آخرین نمونه این ترورها، ترور دانشمندان هستهای ما، دکتر مسعود علیمحمدی و مجید شهریاری است.به فاصلههای اندکی بعد از انقلاب، یاران امامخمینی(ره) آماج حملات ناجوانمردانه تروریسم قرار گرفتند. ترور سرلشکر ولیالله قرنی نخستین رئیس ستاد کل ارتش جمهوری اسلامی ایران در سوم اردیبهشت سال58، ترور آیتالله مطهری نخستین رئیس شورای انقلاب به فاصله 8روز پس از ترور قرنی، ترور حاجمهدیعراقی و پسرش در چهارم شهریور سال58، ترور آیتالله قاضی طباطبایی نخستین شهید محراب در 12آبان سال58، ترور آیتالله مفتح در 27 آذر 58، سوءقصد به جان آیتالله خامنهای در مسجد ابوذر، شهادت آیتالله بهشتی و 72تن از یاران امام در هفتم تیر سال60، ترور شهیدان باهنر و رجایی از جمله مهمترین ترورهایی بود که کم به انقلاب ضربه نزد.
میشلجانسون در مقالهای در نشریه «ژئوپولیتیکال استراتژیست» گسترش انقلاب اسلامی ایران را برای سیاستمداران جهان غرب چنین گوشزد مینماید: بنیادگرایی اسلامی (در سراسر جهان اسلام) رشد قابل توجهی کرده است. از مراکش تا فیلیپین، اسلام در حال گسترش است و به موازات رشد اسلام، نفوذ و منافع غرب شدیداً تحتتأثیر آن قرار میگیرد. این نیرو، نیرویی پویا، متنفذ و پرجنبوجوش است که قادر به مبارزه علیه منافع غرب در سراسر جهان اسلام است. جامعه مسلمین جهان از آن حالت ضعف و ناتوانی خود خارج شده و به یک قدرت بدل شده است. ترس از همین نیرو بود که غرب را به توطئهچینی علیه انقلاب ایران وامیدارد. از کودتای نوژه گرفته تا طرح تجزیه و ترور سران انقلاب و ماجرای طبس و جنگ تحمیلی همه و همه نمونههایی از معارضه جوییهای غرب علیه انقلاب است. این نهال وارد 33سالگی میشود اما توطئهها در شکلی دیگر هنوز ادامه دارد.
حمله طبس و کودتای نوژه 2حلقه از زنجیره نظامی بودند که برای ضربهزدن به ریشه انقلاب تدارک دیده شده بود. در دیماه1358 یکی از هواداران شاپور بختیار، نمودار سازمانی را تهیه کرده و نام آن را نقاب میگذارد که متشکل از حروف اول نجات، قیام و انقلاب بزرگ بود. محمد محمدی ریشهری در کتاب خاطرات خود به نقل از یکی از عوامل کودتا مینویسد: سازمان نقاب شامل یک ستاد در پاریس بود که بختیار در رأس آن قرار داشت و یک ستاد نیز در ایران داشت که به دو شاخه سیاسی و نظامی تقسیم میشد.پایگاه هوایی شهید نوژه در 50کیلومتری شهر همدان برای کودتا در نظر گرفته شده بود.
قرار بود در این عملیات ابتدا منطقه جماران، منزل حضرت امامخمینی(ره) بهطور وسیع بمباران شود و پس از بمباران هوایی، صدا و سیما، ستاد نیروی زمینی ارتش، پادگان حر، جمشیدیه و زندان اوین توسط کماندوهای تیپ23 نوهد تسخیر شود و سپس حکومت نظامی برقرار گردد.این کودتا از لحاظ تجهیزات نظامی به کار گرفته شده در تاریخ کودتاهای جهان بیسابقه بود بهطوری که سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) موفقیت آن را قطعی میدانست.
ریشهری مینویسد: نقطه روشن کشف کودتا اطلاعاتی بود که توسط یک خلبان نیروی هوایی، صبح روز چهارشنبه 18تیر 59 به توصیه مادرش در اختیار آیتالله خامنهای قرار گرفت. چند ساعت پس از افشای کودتا یکی از درجهداران تیپ نوهد نیز به کمیته مستقر در اداره دوم ستاد مشترک مراجعه میکند و بخشی از طرح عملیاتی کودتا را در اختیار کمیته فوق قرار میدهد و عملیات ضدکودتا از همینجا آغاز میشود.
پس از جمعآوری اطلاعات لازم برای مقابله با کودتاگران و دستگیری عوامل کودتا ستادی به نام ستاد خنثیسازی کودتا تشکیل شد که اعضای این ستاد مرکب از نمایندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، کمیته انقلاب، کمیته اداره دوم ارتش، اطلاعات، ارشاد و انجمن اسلامی نیروی هوایی بودند. عصر روز 18تیر 59تیمهای عملیاتی برای خنثیسازی کودتا و دستگیری کودتاگران وارد عمل شدند، پارک لاله در تهران، پایگاه نوژه و جاده منتهی به آن در همدان تحت کنترل نیروهای عملیاتی قرار گرفت و پس از محاصره پایگاه نوژه، نیروها وارد عمل شده و همه کودتاگران دستگیر شدند.
حمله شنهای طبس
آبان58،جیمی کارتر رئیسجمهور وقت آمریکا بررسی انجام عملیات نظامی برای آزادی گروگانهای آمریکایی و تنبیه ایران را به شورای امنیت ملی آمریکا میسپارد. این شورا طرح اولیه یک عملیات نظامی را به رئیسجمهور ارائه میدهد.
پیش از حمله نیروهای آمریکایی به طبس هم جیمیکارتر و هم هارولد براون (رئیسجمهور و وزیر دفاع وقت آمریکا) در یک مصاحبه تلویزیونی شرکت کرده و از وجود یک عملیات نجات برای آزادی گروگانها خبر دادند.به گفته هفتهنامه آمریکایی تایم ،تیم نجات متشکل از ۴گروه کماندو بود که به گروههای اقدام و نجات تقسیم شدند.
بعدازظهر سهشنبه 4 اردیبهشت، ۶ هواپیمای سی-۱۳۰، از فرودگاهی در مصر پرواز کردند. طبق برنامه این هواپیماها که شامل 3 هواپیمای ام.سی-۱۳۰ حامل نیروها و 3 هواپیمای ای.سی-۱۳۰ حامل سوخت بودند در مقصد بعدی خود باید در جزیره مصیره، واقع در سواحل شیخنشین عمان فرود آمده و سپس به سوی ایران به پرواز درمیآمدند و در محلی در کویر طبس که کویر یک نامگذاری شده، منتظر ورود 8بالگرد میشدند.هواپیماهای حمــلونـقـل حـــدود ۹۰ کماندو را بهطور مخفیانه به ایران حمل کردند که در ارتفاع بسیار پایین ۱۵۰پایی- بهمنظور عبور از نقطه کور رادارهای ایران- گذشتند و در صحرای دورافتادهای به نام پشت بادام فرود آمدند.
برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر مینویسد: طرح عملیات که پس از هفتهها بررسی و تحلیل تهیه شده بود، نشان میداد که این عملیات جمعا ۳روز (از ۲۴ تا ۲۶آوریل۱۹۸۰ برابر با ۴ تا ۶ اردیبهشت۱۳۵۹)طول میکشد.
برنامه دقیقی برای ورود به ساختمان سفارت و آزاد ساختن گروگانها پیشبینی شده بود و گروگانها پس از رهایی و شاید به همراه چند اسیر از اشغالکنندگان سفارت به استادیومی که در نزدیکی سفارت قرار داشت (استادیوم شهید شیرودی) منتقل میشدند و با بالگردها به یک فرودگاه مجاور پرواز میکردند.
قرار بود این فرودگاه، شبانه به وسیله یک گروه کماندویی اشغال شود و گروگانها و کماندوها با هواپیمای مستقر در فرودگاه به پرواز درآیند. تمام مراحل عملیات در تاریکی شب پیشبینی شده بود و با تمرینهای مکرر برای این عملیات به وسیله گروه ورزیدهای که داوطلب انجام این مأموریت شده بودند، همه ما به نتیجه آن امیدوار بودیم.
برای این ماموریت حداقل 6هلیکوپتر پیشبینی شده بود اما 3هلیکوپتر پیش از شروع عملیات دچار نقص فنی میشوند؛ فرماندهان تصمیم میگیرند با هلیکوپترهای باقیمانده، عملیات را ادامه دهند اما اتفاق دیگری در راه بود. یکی از هلیکوپترها که از یک هواپیمای سی-۱۳۰ سوختگیری کرده بود، بلند شد تا هلیکوپتر دیگری برای سوختگیری آماده شود؛ اما در این لحظه خلبان، هلیکوپتر را به سرعت به طرف جلو راند بهطوری که پروانه هلیکوپتر با قسمت بدنه هواپیما برخورد کرد و در یک لحظه آتش هر دوی آنها را در بر گرفت.
۳ آمریکایی در هواپیمای سی-۱۳۰ هرکولس کشته شدند و ۵نفر در هلیکوپتر سوختند! آمریکاییها باید هر چه زودتر صحرا را ترک کنند.
غائلههای مرزی
ترفند تجزیه و اختلاف افکنی بین شیعه و سنی و اقوام مختلف ایران بعد از انقلاب به اوج خود رسید. غائله آمل در شمال کشور، غائله بندر ترکمن، غائله کردستان همه و همه در این طبقهبندی قرار میگیرد. این توطئهها هم بهرغم تلاشهای زیاد عوامل خارجی و داخلی آمریکا به نتیجهای نرسید و ملت مسلمان ایران در پرتو عنایت حضرتولیعصر(عج) شاهد امدادهای غیبی بودند. علاوه بر این نمونههای توطئه علیه انقلاب، توطئههای دیگری از جنگ تحمیلی گرفته تا اعمال تحریمهای سنگین اقتصادی علیه نظام جمهوری اسلامی هیچ کدام نتوانستهاند چرخهای حرکت این انقلاب عظیم را از کار بیندازند.
این انقلاب ماهیتی داشت که مقابله با آن با هیچ ابزاری ممکن نبود. از همینرو بود که ریچارد نیکسون در تعریف از انقلاب ایران میگوید: انقلاب ایران، در واقع انقلابی برضدارزشهای غربی بود. این انقلاب همان قدر که از سرمایهداری تنفر داشت، از کمونیسم نیز متنفر بود. هر دو را مانند دو روی سکه مادیگرایی میدید. پس از انقلاب، مردم ایران همان چیزی را به دست آوردند که انقلاب قول داده بود. جای انکار نیست که انقلاب اسلامی، یک انقلاب واقعی اندیشهها را ارائه داد و آنها، آن را با عشق و ایمان پذیرفتند.
آنچه انقلاب اسلامی به اثبات رسانده و به دنیا بیان کرده، این است که اسلام شایستگی حاکمیت بر جامعه را دارد؛ زیرا دینی آسمانی است. از این رو، در کشورهای اسلامی عربی تأثیر گذاشته است و انقلابهایی که هماکنون در سایر کشورهای عربی شکل گرفته، جز ثمر درخت انقلاب اسلامی چیز دیگری نیست.