با پایان جنگ سرد انتظار برای کاهش نقش نفت سیاه و کاربرد سیاسی آن در اقتصاد کشورها که امیدی در قلب علاقهمندان به توسعه کشورهای تولیدکننده نفت بود، به یاس مبدل شد.
امروز همچنان نفت با ادامه نقش سیاسی خود نقش مؤثر خود را در تحولات آینده جهان حفظ کرده است. به نظر میرسد این نقش به دلایل مختلف از جمله خلاء قدرت در جهان بیش از گذشته شده است. مقاله حاضر نگاهی دارد به تحولات.
بازار نفت در پنج سال اخیر به دلایل مختلف قیمتهای بالایی را تجربه کرد. این شرایط برای کشورهای تولیدکننده نفت درآمدهای بیشتری را به ارمغان آورد و برای مصرفکننده تورم و سیاستهای محدودکننده مصرف سوخت.
مشکل اساسی بازار نفت در این دوره نابرابری بین عرضه و تقاضا بود. در اوایل دهه90 کاهش قیمت نفت خام به سطح بسیار پایین به کاهش سرمایهگذاری در صنعت نفت جهان منجر شد.
چند سال بعد این کاهش سرمایهگذاریها به کاهش ظرفیت مازاد تولید منجر شد و قیمت نفت روند رو به افزایش خود را به همین دلیل آغاز کرد. پیش از این بازار نفت همواره با توان بالقوه مازاد تولید قابل توجهی در برخی کشورهای تولیدکننده نفت مواجه بود و در بازار نفت به عنوان یک عامل اطمینانبخش برای مصرفکنندگان نفت عمل میکرد.
علاوه بر این بحرانی که به تعادل شکننده میان عرضه و تقاضا در بازار نفت منجر شد یک دلیل دیگر نیز داشت و آن ناآرامی طولانی و درازمدت در منطقه خلیج فارس بود که چند جنگ را در پی داشت که آثار آن هنوز ادامه دارد.
بروز جنگهای طولانی و شرایط بحرانی به کاهش سرمایهگذاری در بخش نفت خاورمیانه که به طور طبیعی یک منبع بیبدیل نفت در جهان است، منجر شد.
کاهش ظرفیت مازاد تولید نفت و نگرانیهای ناشی از آن مصرفکنندگان را به سوی سرمایهگذاری در مناطقی که تا پیش از این کمتر مورد توجه بودند و توسعه آنها هزینه بالایی داشت، تشویق کرد.
کشورهای آفریقایی و روسیه در این دوره مورد توجه شرکتهای بزرگ نفتی قرار گرفتند. این رویکرد به جز در آفریقا به نتایج مطلوبی منجر نشد. در آفریقا منابع نفتی مناسب با هزینههای بالا توسعه یافت و به مرحله تولید رسید.
بسیاری از کشورهای آفریقایی هنوز مورد توجه کشورهای مصرفکننده نفت هستند ولی همچنان خاورمیانه با منابع بزرگ و با هزینه توسعه ارزان مهمترین منبع تأمین انرژی جهان است.
در این دوره روسیه نیز بهرغم منابع قابل توجه نفتی با یک چرخش سیاسی همه امیدهای مصرفکنندگان را برای تبدیلشدن به یک منبع باثبات تأمین انرژی از میان برد. روسیه که پس از فروپاشی به مرکزی برای سرمایهگذاریهای وسیع شرکتهای بزرگ غربی در بخش انرژی تبدیل شد.
ولی امروز این روند معکوس شده و شرکتهای نفتی سهم خود را به شرکتهای دولتی میفروشند. این روند سال گذشته میلادی شدت گرفت.
تحولات پیش گفته امیدی که برای جایگزینی روسیه و کشورهای جمهوری شوروی سابق برای تبدیل شدن به یک جایگزین مناسب برای کشورهای منطقه خاورمیانه به وجود آورده بود از بین برد.
بیثباتی سیاسی و تحولات مدیریتی در این کشورها امنیت انرژی در کشورهای مصرفکننده را در معرض تهدید قرار داده است. این شرایط با رویداد قطع گاز صادراتی روسیه به اوکراین از جمهوریهای سابق این کشور به اوج خود رسید.
کشورهای اروپایی که در دوران کمونیسم بهرغم مخالفتهای آمریکا از سخاوتمندی روسیه برخوردار بودند و هیچ نگرانی از قطع گاز و بحران انرژی نداشتند در دوران پیوستن روسیه به جهان آزاد با نگرانیهای شدیدی از این جانب روبهرو شدهاند.
با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین کشورهای جهان در واقع چهره جدیدی از روسیه دیدند که با سیاست مستقل و متکی به عوامل سابق حزب کمونیست در تلاش کسب سهمی از تحولات قدرت در جهان است.
پوتین برای کاهش سرافکندگیهای ناشی از فروپاشی و کسب حمایتهای اقشار وسیعی از مردم این کشور که هنوز در آرزوی دوران ثبات حکومت کمونیستی هستند، با لغو خصوصیسازیهای دوران یلتسین از سرمایهگذاری کشورهای غربی در صنایع نفت و گاز این کشور جلوگیری کرد.
پوتین حتی در روزهای اخیر با دست یازیدن به رویکردهای دوران کمونیسم به قتل مخالفان در کشورهای غربی با روشهای عجیب و غیرقابل تصور دست یازید. این رویکردها کشور روسیه را به یک مرکز بیثباتی برای سرمایهگذاری تبدیل کرده است.
مرگ نیازاف رئیس جمهوری دائمی ترکمنستان در آستانه سال میلادی چهره دیگری از این عدم امنیت سرمایهگذاری است. این رویداد به نحو چشمگیرتری بیثباتی در این منطقه را به نمایش گذاشت.
همه این تحولات که تا روزهای پایانی سال کهنه میلادی ادامه داشت، بر اهمیت نقش خاورمیانه و منطقه خلیج فارس در آینده انرژی جهان افزوده است.
اتحادیه اروپا به رغم تحولات روسیه و نگرانی از سیاستهای این کشور در سال 2006 در یک گردهمایی مهم با ولادیمیر پوتین به توافقهای مهمی برای تأمین امنیت انرژی دست یافتند که طی آن رهبران اروپایی به عدم دخالت سیاست در تأمین انرژی تأکید کردند.
پوتین نیز با استقبال از این سیاست به آنان قول داد که با عدم توجه به مسائل سیاسی انرژی کشورهای اروپایی تأمین شود. به رغم این توافقها اولویت و ضرورت تنوع منابع تأمین انرژی برای کشورهای اروپایی کاهش نیافته است.
این کشورها به احداث خط لولهای برای متصل شدن به منابع نفت خاورمیانه نیاز دارند. خط لوله نابوکو یک آلترناتیو برای تامین امنیت انرژی این منطقه است که بدون حضور ایران قابل اتکا نیست.
اگرچه دستاندرکاران آن تأکید میکنند که بدون شرکت ایران نیز در این خط لوله اقتصادی است ولی بیشک این خط لوله بدون مشارکت ایران ارزش اقتصادی ندارد.
این شرایط بیشک با توجه به تحولات پیش گفته و در روزهای پایانی سال میلادی و آغاز سال جدید اراده رهبران کشورهای بزرگ صنعتی را برای دست یازیدن به منابع مطمئن انرژی بیش از پیش مصمم کرد.
مالتوسهای نفتی
فرضیه مالتوس در مورد کاهش منابع غذایی جهان و بروز جنگ جهانی برای تأمین غذا با تولید کود شیمیایی باطل شد. فناوریهای جدید و در واقع اتکا به عقل و تجربه بسیاری از فرضیههای غیرقابل انکار را باطل کرده و خواهد کرد.
در سالهای اخیر نگرانی از کاهش منابع نفتی که همه آنها بخش دوم عمر خود را میگذرانند و محدودیت منابع نفتی کشف شده جهان با توجه به پیشبینی رشد بیحساب مصرف، نگرانی از زندگی در جهانی سرد و تاریک را در آینده نوید میداد.
ورود چین با جمعیت وسیع به بازار نفت تعادل مصرف در جهان را بر هم زد و بسیاری از کارشناسان نفتی به این تئوری اعتقاد یافتند که دوران اوج تولید فرا رسیده و از این پس با رشد مصرف و کاهش تولید، جهان با دوران بحران انرژی روبهرو خواهد شد.
ولی همه این پیشبینیها با اتکا به تجربه بشر در به کارگیری تکنولوژی در حل بسیاری از مشکلات جهان این نگرانیها را بر طرف کرد.
بی شک تکنولوژیهای جدید امکان برداشت بیشتر از منابع موجود نفت که دوره دوم عمر خود را میگذرانند و منابع کشف شده را بیش از گذشته فراهم میکند.
این فناوریها علاوه بر این امکان تولید انرژیهای جایگزین را نیز فراهم خواهد کرد ولی به طور قطع در دوران جدید با توجه به هزینه به کارگیری فناوریهای جدید، قیمتهای بالاتری را در بازار نفت ایجاب میکند.
رشد بیسابقه قیمت نفت در سالهای اخیر علاوه بر زمینهسازی تحول در بازار نفت در عین حال تفاوت ارزش واقعی دلار را نیز در طول سالهای گذشته جبران میکند.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اگرچه قیمتهای نزدیک به 90دلار در بازار نفت ادامه نیافت ولی در صورت فراتر رفتن قیمت تا بیش از یک صد دلار همچنان کاهش ارزش واقعی دلار را در طول سالهای گذشته جبران نمیکند.
علاوه بر افزایش قیمت برای اصلاح بازار نفت باید شرایط حاکم در کشورهای مهم تولیدکننده نفت از جمله کشورهای خاورمیانه به ویژه سیاستهای اداره دولتی صنایع نفت تغییر کند.
دولتی بودن تأسیسات نفتی موجب کندشدن روند جذب سرمایهگذاریهای جدید برای توسعه و افزایش تولید و بهکارگیری فناوریهای جدید میشود.
این مسئله در مناطقی که دچار مشکلات سیاسی و ناآرامیهای شدید هستند نیز به خودی خود موجب کاهش سرمایهگذاری میشود که منطقه خاورمیانه به دلیل بیثباتی پایدار ناشی از تحولات عراق و پرونده هستهای ایران با موانع بیشتری روبهرو است.
بنابراین علاوه بر تغییر شرایط سرمایهگذاری باید ثبات در این بخش از جهان بیشتر از گذشته مورد توجه باشد.
نفت ارزان یا گران
احمد زکییمانی- وزیر اسبق نفت عربستان- در دورانی که در این سمت بود بر سیاست نفت ارزان تأکید داشت و دلیل آن را نگرانی از حذف سهم نفت از اقتصاد جهان با اقتصادی شدن تولید منابع جایگزین انرژی به جای نفت میدانست.
وی برای اثبات این ایده خود بر این نکته نیز تأکید میکرد که دوران نوسنگی به دلیل کاهش و نبود سنگ تغییر نکرد بلکه جایگزین شدن آهن به حذف سنگ از مرکز ثقل توجه بشر منجر شد.
این استدلال و تلاش برای حفظ سهم اوپک در بازار نفت در یک دوره طولانی بر سیاست کشورهای عضو اوپک به دلیل جایگاه مهم عربستان حاکم بود ولی با خروج زکی یمانی از صحنه این تفکر نیز به تدریج از صحنه خارج شد ولی جایگاه مهم عربستان در بازار نفت جهان حفظ شد.
در واقع یکی از عوامل مؤثر در تحول در بازار نفت تغییر دیدگاه اوپک در مورد قیمت نفت است.
امروز نفت قیمتهای بیسابقهای را تجربه میکند و فاصله ارزش واقعی دلار با تورم در اقتصاد جهان تا حدی جبران شد ولی این نگرانی همچنان باقی است که قیمتهای بالا سرمایهگذاری در انرژیهای جایگزین را افزایش دهد. آیا دور نیست که به بازارآمدن محصولی مشابه نفت این کالا از سکه بیفتد.
با توجه به این نگرانی و تأکید اعضای اوپک قیمتهای 50 تا 60 لار قابل قبولترین قیمت در شرایط امروز است؛ قیمتی که هم برای تولیدکنندگان و هم برای مصرفکنندگان عادلانه است.
کاهش قیمتها
با توجه به اینکه تولید اوپک و ظرفیت مازاد آن بالا نیست، انتظار نقش موثر این سازمان در بازار دور از انتظار است. البته با نگاهی به سرمایهگذاریهای انجام شده در بخشهای بالادستی و پاییندستی نفت خام در کشورهای خاورمیانه، بازار در آینده با مخاطره قیمتی بالایی روبهرو نخواهد شد و حتی برخی منابع قیمتهای حدود 50 دلار را برای دو تا سه سال آینده در بازار نفت پیشبینی کردهاند.
افزایش قیمت نفت موجب سرمایهگذاریهای فراوانی در بخش بالادستی و پاییندستی نفت در خاورمیانه و آفریقا و آمریکا انجام شده است.
یک مسئله مهم سرمایهگذاری در بخش پاییندستی است که در سالهای اخیر یکی از عوامل افزایش قیمت به دلیل ناکافی بودن توان تولید فرآورده به ویژه بنزین در پالایشگاههای موجود جهان بود.
سرمایهگذاری در بخش تولید فرآورده چه در آمریکا و چه در آسیا آینده مطمئنی برای فرآوردههای نفتی ایجاد کرده که تأثیر این متغیر را در بازار کاهش داده است.
چشمانداز پیش گفته شرایط باثباتی در بازار در اوایل سال جدید میلادی ایجاد کرد و این امر به کاهش قیمت نفت پس از چهار سال رشد پیدرپی منجر شد.
بر اساس گزارش سازمان بینالمللی انرژی، میانگین قیمت نفت در سال 2006 نسبت به سال2005 به طور متوسط 8/0درصد کاهش یافت. اگرچه قیمتها هنوز بالاست ولی به نظر میرسد روند کاهش آن آغاز شده است.
قیمتها از سال 2001 به طور پیوسته افزایش یافت. رشد 40 درصدی قیمتها در سال2005 بیشترین رشد بود.