افزایش قیمت انرژی از یک سو و عدمصدور مجوز از سوی دولت برای افزایش قیمت کالاها از سوی دیگر انتقادات شدیدی را از سوی تولیدکنندگانی که طی ماههای گذشته چشمانتظار تحقق وعدههای دولت بودهاند، بهدنبال داشته است.دراینباره با علی نقی خاموشی، رئیس سابق اتاق بازرگانی به گفتوگو نشستیم.
- در یک نگاه کلی شما تغییراتی را که با اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها در سیاستهای تعیین قیمت کالاهای تولیدی رخ داده است، چگونه ارزیابی میکنید؟
تا پیش از این یعنی تا قبل از اجرای قانون هدفمندی یارانهها قیمت کالاها در بازار، یارانهای بود چون در فرایند تولید آنها به انرژی مصرفی یارانه تعلق میگرفت و این کالای یارانهای با هر قیمت تمام شدهای که داشت در بازار فروش به یک حالت تعادل رسیده بود و قیمت فروش آن علاوه بر پوشش دادن هزینه تولید، احتمالا سودی هم نصیب تولیدکننده میکرد، اما در حال حاضر قیمت انرژی برای واحدهای تولیدی در حال آزادسازی است و از طرفی ادعا هم چنین است که قیمت کالاها نباید بالا برود و حتی باید کمتر هم بشود. بدین ترتیب تعادل بازار کاملا به هم خورده و به عقیده من این مسئله یکی از مشکلات اساسی قانون هدفمندسازی یارانههاست و درصورت عدماتخاذ راهکارهایی برای بازگشت تعادل، مشکلات تولیدکنندگان ادامه پیدا خواهد کرد.
- اما به هرحال دولت و مجلس در فرایند تدوین و تصویب این قانون چندین راهکار حمایتی برای تولیدات درنظر گرفتهاند. فکر نمیکنید درصورت رعایت این نکات و البته توجه تولیدکنندگان به ارتقای تکنولوژی تولید، این مشکلات بهتدریج برطرف شود؟
درست است. اما قانون مصوب مجلس باید رعایت شود و مابهالتفاوت گران شدن نرخ انرژی به تولیدکنندگان پرداخت شود. در این شرایط شاید بتوان آینده امیدوارکنندهای پیش روی تولیدات دید. در شرایطی که تاکنون این قانون بهطور دقیق اجرا نشده و یارانه تولیدات بهطور کامل پرداخت نشده، تولیدکننده چگونه میتواند به نوسازی تجهیزات خود بپردازد و بدین ترتیب چطور میتوان گفت که مشکلات بهتدریج حل خواهد شد.
- در مورد ضرورت اجرای قانون درست میفرمایید. نظرتان در مورد خود قانون چیست و اصولا از نظر شما بهترین راهکار برای حمایت دولت از تولیدات چیست؟
ببینید؛ به هرحال در این شرایط تولیدکننده احتیاج به کمک دولت دارد و دولت هم باید به هر نحوی که شده برای سرپا نگه داشتن تولیدات برنامهریزی و اقدام کند. این کمکها هم میتواند در قالبها و اشکال متفاوت باشد. بهعنوان مثال، اینکه قیمت سوخت را برای واحدهای انرژیبر پایین بیاورد. اما اگر این امکان برای دولت وجود ندارد باید به تولیدکننده اجازه دهد کالای خود را در بازار با قیمت تعادلی به فروش برساند؛ یعنی قیمتی که در پایینترین سطح خود هزینههای تولید را پوشش دهد. به هر حال این قانونی است که دولت درصدد اجرای آن بوده و با این کار در حال ایجاد تحول در اقتصاد است. هزینههای این کار هم باید تا حد امکان بردوش خود دولت باشد و برای آنها برنامهریزی کند؛ نه اینکه به تولیدکننده فشار بیاورد تا این فشارها را تحمل کند.
- حتما تصدیق میکنید که بازار دو طرف دارد؛ تولیدکننده و مصرفکننده. درصورتی که قیمت از حدی بالاتر برود مصرفکننده توانایی خرید نخواهد داشت و احتمالا سراغ کالاهای جایگزین میرود. با این وجود معتقدید که باید کالاها با قیمت آزاد در بازار فروخته شوند؟
این مسائل باید در حسابهای اولیه تعیین نرخ یارانه نقدی برای مردم مورد توجه قرار میگرفت اما متأسفانه از این نکته نیز غفلت شده است.
- یعنی بهنظر شما یارانه نقدی مردم باید بیش از رقمی باشد که هماکنون پرداخت میشود؟
قاعدتا باید اینگونه باشد. بالاخره یک طرف باید درست شود.
- ولی این کار دوباره هزینههای دولت را بالا میبرد.
پیشتر هم گفتم، این مشکل دولت است. تولیدکننده چه گناهی دارد که باید افزایش هزینههای دولت را تحمل کند؟ اگر هزینههای دولت بالا رفت به تولیدکننده چه ارتباطی دارد؟ سیاست اجرای قانون هدفمندی یارانهها بر مبنای نرخهایی تعیین شده که البته در این بین نکاتی فراموش شده است. بهنظر من باید تجدیدنظری در این قانون صورت گیرد و نکات فراموششده در قانون جدید قید شود.
- آیا این هزینه باید از محل آزادسازی قیمتها جبران شود؟
بله، از محل آزادسازی قیمتهای سوخت باید جبران شود، چون ریشه خارج شدن وضعیت مالی بنگاههای تولیدی از حالت تعادل و تراز همین قیمت سوخت است و باید مورد تجدید نظر قرار گیرد.
- یعنی معتقدید نکته اساسی در این قانون، یارانهای است که برای تولیدات در نظر گرفته نشده و باید یک بازنگری و اصلاح در آن صورت گیرد؟
بله؛ البته باید توجه داشت که اگر تدابیری در این خصوص اندیشیده نشود و از طرفی اجازه افزایش قیمتها هم به تولیدکنندگان داده نشود، قیمتها به هرحال در بازار بالا خواهند رفت و امکان جلوگیری از این افزایش هم وجود نخواهد داشت.
- بنابراین شما معتقدید که با شرایط فعلی تولیدکنندگان قادر به ادامه فعالیت نیستند؟
اگر این تراز در هزینهها و درآمدهای آنها بهوجود نیاید، بله؛ امکان ادامه فعالیت از آنها سلب خواهد شد.
- شما بهعنوان یکی از فعالان عرصه تولید، کدام روش را برای حمایت دولت از تولیدات بهمنظور برقراری تراز هزینهها و درآمدها بهتر میدانید؟ کمکهای بلاعوض که در قانون آمده یا ارائه یارانه به سود تسهیلات که هماکنون در حال اجراست؟
ارائه یارانه به سود تسهیلات این اشکال اساسی را دارد که کسی که از تسهیلات استفاده نمیکند از کمکهای دولت هم بینصیب خواهد بود؛ یعنی هر تولیدکنندهای که بخواهد درست کار کند و روی پای خودش بایستد، یک هزینه اضافی به او تحمیل میشود.
الان تفاوت هزینههای قبل و بعد از اجرای قانون هدفمندی یارانهها مشخص است و نکته اصلی اینجاست که این مابهالتفاوت برای تولیدکنندگان جبران نشده و براین اساس نباید متوسل به قیمتهای دستوری شد چون این راهکار اصلا جواب نمیدهد. دولت بهعنوان مجری قانون باید بهترین راهکار را برای این موضوع بیندیشد تا علاوه بر افزایش توان تولیدات برای ادامه فعالیت با نرخهای بالای انرژی، مصرفکننده نیز در بازار متحمل هزینههای اضافی نشود.