شامگاه 8 آذرماه امسال، 2 نفر از ماموران یگان امداد نیروی انتظامی هنگام گشتزنی در خیابان 45 متری زرند در جنوب غرب تهران، به یک دستگاه خودروی بلیزر که 4سرنشین داشت مشکوک شده و به راننده دستور ایست دادند. راننده با دیدن ماموران، بلافاصله اقدام به فرار کرد که در جریان تعقیب و گریز، ماموران توانستند یکی از سرنشینان خودرو را که از ماشین پیاده شده و سعی داشت در تاریکی هوا از دست پلیس فرار کند، دستگیر کنند. بعد از متواری شدن 3 متهم دیگر، ماموران با بیسیم درخواست نیروی کمکی کردند و متهم دستگیر شده را بهخودروی پلیس انتقال دادند.
درحالیکه هر دو مامور پلیس بیرون از خودرو منتظر رسیدن واحدهای گشتی دیگر بودند، متهمان فراری با تلفن همراه فرد دستگیر شده تماس گرفتند و با پیشنهاد رشوه به ماموران از آنها خواستند همدستشان را رها کنند. زمانی که ماموران این پیشنهاد را رد کردند، متهمان فراری نقشه خونینی را به اجرا گذاشتند.
شهادت یکی از مأموران
متهمان اینبار با خودروی بلیزر و یک دستگاه وانت شورولت به سمت ماموران حملهور شدند و درحالیکه 2 مامور یگان امداد در کنار خودرو گشت ایستاده و مراقب متهم دستگیر شده بودند، با سرعت زیاد به طرف آنها رفتند. پیش از اینکه ماموران متوجه نقشه متهمان شوند، آنها هر دو مامور پلیس را با خودروی بلیزر زیرگرفتند و سپس همدست خود را از داخل ماشین پلیس بیرون آوردند.
آنها سپس خودروی پلیس را در هم کوبیدند و با این تصور که هر دو مامور جان باختهاند، اسلحه آنها را به سرقت برده و با رها کردن خودروی بلیزر در محل پا به فرار گذاشتند. بهدنبال این ماجرا یکی از ماموران به نام «استوار ابوالفضل رستمزاده» به شهادت رسید و تیمهای گشت بعد از حضور در محل، مامور مجروح را به بیمارستان منتقل کردند.
تصادف ساختگی در میدان فتح
درحالیکه مامور مجروح به کما رفته بود، متهمان فراری که شاهد اعزام چند خودروی گشت به محل حادثه بودند با این احتمال که وانت آنها توسط شاهدان حادثه شناسایی شده باشد، در میدان فتح دست به تصادف ساختگی با یک خودروی پژو 206 زدند و وقتی راننده پیاده شده بود تا خسارت وارد شده به خودرواش را بررسی کند، با تهدید اسلحه خودروی او را به سرقت بردند.
آنها سوار بر خودروی مسروقه به سمت کرج تغییر مسیر دادند اما بهدلیل سرعت بیش از حد، لاستیک خودروی 206 ترکید و متهمان مجبور شدند با پای پیاده به فرار ادامه دهند.
با فرار سارقان، ماجرا به قاضی شهریاری، بازپرس ویژه قتل تهران گزارش شده و تحقیقات گسترده برای شناسایی و دستگیری عاملان شهادت مامور پلیس شروع شد. چند ساعت از حادثه گذشته بود که ماموران خودروی پژو 206 مسروقه را در بزرگراه تهران - کرج کشف کرده و فهمیدند که متهمان به کرج گریختهاند. از سوی دیگر بررسیها نشان میداد هر دو خودروی بلیزر و وانت شورولتی که در اختیار متهمان بوده، سرقتی بوده و حتی فاقد پلاک بودهاند.
اثر انگشت، سرنخ دستگیریها
درحالیکه سرنخی از متهمان وجود نداشت، ماموران با بررسی خودروهای به جا مانده از سارقان، توانستند تعدادی اثر انگشت که متعلق به متهمان بود، پیدا کنند. این سرنخ پلیس را به یکی از سارقان سابقهدار به نام ابراهیم رساند و این مرد تحت تعقیب قرار گرفت. ماموران با شناسایی محل زندگی ابراهیم و بررسی آنجا، مطمئن شدند او در بین مهاجمان خشنی بوده که مامور پلیس را به شهادت رساندهاند و به این ترتیب تحقیقات برای دستگیری او را ادامه دادند.
در این مرحله از تحقیقات معلوم شد که ابراهیم و همدستانش اعضای یک باند مخوف هستند که اقدام به سرقت از کارگاهها و مغازههای حاشیه شهر کرده و برای انجام این سرقتها از خودروهای سرقتی استفاده میکنند و بعد از هر سرقت نیز خودروها را در محلهای مختلف رها میکنند.
شناسایی در کرج
درحالیکه ردیابیها در این باره ادامه داشت بالاخره کارآگاهان روز یکشنبه، 5 آذرماه توانستند محل اختفای ابراهیم و همدستانش را در خرمدشت کرج شناسایی کنند.با محاصره این محل، 4 نفر از اعضای این باند دستگیر شدند و این در حالی بود که ماموران در عملیاتی هماهنگ یکی دیگر از سارقان را که در صحنه این جنایت حضور داشت در یکی از بیمارستانهای کرج و قبل از انجام عمل جراحی روی پایش دستگیر کردند.
با دستگیری تمامی اعضای باند و کشف اموال سرقتی از جمله فرش، لوازم خانگی و خودروهای مختلف در مخفیگاه متهمان، ماموران پلیس 3 مالخر را نیز در این پرونده دستگیر و تمامی متهمان را به اداره آگاهی منتقل کردند.
گفتوگو با سرکرده باند
- شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
میخواستیم در تاریکی شب به یک مغازه دستبرد بزنیم که پلیس سر رسید. آنها مرا دستگیر کردند اما همدستانم با زیر گرفتن ماموران مرا نجات دادند. وقتی از ماشین پلیس خارج شدم، سوار بلیزر شدم و بار دیگر ماموران را زیر گرفتم تا بتوانم از محل فرار کنم اما قصد کشتن کسی را نداشتم.
- قصد کشتن نداشتی؟
در آن لحظات اصلا متوجه نبودم چه کار میکنم. میترسیدم نیروهای کمکی پلیس از راه برسند و فقط به فکر فرار بودم.
- چند وقت بود که در تهران سرقت میکردید؟
نزدیک یک ماه.
- سرقتها را در کجا و چگونه انجام میدادید؟
بیشتر در کرج، نظر آباد و هشتگرد. ما معمولا کارگاههای خارج از شهر را مورد دستبرد قرار میدادیم. بعد از شناسایی کارگاهها، در تاریکی شب به آنجا میرفتیم و بعد از شکستن در ورودی وارد آنجا شده و نقشه سرقت را عملی میکردیم.
- چه زمانی متوجه شدی که افسر پلیس را کشتهای؟
چند روز بعد از طریق یکی از همدستانم که به محل حادثه رفته بود تا اطلاعات جدیدی به دست بیاورد.
- در کرج چه کار میکردید؟
در آنجا مخفیگاهی داشتیم که هیچکس از آن خبری نداشت.
اعلام خبر دستگیری عاملان جنایت
سرهنگ محمدیان، رئیس پلیس آگاهی پایتخت، با اعلام خبر دستگیری عاملان شهادت مامور پلیس گفت: سرکرده باند سرقت فردی به نام یوسف است که نخستین مظنون در پرونده و راننده خودروی بلیزری بود که ماموران یگان امداد را زیر گرفت. همچنین پدر وی به نام یعقوب بهعنوان هماهنگکننده باند فعالیت میکرده و بقیه اعضای این باند نیز که اهل غرب کشور هستند، وظیفه سرقت را برعهده داشتهاند. رئیس پلیس آگاهی پایتخت افزود: سارقان ضمن اعتراف به قتل مامور یگان امداد اعلام کردند که 2 قبضه سلاح سرقت شده از ماموران را نیز زیر پلی خارج از شهر مخفی کردهاند و بعد از به شهادت رسیدن مامور پلیس به 6 مغازه و کارگاه دستبرد زدهاند.