توافق اخیر با اسپانیا بر سر تنگه جبلالطارق هم راه را برای عمیقترشدن روابط انگلیس و اسپانیا هموار کرد. اما موارد ناامیدی و ناکامی بسیار زیاد است که عراق بزرگترین آن است.
عواقب بعد از جنگ افغانستان با توجه به میزان مصرف مواد مخدر در انگلیس و خرید و فروش آن در خیابانهای این کشور نیازی به تحلیل ندارد. بلر همچنین نتوانست جلوی افول جایگاه و موقعیت انگلیس را در خاورمیانه بگیرد.
جانشینان بعدی او این اشتباه را نخواهند کرد. در آینده نزدیک، هر کس که در انگلیس نخستوزیر شود دیگر به حمایت بیچون و چرا از سیاست خارجی آمریکا نخواهد پرداخت. منطق کنونی حاکم بر روابط آمریکا و اروپا این است که هزینهها را یک کشور ایجاد میکند اما فایده میان همه کشورها تقسیم میشود. بنابراین آمریکا فایده زیادی به کشور انگلیس خارج از چارچوب اتحادیه اروپا نمیتواند برساند. حتی اگر رساندن این فایده ممکن باشد؛ مانند صادرات تکنولوژی نظامی به هند، کنگره محافظهکار آمریکا با تصویب قانونی به دولت گوشزد میکند که با انگلیس مانند دیگر کشورهای اروپایی رفتار کند.
جنگ عراق هم مانند ماجرای کانال سوئز تا سالها روابط میان انگلیس و آمریکا را تحت تاثیر قرار خواهد داد. تغییر رابطه با آمریکا برای انگلیس، پیامدهای زیادی دارد که مهمترین آن، نقش انگلیس در اتحادیه اروپاست. هیچ دولتی در انگلیس و در هیچیک از کشورهای اروپایی نمیتواند به طور همزمان، هم از آمریکا فاصله بگیرد و هم از اتحادیه اروپا.
رابطه نزدیکتر با اتحادیه اروپا، نهتنها برای دولت انگلیس یک ضرورت است، بلکه روسای جمهور بعدی آمریکا هم همین خواسته را از انگلیس دارند. آمریکا خواستار اتحادیه اروپایی است که نقش و مشارکت جدی در امور بینالمللی داشته باشد. انگلیس این فرصت را دارد که این نقش را در اروپا ایفا کند.