دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۶:۵۳
۰ نفر

سعید مروتی: این یک رسم همیشگی است. در روزهای پیش از آغاز جشنواره، فضایی به‌وجود می‌آید که انگار قرار است با فیلم‌هایی فوق‌العاده مواجه شویم.

گزارش تولیدهای رسانه‌ها هم از فیلم‌های جشنواره، چون اغلب براساس گفته‌های عوامل سازنده فیلم‌ها شکل می‌گیرند خواه ناخواه لحنی ستایش‌آمیز می‌یابند.این اتفاق حتی درباره کارگردان‌هایی که سابقه‌شان می‌گوید باید زیاد به فیلم‌هایشان دل بست نیز رخ می‌دهد؛ حس غریبی که در آستانه برگزاری هر دوره از جشنواره می‌گوید این بار قرار است اتفاق‌های دیگری رخ دهد. حالا فیلم‌ها یکی یکی رونمایی می‌شوند و اغلب آنی نیستند که قرار بوده باشند.

برخلاف صحبت‌های غیررسمی و آن نقل قول معروف که با «کسانی که فیلم را دیده‌اند» آغاز می‌شود، پدیده های احتمالی در عالم قطعیت، آثاری معمولی و فاقد طراوت از کار درمی‌آیند. وقتی فیلم‌ها را می‌بینیم مجبور می‌شویم عینک خوشبینی را از چشمان‌مان برداریم. آن تحسین و ستایش‌ها باید روی پرده بزرگ سینما خود را بنمایانند که این کار را نمی‌کنند.

واکنش‌ها اغلب در این حد خلاصه می‌شود که «ای، بد نبود...»؛نوعی بی‌تفاوتی و بی‌انگیزگی از تماشای میانمایه‌بودن؛ به‌هیجان نیاوردن و شورانگیز نبودن. هنوز هم باید ذره‌بین برداشت و چند لحظه مؤثر سینمایی را در دل فیلمی ملال‌آور کشف کرد.
لکنت‌های بیانی و سکته‌های روایی همچنان حضور دارند و سینماگران ما یک‌شبه راه و رسم داستانگویی را نیاموخته‌اند! مسئله کندی ریتم حتی در فیلم‌های قابل توجه امسال به چشم می‌خورد.

جشنواره البته تازه شروع شده و هنوز بیشتر فیلم‌های شاخص به نمایش درنیامده‌اند. هنوز همه امیدوارند حاتمی‌کیا با «گزارش یک جشن» به روزهای خوب «آژانس شیشه‌ای» بازگشته باشد و میرکریمی با «یه حبه قند» آن حس دلچسب غافلگیری هنگام تماشای «خیلی دور خیلی نزدیک» را تکرار کند، مهرجویی را با «آسمان محبوب» در قامت همان کارگردان درجه یک «لیلا» و «درخت و گلابی» ببینیم، اصغر فرهادی با «جدایی نادر از سیمین» پاسخ مناسبی به این همه تحسین و ستایش که این روزها برای فیلمش به‌راه افتاده بدهد و مسعود کیمیایی با «جرم» ما را به گذشته‌ها ببرد؛ به روزگاری که گوزن زخمی خوب می‌دانست حرف سرب از کدام سینه می‌آید...

دلمان برای شور و التهاب تنگ شده و امیدواریم تبریزی با «خیابان‌های آرام» فیلم آرام و خاموشی نساخته باشد. و اما جوان‌ها؛ جوان‌هایی که حالا چند فیلم هم ساخته‌اند و می‌شود کم‌کم صفت باتجربه را برایشان به‌کار برد.
جمیل رستمی با «چشم» خاطره «مرثیه‌های برف» را تکرار نمی‌کند.

سالور هم با «سیزده پنجاه‌ونه» فیلم متفاوتی درباره آدم‌های جنگ ساخته که از سوی برخی به متظاهرانه‌بودن متهم شده؛ هر چند پایان تاثیرگذار «سیزده پنجاه‌ونه» تا حدی جبران مافات آشفتگی‌ها و غیرقابل باوربودن‌ها و چندپارگی‌ها را می‌کند. بازی پرستویی هم از آن جنسی است که معمولا داوران جشنواره فجر به آن توجه و علاقه نشان می‌دهند.

جشنواره فجر را با حاشیه بیشتر به خاطر می‌آوریم تا متن. حاشیه اول جشنواره امسال هم دیشب کلید خورد با «فرزند صبح» که افخمی گفت برای تماشایش به برج میلاد می‌آید و از قبل هم حکمش را درباره فیلم صادر کرد.

کد خبر 127650

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز