرارداد صادرات گاز به پاکستان پس از 20سال مذاکره و امضای قراردادهای مختلف و متعدد نهایی شد. شاید به این دلیل قرارداد پارسجنوبی با سرعت امضا شد که طرف مذاکره شرکتهای ایرانی بودند.قرارداد برخی مراحل یاد شده از جمله مراحل 13 و 14 که با طرفهای ایرانی امضاءشد سالها و با تهیه هزاران برگ کاغذ و متن نهایی نشد.
ترک تشریفات مناقصه و محتوای قرارداد قیمت قرارداد با پیروی از الگوهای رایج در کشور یا جهان، مراحلی که مانع مشارکت شرکتهای خارجی در طرح توسعه طرحهای نفتی و گازی کشورمان میشد را کاهش داد. شرایط و مراحل بوروکراتیک با سرعت طی شد و قراردادی که شاید برای نهایی شدن آن با مقایسه قرارداد صادرات گاز به پاکستان زمانی طولانی را نیاز داشت در مدت کوتاهی امضا شد.
تأمین مالی طرح نیز با مشارکت بانکهای داخلی و فروش اوراق قرضه ارزی و تضمین شرکت ملی نفت با سرعت عملی شده و بدون شک گام مهمی برداشته شده است؛ قراردادهایی که در یک روز و به شکل بیسابقه در کشورمان امضا شد، اگر با رکورد زمانی که توسط شرکت انی ایتالیا در این میدان به ثبت رسیده عملی شود حدود 3سال زمان نیاز دارد.
بنابراین بدون شک چاه تأخیری که از سوی یکی از مقامات نفتی سابق کشورمان بهعنوان یارانه گازی به قطر از آن نام برده شده است نمیتواند پرشود.
دلیل روشن این استدلال آن است که پیمانکاران داخلی بدون شک میتوانند طرحهای یاد شده را اجرا کنند اما اجرای چنین طرحهایی به جز تأمین مالی و تجهیز کارگاهی، به فناوریهایی نیاز دارد که بخشی قابل خریداری است و بخشی تنها با کسب تجربه و صرف زمان به دست میآید. تجربه اجرای طرحهای نفتی بهدلیل برنامهریزی و زمانبندی طرح و اجرای منظم طرحها قابل خریدن نیست.
در حال حاضر یک شرکت نفتی کشورمان یعنی پتروپارس میتواند ادعا کند که چنین تجربهای را دارد. این تجربه نیز در نیروی انسانی این شرکت متجلی است؛ نیروی انسانیای که از سالهای دور به دلایل شرایط کاری نامناسب همواره تمایل به گریز از مرکز و پیوستن به شرکتهایی دارند که فرصتهای کاری و شرایط بهتری را پیشنهاد میدهند.تأسیسات نفتی باید در زمان مشخص شده و با تکنولوژی زمان حال به شکلی دقیق و منظم به بهرهبرداری برسد تا سود اقتصادی عاید کشور شود؛ یعنی اگر آنچه برخی گزارشهای تایید نشده از برخی طرحهای نفتی در قرارداد 20میلیارد دلاری توسعه مراحل باقیمانده پارسجنوبی رخ دهدبه اجرا درآید بیحاصل خواهد بود.اما تولد گاز همه ماجرا نیست. بهدلیل سرمایهگذاری کلانی که برای تولید گاز میشود بهویژه برای گاز مایع باید پیش از تولید، محل فروش و مشتری آن را داشت. در واقع معضل و چالش بعدی بازاریابی است که خود ماجرای دیگری است.