از اینرو بعد از جنگ دوم جهانی و جنایت آمریکا در استفاده از بمباتمی در هیروشیما و ناکازاکی، این کشور برای خلاص شدن از رسوایی نزد افکار عمومی و برای حفظ برتری بهدست آمده و نیز جلوگیری از پیشرفت تکنولوژی هستهای توسط کشورهای دیگر، پیشنهاد «اتم برای صلح» را مطرح کرد. این پیشنهاد در هشتمین اجلاس مجمع عمومی سازمانملل متحد در سال 1953 به تصویب رسید. بر همین اساس، آژانس بینالمللی انرژی اتمی در سال1956 بهمنظور رسیدن به 2 هدف اساسی زیر بهوجود آمد:
1- ارتقای استفاده صلحجویانه از انرژی هستهای
2- انجام اقدامات ضروری برای جلوگیری از سوءاستفاده از انرژی هستهای برای اهداف نظامی
بهرغم آنکه این اهداف در بندهای 2 و 3 به صراحت بیان شده است، تخلفات بعضی از کشورها نظیر انگلستان و شوروی، نیاز به یک معاهده بینالمللی برای کنترل و بازرسی تأسیسات هستهای را آشکارتر کرد. از اینرو در سال1968، پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای معروف به ان.پی.تی به تصویب رسید.
این پیمان، روشهای نظارتی پادمان را قانونمند و گستردهتر کرد. اما بهدلیل اجباری نبودن عضویت در این پیمان و نیز حاکم بودن روح تبعیض بر متن پیمان، بسیاری از کشورها آن را نپذیرفتند و این امر موجب دستیابی کشورهای هند و پاکستان به سلاح هستهای و همچنین این سلاحها در اختیار اسرائیل قرار داده شد.
انواع مدلهای هستهای
با اینکه در دهه60 و در زمان مذاکرات مربوط به ان.پی.تی، هدف پیمان، جلوگیری از دستیابی کشورهای صنعتی عمده به جنگ افزارهای هستهای بود اما امروز این پیمان به ابزاری برای کنترل تکثیر تکنولوژی هستهای در جهان سوم تبدیل شده است، بهنحویکه کشورهایی که خواستار دستیابی به فناوری هستهای هستند، همواره با مشکلات و چالشهای فراوانی مواجه میشوند.
از اینرو مواجهه این کشورها با این مشکلات، موجب بهوجود آمدن مدلهای مختلفی برای دستیابی به فناوری هستهای و برخورد سایر کشورها با آنها شده است.
از جمله این مدلها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- مدل لیبی (تسلیم): لیبی پس از آنکه سالها بر برنامهها و فعالیتهای هستهای خود تأکید میورزید، در اقدامی غیرمترقبه حاضر شد در برابر پیشنهادهای ایالات متحده آمریکا، از تمام برنامههای هستهای خود دست بکشد. اگر چه مقامات لیبی پس از مدتی از تصمیم خود پشیمان شدند اما دیگر پشیمانی آنها ثمری نداشت و تأسیسات هستهای از این کشور برچیده شده بودند. در این مدل، مقامات حکومتی برای حفظ بقای خود، به پذیرش انواع معاهدات تحمیلی تن دادند.
2- مدل عراق (جنگ- حمله نظامی): اگر چه عراق تا پیش از بحران کویت موفقیتهایی در عرصه سلاحهای هستهای و بهبود فناوری موشکهای بالستیک کسب کرده بود، با این حال رژیم بعثی صدام حسین هیچگاه بهطور رسمی و علنی اعلام نکرد که در پی دستیابی به تسلیحات اتمی است. البته رژیم عراق همواره از سوی مقامات کاخ سفید به این امر متهم شد. از اینرو مدل مواجهه با عراق، در فضای پس از 11سپتامبر، بر جنگ و تهاجم نظامی استوار شد.
3- مدل کرهشمالی (دستیابی به سلاح هستهای- چانهزنی و مذاکره): کرهشمالی پس از آنکه از سوی ایالات متحده آمریکا بهعنوان محور شرارت مطرح شد، بلافاصله از معاهده ان.پی.تی خارج شد. این کشور پس از دستیابی به چند کلاهک هستهای، به مذاکره با آمریکا پرداخت. کرهشمالی در آغاز سعی در پنهانکاری داشت اما هنگامی که موفق به آزمایش هستهای و دستیابی به تسلیحات اتمی شد، آنگاه به مذاکره با غرب روی آورد. هر چند رهبر کرهشمالی با چنگاندازی به سلاحهای هستهای از باج خواهی بینالمللی هراسی ندارد اما این مسئله ناشی از وضعیت منحصر به فرد کرهشمالی در دامنه ژئوپولتیک جنوب شرق آسیاست؛ یعنی تفوق نوعی موازنه قوا که هیچکس خواهان برهم زدن آن نیست. در این رابطه نیم نگاهی به درسهای تاریخی سودمند است. ایالات متحده و کرهشمالی برای نخستین بار در سال1994 وارد دور مذاکرات دوجانبه شدند.
در این مذاکرات ژاپن و کرهجنوبی با احداث دو رآکتور هستهای آب سنگین در کرهشمالی موافقت کردند و از سوی دیگر واشنگتن تأمین نفت برای نیروگاههای این کشور را در برابر تعلیق برنامههای هستهای پیونگ یانگ پذیرفت. اما در همان حال بیانیه صادر شده از وزارت امور خارجه آمریکا پیونگ یانگ را به حملات هوایی علیه تأسیسات هستهای تهدید میکرد.
این در واقع سیاستی است که امروزه به چماق و هویج موسوم است. ناکارآمدی این سیاست هنگامی آشکار شد که کرهشمالی موشک میان برد تائوپودونگ را بر فراز دریای ژاپن آزمایش کرد که با قطع کمکهای ژاپن به پیونگ یانگ و رزمایشهای مشترک آمریکا و کرهجنوبی پاسخ داده شد.
جالب اینکه در همان سال ایالات متحده نیروهای نظامی خود را از فیلیپین خارج کرد درحالیکه 38هزار نظامی آمریکایی مستقر در مرز مشترک دو کره با تجهیزات مضاعفی ابقا شدند. پیام روشن آرایش نظامی واشنگتن در شبه جزیره کره چیزی جز عدمصداقت آمریکا در مذاکرات هستهای نبوده است.
4- مدل ژاپن (انجام بازرسی از تأسیسات و ارزشگذاری بر دانشمند، فکر و تکنولوژی): براساس این مدل، اگر چه ژاپن در حال حاضر به بمب هستهای دست نیافته است اما درصورت رویارویی با دشمن میتواند به راحتی سیستم خود را عملیاتی کند. زیرا این کشور طی سالهای گذشته با سرمایهگذاری بر منابع فکری خود، توانسته به دانش مراحل مختلف ساخت نیروگاه هستهای و حتی بمب هستهای نیز دست پیدا کند.
5. مدل هند، پاکستان و اسرائیل (عدمعضویت در آژانس و دستیابی به تسلیحات هستهای): این کشورها بدون اینکه به عضویت آژانس بینالمللی انرژی اتمی درآیند، عملا به تسلیحات اتمی دست پیدا کردهاند. این در حالی است که هیچ نوع نظارتی بر فعالیتهای هستهای آنها صورت نمیگیرد. رفتار زیرکانه هند، پاکستان و اسرائیل در انتقال ناگهانی تکنولوژی فنی هستهای خود به تسلیحات نظامی موجب تجربهاندوزی بسیار گرانقیمتی برای جامعه جهانی و صاحبین قدرتهای اتمی شد.
مدل هستهای ایران
فعالیتهای هستهای ایران که طی سالهای اخیر به دستاویزی برای کشورهای غربی و سلطهگر نظیر ایالات متحده بهمنظور اعمال فشار بر نظام جمهوری اسلامی مبدل شده است، از الگوی خاصی پیروی میکند. این الگو شامل یک استراتژی چند بُعدی است که نه تنها موجب دستیابی نظام جمهوری اسلامی به فناوری هستهای شده بلکه بهعنوان یک مدل و الگو نیز نمود عینی یافته است.
در واقع مدل پیشروی ایران در دستیابی به انرژی هستهای، مبتنی بر راهکارهایی است که بهرغم فشارهای مختلف اقتصادی و سیاسی و تبلیغات سنگین رسانهای، با این حال مسیر خود را ادامه داده است.
با این اوصاف میتوان چنین عنوان کرد که مدل هستهای ایران بر چند محور استوار بوده است:
1- تأکید بر دستیابی به انرژی هستهای بهعنوان یک حق مسلم ، 2- تأکید بر گفتوگو، مذاکره و شفافسازی ، 3- تأکید بر دانش و فناوری بومی،
4- تأکید بر ماهیت کاملا صلحآمیز و غیرجنگطلبانه فعالیتهای هستهای ، 5- تأکید بر خلع سلاح هستهای تمام کشورهای جهان ، 6- تأکید بر تبعیض آمیز بودن رژیم عدماشاعه سلاحهای هستهای،
7- پافشاری بر ابعاد حقوقی قضیه در آژانس بینالمللی انرژی اتمی ، 8- مبارزه با مسئله انحصاری کردن دانش هستهای ، 9- تلاش بهمنظور ایجاد جبهه جدیدی از کشورهای همسو در زمینه خلع سلاح،
10- پیگیری توسعه و گسترش کمی و کیفی فعالیتهای هستهای.
بهنظر میرسد جمهوری اسلامی از انواع مدل بازیها (بازی با حاصل جمع جبری صفر، بازی با حاصل جمع مثبت و بازی با حاصل جمع مضاعف)، بازی با حاصل جمع مثبت را پیش گرفته است. به همین سبب نیز بارها ایران آمادگی خود را برای «مذاکره»، «تعامل طرفینی سازنده» و حصول نتایج ملموس و مبتنی بر «برد- برد» اعلام کرده است.
بهرغم آنکه ایران تلاشی برای تولید مواد لازم برای ساخت جنگافزارهای هستهای از خود نشان نداده اما سطح تواناییهای هستهای این کشور افزایش یافته است. در واقع ایران «قدرت هستهای فاقد سلاح هستهای» است.
شعیب بهمن