شلیک توپ فرمان شروع تجاوز هوایی و زمینی همزمان 12 لشکر زرهی، مکانیزه، مخصوص و گارد ریاستجمهوری به بیش از هزار کیلومتر از مرز مشترک با ایران است و این چنین نبرد نابرابر بین ایران و عراق کلید میخورد؛ این نبرد نابرابر طولانیترین جنگ متعارف قرن بیستم را رقم میزند.
دلایل و اهداف جنگ تحمیلی
پیروزی انقلاب اسلامی ایران روند هارمونی بسیاری از رویدادهای منطقهای را دستخوش تغییر ساخت. بسامدهای این تغییر در مرزهای همسایه غربی چنان هرولهای را از سوی نظام سلطه به همراه داشت که اندیشه حمله را در مخیله صدام حسن فروبرد؛ حمله عراق به ایران زمینههای پیدا و پنهان چندی داشت.
یکی از مشاورین کمیته امنیت ملی کنگره و رئیسجمهوری آمریکا دلایل پیدایش جنگ را به هندسه انقلاب اسلامی و سلطهطلبی صدام پیوند میزند و میگوید که جنگ، واکنش عراق به تهدیداتی بود که از ناحیه انقلاب اسلامی احساس میکرد، اما علت عمده آن ناشی از جاه طلبی و قدرت طلبی صدام بود؛ وی مترصد بود که خلأ قدرت ناشی از سقوط شاه در منطقه را پر کند. ضمن اینکه وی سودای سیادت بر اعراب را نیز در سر میپروراند. از اینرو صدام امیدوار بود با پیروزی در جنگ با ایران چنین موقعیتی را کسب کند.
سالها بعد آیتالله خامنهای، رئیسجمهوری وقت ایران اظهارکرد که این جنگ علیه انقلاب اسلامی ایران و بهمنظور واژگون ساختن نظام انقلابی ایران سازماندهی شده است. ضمن اینکه شکست آمریکا در عملیات طبس و تلاش این کشور برای جبران شکست از طریق جنگ با ایران بهزعم عراق همراهی آمریکا را با این کشور فراهم میساخت. اعزام ناو هواپیمابر یو.اس.اس.کیتی هاوک و ورود 6 هزار چترباز آمریکایی در بحرین چند هفته قبل از آغاز تهاجم به ایران، عراق را بر این برداشت استوار ساخت، اما این برداشت عراق رنگ عینی بهخود ندید و 3ماه پس از آغاز تجاوز و زمین گیرشدن ارتش عراق در ایران، ماسکی، وزیر امور خارجه وقت آمریکا اعلام کرد که آمریکا با تجزیه ایران مخالف است.
عراق در تدارک جنگ
در این میان دو کشور عراق و عربستان سعودی به یکدیگر بیشتر نزدیک شده و یک سال قبل از شروع جنگ در شهریور ۱۳۵۸ پیمان امنیت متقابل بین دو کشور امضا شد. در همین زمان عراق به مقصد تحویل بسیاری از خریدهای کلان تسلیحاتی تبدیل شد.
نوع و قابلیت برخی تسلیحات خریداری شده توسط عراق گویای آن بود که بغداد زمینه تدارک لجستیکی و تسلیحاتی برای تهاجم نظامی به ایران را فراهم میآورد. خرید 2هزار دستگاه نفربر آبی ـ خاکی از برزیل در زمستان ۱۳۵۸ از نوع II11-Owero2 که با مختصات عبور از رودخانه کارون تهیه شده بودند، نشان از عمق اندیشه تهاجمی عراق داشت.
البته عراق در این میان تنها نبود. این کشور که در همان سال حدود ۳۸میلیارد دلار ذخیره ارزی داشت، با کمک دیگر کشورهای عرب منطقه نظیر عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی و قطر بیش از 14میلیارد دلار دیگر را در قالب وام بدون بهره بر داراییهایش افزود تا با فراغ بال به حمله به ایران بیندیشد.
عراق فارغ از خرید نظامی و همراهی سیاسی، جنگ روانی علیه ایران را نیز به راه انداخته بود؛ عراق شهرهای خوزستان را به عربی نامگذاری کرده بود، از جمله سوسنگرد را به خفاجیه، خرمشهر را به محمره، آبادان را به عبادان و خوزستان را به عربستان تغییر داده بود.
همه اینها برای شروع جنگ اگر چه لازم بود، اما کافی نبود؛ باید برای آغاز یورش بهانهای پیدا میشد. سعدون حمادی، نخستوزیر عراق در شورای امنیت سازمان ملل متحد در اکتبر ۱۹۸۰ و چند روز بعد از شروع حمله، بدون ارائه سند ایران را متهم کرد که از تروریستهایی که در خاک عراق اقدام به بمبگذاریهای گسترده میکنند، حمایت میکند.
این اتهامات در کنار ناآرامی و ایجاد شورش توسط ایران در کنار ادعاهای مرزی عراق شعلههای جنگ را برافروخت. چنانکه سفیر عراق در لبنان در آن سالها در مصاحبهای پیش از شروع جنگ تحمیلی تلویحا خواستار تجدیدنظر ایران در عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر درباره اروندرود، اعطای خودمختاری به عشایر کرد، بلوچ و عرب و خروج نیروهای نظامی ایران از جزایر 3گانه خلیجفارس شده بود.
در این میان عمده بهانهها به قرارداد 1975 برمیگردد.
پیش از آغاز جنگ صدام صریحا در مجلس این کشور اعلام کرد که «من به شما اعلام میکنم که معاهده 6 مارس 1975 الجزیره از طرف ما ملغی است» وی 26شهریور 1359 با این نطق، الغای قرارداد 1975 را اعلام و با نفیکردن آن در مجامع بینالمللی تأکید کرد که عراق برای ایران در اروندرود حقی قائل نیست. پس از اعلامیه الجزایر، عهدنامههای مربوط به مرز مشترک و حسن همجواری و 3 پروتکل و پیوستهای آن و دیگر موافقتنامهها و یادداشتهای انضمامی به این عهدنامه یکجا و یکجانبه از جانب عراق فسخ شد؛ اعلام لغو قرارداد 1975 مقدمه تجاوز نظامی عراق به خاک ایران بود.
بی توجهی به تحرکات عراق
قبل از این اقدام ارتش عراق 13فروردین 1358 مهران را مورد تجاوز هوایی قرار داد و روز بعد به قصرشیرین هجوم برد و 5 روز بعد نیز تأسیسات نفتی این شهر را مورد حمله قرارداد. این حملات و تحریکات نظامی همچنان ادامه داشت. قبل از آغاز جنگ تحمیلی در 31 شهریور 1359 عراق حدود 636 مورد تجاوز هوایی و زمینی علیه ایران انجام داد که طی آن عدهای از مردم بیگناه کشته و مجروح شدند. با این حال حوادث مرزی میان ایران و عراق حدود 2ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد.
این حوادث تا 18فروردین 1359 و تجاوز توپخانهای عراق علیه ایران جدی گرفته نشد. بیانگاری ایران به تحرکات و تحریکات عراق حتی نگاه رئیس جمهوری وقت را نیز جلب نکرد. بهطوریکه بنیصدر در جلسه 24 مرداد 1359 در اتاق جنگ لشکر 81 زرهی کرمانشاه وقتی با سؤالهای مکرر فرماندهان نظامی منطقه غرب در بیقراری عراق برای جنگ مواجه میشود، تنها پاسخ میدهد که عراق هیچ وقت چنین غلطی نمیکند و خودش را به خطر نمیاندازد.
آغاز حمله گسترده
اما عراق واقعا دست به چنین خطری زد و همزمان با کودتای نوژه در ۲۰ نقطه مرزی با ایران درگیری ایجاد کرد. عراق ۲۹شهریور 1359 مصادف با ۲۲سپتامبر ۱۹۸۰ حمله به ایران را در طول مرزها آغاز و 31شهریور 1359 بیش از هزار و 300 روستا را نابود و شهرهای هویزه، سومار، خسروی و قصرشیرین را با خاک یکسان کرد و عدهای از مردم بیگناه را به شهادت رساند. رأس ساعت۱۲ به وقت بغداد، مرکز فرماندهی جنگ در عراق دستور پرواز ۱۹۲ جنگنده بمب افکن را برای حمله هوایی به فرودگاههای ایران صادر کرد. در روز اول جنگ فرودگاههای مهرآباد، اهواز، پایگاه نوژه، سنندج و تبریز، مراکز سپاه و چندین پالایشگاه، نیروگاه و شهرهای اسلامآباد غرب، کرمانشاه و اصفهان مورد حمله قرار گرفتند.
همزمان با آغاز عملیات هوایی، نیروی زمینی عراق نیز از 3جبهه و در هر جبهه با یک سپاه مجهز یورش زمینی خود را آغاز کرد. سپاه اول از جبهه شمالی، سپاه دوم از جبهه میانی و سپاه سوم از جبهه جنوبی پیشروی خود را آغاز کردند.
با این وجود مردم مرزنشین، خودجوش و با روحیه بالا، البته با دادن تلفات سنگین و با تجهیزات نظامی ناچیز همچون اسلحههای M1Gararnd جلوی پیشروی سریع ارتش عراق را گرفتند. با شروع درگیریها بسیاری از اهالی مناطق مرزی مجبور به کوچ اجباری شدند و موج مهاجران جنگ زده روانه دیگر استانهای کشور شد.
آیتالله خامنهای، نماینده آیتالله خمینی در ارتش در پیامی رادیویی اعلام کرد که «دولت دست نشانده و مزدور عراق تجاوز هوایی را به حریم جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد و به چند پایگاه هوایی حمله نموده است. ما تاکنون نخواسته بودیم حمله کنیم اما ارتش جمهوری اسلامی تجاوز این بعثیهای دست نشانده را تحمل نمیکند و درس تلخی به صدام خواهد داد».
در پاسخ به این دعوت، در روز اول حمله هوایی عراق، ایران موفق شد ۵ فروند از هواپیماهای عراقی را سرنگون کند. یکی از خلبانانی که توانست با چتر نجات خود را نجات دهد، مصری بود؛ نظامیانی که در ماهها و سالهای آتی شمار بسیار زیادی از آنها اسیر شدند تا سندی باشد بر هجمه یک جهان علیه یک ایران.
نیروی هوایی ایران نیز تنها به فاصله 2 ساعت پس از هجوم هوایی عراق، توانست در ساعت ۴ بعدازظهر همان روز با هواپیماهای F4 به پایگاههای الرشید و شعیبه در داخل خاک عراق حمله و خسارات زیادی به آنها وارد کند. یک روز بعد و در عملیات کمان 99 با 140 فروند هواپیمای بمبافکن پایگاههای هوایی و مراکز ارتباط و رادار نیروی هوایی عراق نیز مورد حمله قرار گرفتند. ادامه حملات هوایی ایران طی روزهای بعد عراق را ناگزیر ساخت تا تعداد زیادی از هواپیماهای خود را به فرودگاه الولید، در نزدیکی مرز اردن منتقل کند، اما جنگنده بمب افکنهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با عملیات شناسایی و سوختگیری هوایی طی عملیات H3 بسیاری از هواپیماهای عراقی را در زمین منهدم ساختند.
امام خمینی(ره) همان روز آغاز جنگ در پیامی فرمودند که «این جنگ، جنگ با اسلام است به هواداری کفر و یک همچنین جنگی برخلاف رضای خداست و خدای تبارک و تعالی نخواهد بخشید بر این کسانی که بر ضداسلام قیام کنند بهواسطه همراهی با کفر». ایشان همچنین نخستین فرمان خود درباره جنگ را در یک روز بعد صادر کردند.
پیشروی زمینی عراق
در نخستین پیشروی ارتش عراق حدود 30هزار کیلومتر مربع از خاک ایران به اشغال نیروهای متجاوز بعثی درآمد. در این زمان ارتش بیانسجام و نابسامان توانایی مقاومت در برابر ارتش مکانیزه و مجهز عراق را نداشت. یگانها و واحدهای نیروی زمینی بهدلیل ازهم پاشیدگی با تأخیر به جبهههای غرب و جنوب رسیدند. اختلافها در ارتش و سپاه با موضع گیریهای رئیسجمهوری و فرمانده کل قوا، ابوالحسن بنیصدر تشدید شد.
در این مدت ارتش عراق شهرهای خرمشهر، سوسنگرد، بستان، مهران، دهلران، قصرشیرین، هویزه، نفت شهر، سومار و موسیان را به اشغال خود در آورده و در آستانه اشغال شهرهای آبادان، اهواز، اندیمشک، دزفول، شوش و گیلانغرب بود. نیروی هوایی با برتری خود و استفاده از جنگندههای F4 ، موشکهای هدایتشونده هوا به زمین Mavric و با انهدام زرهپوشهای عراقی توانست سرعت پیشروی نیروی زمینی عراق که تا فاصله ۱۰ کیلومتری اندیمشک و ۲۰کیلومتری اهواز رسیده بودند، را بگیرد.
البته طی روزهای بعد ارتش در مقابل هجوم عراق مقاومتهای سرسختانهای نشان داد و به مرور تشکیل سپاه و انسجام و حضور بسیج مردمی اجازه پیشروی بیشتر را به ارتش این کشور نداد که این مسئله باعث توقف و به گل نشستن ماشین جنگی عراق شد.
حمایتهای جهانی از عراق
با وجود قطع روابط دیپلماتیک میان عراق و آمریکا از سال1967، اما این کشور محرک اصلی عراق در آغاز جنگ بود. چنانکه بعد از آغاز جنگ، روابط عراق و آمریکا علنا بهبود یافت و روابط دیپلماتیک میان دو کشور برقرار شد. دیدار دونالد رامسفلد با صدام حسین در جریان جنگ ایران و عراق در ۲۰دسامبر ۱۹۸۳ ادامهای از روابط دوستانه دو کشور و تداوم ارسال تجهیزات نظامی به عراق بود.
زیبگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی آمریکا نیز آن سالها و در دیدار با صدام گفت که ما بین منافع آمریکا و عراق تضادی نمییابیم. همچنانکه بعدها و پس از پایان جنگ رابرت مک فارلین به حمایت بیدریغ آمریکا از عراق در طول جنگ علیه ایران اعتراف کرد.
اتحاد جماهیر شوروی نیز با عراق در سال1972 پیماندوستی 15ساله منعقد کرد و حمایت خاصی از عراق خصوصا از نظر تأمین لجستیکی و تسلیحاتی داشت؛ اصولا ارتش عراق مجهز به تسلیحات روسی بود. با این همه و در طول جنگ ۸ساله، بیش از ۳۰ کشور انواع کمکهای مالی، نظامی و تجاری را به عراق اعطا کردند.
پس از پایان دور اول هجوم عراق و توقف ماشین جنگی این کشور در عمق خاک ایران، سیل ارسال تجهیزات روانه عراق شد. فرانسه در بهمن ۱۳۵۹ اقدام به فروش هواپیماهای میراژ به عراق کرد. همچنین پس از آنکه توان نظامی ایران در طراحی عملیات خیبر مشخص شد، سلاحهای شیمیایی بسیاری از سوی آلمان، فرانسه، بلژیک و کشورهای دیگر به عراق فروخته شد. برای فشار بیشتر بر ایران و تهدید جریان فروش نفت و محدود ساختن منابع ارزی ایران، فرانسه هواپیماهای سوپراتاندارد و موشک اگزوسه را به عراق فروخت. این روند پس از عملیات بدر با فروش میگ۲۵ از طرف اتحاد شوروی ادامه یافت و پس از عملیات کربلای5 سلاحهای شیمیایی با قدرت تخریب بیشتری همچون عامل سیانور، خردل و تابون به عراق داده شد. در سال۱۳۶۶ نیز با ایجاد تغییراتی در برد موشکهای Sccad-B، عراق توانست تهران و شهرهای دورتر را مورد هدف قرار دهد.
غرب که از هیچ اقدامی در تحریک و تجهیز عراق فروگذار نبود با آشکار شدن نشانههای شکست این رژیم تصمیم به ورود در جنگ داشت، بهطوریکه 30شهریور 1366حمله یک بالگرد آمریکایی به کشتی کوچک ایرانی «ایران اجر» در 80کیلومتری شمال شرقی بحرین نشانهای از بیقراری و بهانهجویی برای ورود به جنگ بود.
ادامه این حمایتها و کمکهای بیدریغ را متحدان عرب عراق تداوم بخشیدند. کشورهای عرب خاورمیانه با اعطای وامهای کلان و کمکهای مالی بلاعوض، ماشین جنگی به گل نشسته عراق را به حرکت در آوردند؛ بهطوریکه تنها در سال۱۹۸۱ کمکهای مالی ۴کشور کویت، عربستان سعودی، امارات عربی متحده و قطر به بیش از 12میلیارد دلار بالغ میشد. البته این کشورها تنها به تجهیز مالی و نظامی عراق اکتفا نکردند؛ تعداد زیاد اسرای عربستانی، سومالیایی، مراکشی، اردنی، کویتی، لیبیایی، اماراتی و دیگر کشورهای دیگر تنها سندی از تجهیز انسانی و حمایتهای بیدریغ از عراق بود.
واکنشهای سازمان ملل متحد
اولین واکنش سازمان ملل متحد به جنگ ایران و عراق در ساعات پایانی روز اول جنگ از سوی کورت والدهایم، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد صورت گرفت که وی از دو دولت خواست تا در حل مسالمت آمیز اختلافات، مساعی جمیله خویش را به کار بندند.
با این وجود در طول جنگ ۸ساله ایران و عراق، مجموعا ۱۷قطعنامه از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر شد. از این تعداد تنها ۴قطعنامه جنبه اجرایی و بقیه صرفا جنبه توصیهای داشتند. مؤثرترین اقدام سازمان ملل متحد در پایان دادن به جنگ، صدور قطعنامه۵۹۸ شورای امنیت بود که بهواسطه آن میبایست نیروهای متخاصم هرچه سریعتر اقدام به برقراری آتشبس و بازگشت به مرزهای بینالمللی کنند. همچنین شورای امنیت در ۱۸ آذر۱۳۷۰ مصادف با ۹دسامبر۱۹۹۱ طی گزارش خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، عراق را بهعنوان متجاوز جنگ معرفی کرد. این شورا همچنین عراق را موظف به پرداخت غرامت جنگی به ایران کرد؛ مسئلهای که با وجود گذشت بیش از 22سال از پایان جنگ هنوز سرانجامی نیافته است.
جنگ تحمیلی به روایت آمار و ارقام
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ۲۸۸۷ روز به طول انجامید که طی آن هزار روز نبرد فعال صورت گرفت. در این جنگ مقاومت رزمندگان ایرانی سبب شد تا ذخایر ارزی عراق که ابتدای جنگ، بیش از ۳۰میلیارد دلار بود، پس از شکست در عملیات بیتالمقدس و فتح خرمشهر به صفر برسد و پس از پایان جنگ، این کشور بیش از ۷۰میلیارد دلار بدهی داشته باشد. در سالهای پایانی جنگ تحمیلی هزینه روزانه جنگ برای عراق 27میلیون دلار تخمین زده شده بود.
جنایتهای جنگی عراق
رژیم عراق در طول 8سال نبرد نابرابر و با وجودیکه از حمایتهای تام و تمام بیش از 30 کشور کمک میگرفت، اما از هیچ اقدام غیرحقوق بشری و ضدانسانی در حق ایران کوتاهی نکرد. رژیم بعث عراق سردشت را با گاز خردل، گازهای اعصاب، تابون، سارین و سیانوژن بمباران کرد. عراق در طول جنگ بیش از 3هزار و 500بار به ایران حمله شیمیایی کرد که ۳۰مورد از آنها در مناطق مسکونی بود. مدافعان و سردمداران حقوق بشر همان کشورهایی بودند که تجهیز شیمیایی عراق را برعهده گرفتند. تولید، توسعه، تکثیر و کاربرد سلاحهای شیمیایی بهوسیله عراق توسط آمریکا، آلمان غربی، انگلستان، فرانسه، بلژیک و چین صورت گرفت.
از سوی دیگر وضعیت اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق با وضعیت اردوگاههای هیتلر مقایسه شده است. هزاران تن از اسرای ایرانی در دوران جنگ توسط ارتش و استخبارات عراق شکنجه و شهید شدند بیآنکه نامی از آنها در فهرست اسرای صلیب سرخ جهانی بیاید. همچنین حملات گسترده به مناطق مسکونی 2روز بعد از آغاز جنگ به اهواز تا 11 اردیبهشت 1367 به تهران ادامه یافت. جنگ شهرها از سوی عراق یکی از زمینههای اصلی افزایش تلفات ایران بود. جنگ نفتکشها و حمله به تأسیسات نفتی نیز با هدف نابودی توان اقتصادی ایران و حمله به هواپیماهای مسافربری ایرانی گوشهای دیگر از کارنامه جنایتهای جنگی عراق است.
با وجود این همه جنگ و جنایت، اما بیش از 8سال از پاره کردن مفاد قرارداد 1975 الجزایر در پارلمان عراق گذشت و هیچگاه دکترین از مهران تا تهران محقق نشد تا رؤیای صدام تعبیر شود. در طول سالهای این نبرد نابرابر ایران در برابر جهانی مقاومت کرد که به حمایت و پشتیبانی از عراق برخاسته بود و نگذاشت تا یک وجب از خاک گلگون به یغمای دشمن بعثی برود. از اینرو به پاس آن همه همت، غیرت و شرف، رشادت و دلاوری ایرانیان 31شهریور تا 6 مهرماه هر سال به نام هفته دفاع مقدس نامگذاری شده است تا یادآور سربازان و رزمندگانی باشد که غریبانه خون خود را فدای خاک وطن کردند.
منابع:
1ـ ویکیپدیا
2ـ مرکز اسناد انقلاب اسلامی
3- مرکز تحقیقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی