درست از همان روزهایی که عبدالعزیز فرمانفرماییان در سال 1345، نخستین طرح جامع شهر تهران را طراحی کرد و ساختار افقی تهران را برای نخستین بار برنامهریزی کرد، تهران بهتدریج بزرگ شد و رشدش را بهصورت افقی ادامه داد. در واقع اگرچه این طرح نخستین طرح جامع شهری بود و براساس آن نیز طرح تفصیلی شکل گرفت، اما بهنظر میرسید که محاسبه مهندس عبدالعزیز فرمانفرماییان برای پهنهبندی شهر تهران طبق الگوی افقی گامی نادرست بوده باشد.
پس از آن روز با وجود آنکه توسعه شهر هر روز روستاهای بسیاری را در خود جای داد و بیش از 48 روستای اطراف شهر تهران به درون شهر کشیده شد، اما حفظ چهره و شاخصه اصلی شهر نیز برای مدیران وقت شهری بهعنوان یک معضل همچنان پابرجا بود.
تهران شهری نبود که تحمل جمعیت زیادی را داشته باشد. از سویی کوههای شمال شهر بهعنوان حصاری ضلع شمالی این شهر را محصور کرده بود نیز ادامه شهر به سمت شمال را ناممکن کرده بود؛ بنابراین طبیعی بود که پهنههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و مسکونی در جایجای شهر و بدون برنامه و بهدور از چشم مدیران شهری شکل گیرد و طرح تفصیلی که برای نخستین بار در سطح شهر تهران طراحی شده بود، نادیده گرفته شود؛ این ماجرای 40 سال اجرای طرح تفصیلی در شهر تهران بود.
با تغییر مدیریت شهری، هر بار پهنهای جدید به تهران اضافه میشد و هر بار رشدی نامتوازن در جای جای شهر شکل میگرفت، تا جایی که یکبار در روزهای آغازین اجرای طرح جامع و تفصیلی عبدالعزیز فرمانفرماییان در دهه 50، شهر تهران یکباره گسترش یافت و به ابر شهر تبدیل شد. در آن دوره شهردار وقت (غلامرضا نیکپی) با گسترش پهنههای مسکونی در مناطق غربی و شمالی شهر باعث گسترش شهر تهران شد و در این راه، بر جمعیت شهری پایتخت افزود. در واقع طرح عبدالعزیز فرمانفرماییان
به نوعی گامی بود برای گسترش قانونی حریم شهر تهران که منجر به افزایش جمعیت شهر تهران شد و محدوده شهر نیز گسترش قابلتوجهی یافت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شهر تهران رشد آرام خود را اگرچه در یک مقطع متوقف کرد، اما دوباره از سرگرفت. بالاخره در اوایل سالهای 70، شهر تهران دوباره رشدی حیرتآور یافت و پهنههای اقتصادی و مسکونی آن نیز دچار تغییر شد. در آن سالها 2منطقه شهری تازه به شهر تهران اضافه شد و بخشهای غربی شهر تهران که عمدتا کاربری غیرمسکونی داشت و به فضای سبز اختصاص یافته بود، به سکونتگاه شهروندانی تبدیل شد که «شهروندان تازه تهران» نام گرفتند.
حتی تصویب طرح ساماندهی شهر تهران در شورایعالی شهرسازی نیز نتوانست دغدغه گسترش شهر تهران را از میان ببرد و این دغدغه همچنان ادامه داشت. بالاخره در سال 85 و با تصویب طرح جامع شهر تهران، یکباره تمامی دغدغههای مربوط به گسترش شهر تهران و ساماندهی پهنههای مختلف شهر فرو نشست.
پس از تصویب طرح جامع شهر تهران، نوبت به طرحی فرودست رسید و طرح تفصیلی با دقت بیشتر و با تمرکز بر نقشههای یک دوهزارم برای تکتک مناطق شهر تهران طراحی شد.
این طرح میتوانست ضامن اجرایی مناسبی برای شهر تهران باشد و در واقع سند مرجعی برای اداره شهر تهران.
چیزی که بسیار دارای اهمیت است، آن است که تهران چه در روزهای ابتدایی پایتخت شدن و چه حتی در روزهایی که نخستین طرح جامع شهری در آن به اجرا درآمد، شاید کمتر این امکان را داشت که با توجه به اقلیمهای مختلف و پهنهبندی مناسب، میزبان فضاهایی باشد که به نوعی مبین کاربریهایی باشد که پیش از آن در مناطق مختلف قابل رویت بود.
اگرچه این امید وجود دارد که پس از اجرای طرح تفصیلی شهر تهران که از ابتدای فروردین ماه در تهران آغاز شده است، طرح موضعی و موضوعی بتواند تحولی نو در چهره محلات این شهر ایجاد کند و گامی ماندگار در تاریخ شهرسازی تهران باشد، اجرای طرح تفصیلی نیز به نوبهخود دارای ارزش بسیاری است.
در واقع طرح تفصیلی یکپارچه شهر تهران نقطه آغازی است بر محلهمحوری که شهردار تهران از نخستین روزهای فعالیتش در مدیریت شهری به آن اشاره میکرد و طراحی طرح موضعی و موضوعی نقطه عطفی است بر آن؛ این مسیر با اجرای طرح تفصیلی تهران به انجام میرسد؛ طرحی که شورای شهر تهران پس از ساعتها کار کارشناسی بالاخره ابتدای هفته جاری به تصویب رسانده و شهرداری تهران نیز اعلام کرده است که از ابتدای فروردین 90، طرح تفصیلی شهر تهران مرجع رسمی برای اداره شهر است و دیگر طرحها نیز دیگر قابل اجرا نخواهد بود.