به گزارش خبرگزاری فرانسه در اردوگاههای امدادی در مدارس و کالجهای دولتی، و در چادرها در حاشیه شهرها و جادهها، کودکان از گرما عرق میریزند، از آب آشامیدنی ناپاک بیمار شدهاند، یا صرفا به دنبال یافتن کار هستند.
ایلتاز بگوم، 15 ساله که از اسهال رنج میبرد و در یک چادر دولتی در حاشیههای گلآلود شهر شمال غربی نوشهرا دراز کشیده است، میگوید: "این روزها تلخترین ایام زندگیم هستند."
او میگوید: "وضع آب و هوا زندگیهای ما را به مصیبت کشانده است. من مجبور شدم مادر کورم را پشت سرم رها کنم و هیچ کس نیست که از از او مراقبت کند، زیرا پدرم دو سال پیش مرده است."
این دهکده تشکیلشده از چادرها برق ندارد. باران متوقف شده است، اما گرما و رطوبت بالا جایگزین آن شدهاست. مگسها وزوز میکنند و بوی مدفوع در همه اردوگاه پیچیده است.
دخترانی مانند ایلتاز تنها قطرهای از اقیانوس نیازمندان هستند که جامعه بینالمللی قصد دارد در یک بزرگترین عملیات امدادی سازمان ملل به آنها کمک برساند.
دبیرکل سازمان ملل، بان کی- مون که روز یکشنبه 15 اوت از پاکستان دیدار کرد، گفت میلیونها نفر آواره شدهاند و او شاهد صحنههای "تکاندهنده" ویرانی بوده است. پاکستان میگوید 20 میلیون نفر در نتیجه سیلابها در این کشور آسیب دیدهاند.
بان گفت: "بسیاری از افراد خانواده و دوستانشان را از دست دادهاند. تعداد بسیار بیشتری نگرانند که کودکان و عزیزانشان در این شرایط زنده نمانند."
سامی عبدالمالک، سخنگوی بنیاد کودکان سازمان ملل (یونیسف) ، گفت 6 میلیون کودک در نتیجه سیلابها آسیب دیدهاند.
او گفت: "در حال حاضر ما در مرحله نجات زندگی افراد هستیم. ما داریم بیسکویتهای پرانرژی توزیع میکنیم، زیرا سوءتغذیه عامل زیانبار مهمی است. سوءتغذیه میتواند به بیماری متعدد دیگر منجر شود."
"کودکان همیشه به بیماریها آسیبپذیر هستند. آنها نمیتوانند تشنگیشان را کنترل کنند، آنها هر نوع آبی که به دستشان میرسد، میخورند و ممکن است دچار اسهال آبکی، وبا، مالاریا و سایر بیماریها میشود."
به غیر از اینها، مسئله ضربه عاطفی و مشکلات روانی کودکانی را که یتیم شدهاند یا از والدینشان جدا شدهاند، هم وجود دارد.
در جنوب پاکستان، مردمی که به خاطر طغیان رودخانه از خانههایشان گریختهاند، به سمت اردوگاههای چادری نزدیک شهر سوکور روانه شدهاند.
عبدالغانی 14 ساله از دهکده دوردست کرمپور، به این اردوگاه آماده است،و در میان هفت خواهر و برادر یتیمشده بزرگتر از همه است.
او که لباس مندرس خاکستریرنگی به تن دارد، گفت: "هر دروی والدین من در به فاصله شش ماه در سال گذشته مردند. من و برادر کوچکم برای حمایت از خانواده کارگری میکردیم. خواهر 4 ساله من گرسنه و بیمار است و من نمیدانم چه کار کنم، به کجا بروم. هیچ کس نیست که به ما کمک کند."
شکیل احمد،15 ساله، یک یتیم دیگر، با مشکلات مشابهی برای فراهم آوردن غذا و سرپناه برای سه خواهر و برادر کوچکترش روبهرو است.
"سن ما خیلی کم است و هیچ کس مشکلات ما را جدید نمیگیرد. هیچ کس به حرف ما گوش نمیدهد. من سعی کردم مشکلاتمان را توضیح دهم اما آنها به من توجهی نکردند."
در اردوگاه آوارگان در کالج فنی نوشهرا، کودکان دارند گریه میکنند، بسیار از آنها بدون لباس و پابرهنه به این طرف و آنطرف میروند، بوی مشمئزکننده مدفوع فضای اردوگاه را پر کرده است، زیرا افراد در کنار چادرها ادرار و مدفوعشان را دفع میکنند.
دکترها در بیمارستان صحرایی اردوگاه میگویند اغلب کودکان به علت کثافات و عفونت ناشی از تخریبشدن فاضلابها به علت سیلابها دچار گاستروآنتریت، بیماریهای پوستی و کمآبی شدهاند.
بشری همایون، 24 ساله، همسر یک کارگر، گفت او در اردوگاه دوقلو زائیده است، و افزود مادر 6 بچه دیگر است.
او گفت که خانهاش در سیلاب از دست داده است و با وجود بارداری برای این که به این اردوگاه برسد، سه کیلومتر را در حالیکه تا گردن در آب غوطهور بود، پیموده است.
او در حالی اشک از چشمانش سرازیر بود،گفت: "من غذای کافی نمیخورم تا به نوزادانم شیر بدهم و آنها از فرط بیغذایی بیحال هستند."
هارون پسر 12 ساله او است که شکم درد دارد و دستها و صورتش را جای گزش پشهها پوشانده است. زندگی در اردوگاه تنها چاره آنها برای آینده قابل پیشبینی است.