از کنارشان گذشته‌ایم، بی‌آن‌که به‌یاد بیاوریم پشت آن درها و دیوارها ساکنانی خاص و متفاوت به انتظار میهمان نشسته‌اند تا راوی داستان‌های کهن باشند.
آنهایی که فرصت تماشای موزه‌ها را از دست می‌دهند، فراموش کرده‌اند که این داستان‌ها به آنها و سرزمینشان تعلق دارد. اشیای درون موزه‌ها در سکوت ایستاده‌اند، اما در پشت پرده این سکوت دنیایی از خاطره جاری است که هر کدامشان داستانی دارد از روزی در دورانی باستانی. داستان سازندگان در پشت نقاب‌های سنگی حفظ شده است تا با گذر از قرن‌ها حادثه و ماجرا به نسل‌های بعدی برسد و آنها را از روزگار پیشینیان باخبر کند.
بسیاری وقت‌ها از کنار مکان‌هایی بی‌تفاوت می‌گذریم که چنین تجربه گران بهایی را تنها برای ما حفظ کرده‌اند و انتظار می‌کشند تا مشتاقانه به تماشای خاطراتشان برویم. آنها پس از این که ما راه کج کردیم ، از آن درها گذشتیم و در برابرشان ایستادیم، از پشت پرده سکوت به ما خواهند گفت که نیاکانمان قرن‌ها پیش چگونه لباس می‌پوشیدند و از چه ابزاری استفاده می‌کردند. اگر این فرصت را به خود بدهیم که با دقت چندباره به تماشا برویم، به ماجراهای دیگری خواهیم رسید و آن وقت می‌توانیم بدانیم که آنها چگونه فکر می‌کرده‌اند و چه مهارت‌هایی داشته‌اند.
در پشت درها و دیوارهای ساختمان به ظاهر عادی موزه‌ها ، دنیایی متفاوت از حکایت‌های عجیب و غریب منتظر کسانی است که ارزش تماشای تاریخ را به‌یاد بیاورند. هر موزه تماشاخانه‌ای است از قرن‌ها ماجرا که بر سرزمین‌ها و ساکنانشان گذشته است تا روزگار کنونی شکل بگیرد. نمایش‌های این تماشاخانه یادمان می‌آورد در سرزمینی باستانی زندگی می‌کنیم که بخشی از تاریخ کهن را به عنوان میراث فرهنگی حفظ کرده است.
ساکنان باستانی موزه‌ها هر روز انتظار می‌کشند تا ما را با این میراث آشنا کنند.
