در واقع اگر بخواهیم تصویری از حیات وحش کشور بهدست بدهیم باید نخست کیفیت و وضعیت زیستگاههایمان را بررسی و ارزیابی کنیم؛ به عبارت دیگر، حیاتوحش و مناطق طبیعی را باید یکجا دید. براین اساس، هیچ زیستگاهی وجود ندارد که تخریب شده باشد اما وضعیت حیاتوحش آن مناسب باشد. با این مقدمه سلامت حیاتوحش وقتی تضمین میشود که زیستگاه و مناطق طبیعی حفظ شده باشد، حال آنکه وضعیت تالابها (آنهایی که باقی ماندهاند) تماما زیر خط قرمز است. خجالت بار اینکه کنوانسیون رامسر در ایران شکل گرفته؛ کنوانسیونی که هدف آن حفاظت از تالابها و پرندگان مهاجر است. وقتی تالابها وضعیت مناسبی نداشته باشند وضعیت ماهیان، دوزیستان و پرندگان مهاجر زیرسؤال میرود، آن هم برای کشوری که در منطقه خشک و نیمه خشک واقع شده است.
امروزه کمتر کسی است که از سرنوشت دریاچه ارومیه مطلع نباشد. چندی پیش 2کارشناس از کشور ترکیه به ایران آمده بودند. آنها میگفتند وقتی از فراز دریاچه ارومیه میگذشتند با دیدن وضعیت رقت بار ارومیه گریستهاند. محیطهای آبی در مرز ایران یعنی دریای مازندران و خلیجفارس هر کدام چندین برابر استانداردهای بینالمللی آلوده هستند.این در حالی است که خلیجفارس چندی قبل بهعنوان یک منطقه خاص اکولوژیک از طرف سازمان ملل معرفی شد اما براساس مستندات موجود 47 برابر آبهای آزاد آلوده است. منشأ این آلودگیها در وهله نخست نفت و پس از آن مواد شمیایی ناشی از پتروشیمی است. اکنون 270گونه ماهی و پستاندار دریایی و نیز حدود 240 گونه پرنده این محیط دریایی بهدلیل آلودگی با خطر جدی انقراض مواجهاند.
ازجمله این آبزیان، دوگنگ، پستاندار باارزش و منحصر بهفردی است، همچنانکه کوسهها، مرجانها و دلفینها از جمله دلفین بینیبطری و شبه قاتل که از نوادر خلقت محسوب میشوند و نیز لاک پشتهای دریایی که میلیونها سال است در نوار ساحلی تخمگذاری میکنند در معرض نیستی قرار دارند. خزر هم بهدلیل آلودگیهای نفتی ناشی از کشورهای شمال، سموم دفع آفات و ورود گونههای غریب مانند شانهدار مهاجم وضعیت بسیار نگرانکنندهای دارد. جمعیت فکهای خزری (فکا پاستیکا) که 100سال پیش از این بالغ بر 20میلیون بود اکنون بهدلیل همین آلودگیها به کمتر از 100 هزار رسیده است. کشتیهایی که از طریق کانال ولگا وارد خزر میشوند باخود تاژکدارانی که آبزیانی قاتل کیلکا هستند به خزر میآورند در حالی که کلیکا منبع تغذیه ماهیان خاویاری است و بدیهی است که کاهش کیلکا چه تأثیری بر ماهیان خاویاری دارد.
در خشکی هم وضعیت نابسامان است؛ برای مثال قرار است در حاشیه میانکاله که یکی از باارزشترین تالابهای کشور است پالایشگاه احداث شود. افزون بر این، میخواهند جادهای به طول 10کیلومتر در این تالاب احداث کنند. تالابی که روزگاری نه چندان دور روزی 80هزار بال پرنده در خودجای میداد امروز بهدلیل همین سوءمدیریتها و دخالتهای غیرمسئولانه تهی از پرندگان و سایر زیستمندان شده است تا آنجا که حتی در اوج روزهای کوچ پرندگان شمارشان به 8هزار بال نمیرسد.
راهکار
اگر ما میخواهیم حیات وحش را حفظ کنیم در وهله نخست باید زیستگاه آنها را حفظ کنیم. حفاظت از زیستگاهها هم معیار و ضوابط تعریف شدهای دارد. نمیتوان از پارکهای ملی خطوط انتقال انرژی نظیر نفت وگاز عبورداد وآن وقت ادعا کرد که ما به فکر حفظ حیات وحش هستیم. با روندی که اکنون وجود دارد بهزودی حیاتوحش را باید در باغوحش جستوجو کرد. این پیشبینی
«ای یو سی ان» است که هشدار داده است کشورهایی که برای حیات وحش خود ارزش قائل نیستند تا سال 2050 سرزمینشان از حیات وحش تهی میشود. سرشماریهای اخیر نشان میدهد در تمام زیستگاههای کشور فقط 17هزار رأس آهو وجود دارد، حیوانی که با ادبیات، هنر و فولکلور ما گره خورده است. بخش عمدهای از کاهش جمعیت این حیوان ناشی از تخریب زیستگاههاست. این زنگ خطری است برای بهخود آمدن ما!