خانه کتاب بهعنوان یکی از مؤسسات خدماتی در امور مربوط به کتاب، البته وظایف مهمتری نسبت به تعیین مالکیت معنوی نیز دارد، اما شاید بیآنکه چندان به این موضوع اندیشیده باشد، بر موضوعی دست گذاشته است که سالهای سال است در همه دنیا، به نامی واحد شناخته میشود و در ایران، نبودش، این مؤسسه را به طرح «منشور اخلاقی نویسندگان» رسانده است.
منشور اخلاقی نویسندگان، نام مناسبی نیست و پیش از هر چیز، کلمه اخلاق در آن، ذهن را به مسیری متفاوت با آنچه مراد اصلی است، میکشاند.
مراد اصلی از منشور اخلاقی نویسندگان، چنانکه از توضیحات مدیرعامل خانه کتاب برمیآید، تقریبا همان چیزی است که اگر بخواهیم معاهدههای بینالمللی موجود مرتبط با مالکیت معنوی را به زبان خودمان ترجمه کنیم، به دست میآید.
به عبارت دیگر، اخلاق در عبارت منشور اخلاقی نویسندگان، به رفتار اخلاقی نویسندگان در ارتباط با یکدیگر و نیز حرفهشان اشاره دارد و مهمترین نکته در این ارتباط، رعایت حقوق معنوی مولفان است. اما آیا رعایت اخلاق حرفهای، میتواند شامل نکات دیگری نیز باشد؟ و آیا تنها نویسندگان باید نکات اخلاقی را رعایت کنند؟
توجه بیشتر به مفهوم اخلاق در امور مربوط به کتاب و نشر، خیلی زود ما را به نتیجه روشنی میرساند؛ از هر راهی که برویم، دیر یا زود به شکلهای گوناگونی از مفهوم قدیمی و جهانی مالکیت معنوی میرسیم. بهعنوان نمونه، کتابسازی که میتواند یکی از بندهای منشور اخلاقی مفروض باشد، تقریبا در همه موارد، اگر بهطور صحیح به کار رود، حاصل کنار هم گذاشتن مطالب دیگران است، بدون دادن ارجاع و بیان مأخذ. ترجمه متون و ذکر منابع کتاب اصلی بهعنوان منابع خود نیز نمونه دیگری از مسئله مالکیت معنوی است و الخ.
از سوی دیگر، آنچه میتواند در هر منشوری، بهعنوان قوانین و معیارهای اخلاقی کار در این حوزه محسوب شود، تنها در همین نکات خلاصه میشود. به عبارت بهتر، اخلاق در این کار، ربطی به رفتار فردی و شکل و ظاهر و شیوههای نشست و برخاستن، نظیر آنچه در منشور اخلاقی ورزشکاران دیده میشود، ندارد و دست بالا میتواند به رعایت اصول حرفهای در رابطه با همکاران اشاره کند.
همان چیزی که در منشور اخلاقی نویسندگان نیز قرار است لحاظ شود. با این وصف، آنچه در این منشور خواهد آمد، به نویسندگان خلاصه نمیشود، بلکه همه آنها که به شکلی در این فضا کار میکنند لازم است آن را رعایت کنند. بهعنوان مثال، ناشران حتی بیش از نویسندگان به منشور اخلاقی با این تعریف نیاز دارند.
با توجه به این دو نکته، میتوان پیشبینی کرد که آنچه از منشور اخلاقی به دست خواهد آمد، محتوایی نظیر معاهدات بینالمللی در حوزه مالکیت معنوی است، با نامی دیگر.
معاهداتی که سالهاست در همه دنیا رعایت میشوند و تنها معدودی از کشورها، از جمله ایران، خود را موظف به اجرایشان نکردهاند. در واقع، آنچه خانه کتاب را به سوی منشور اخلاقی نویسندگان کشانده است، شاید بیش از هر چیز، همین نکته، یعنی عضو نبودن ما در هیچ کدام از این معاهدات است.
چیزی که سبب شده است در بعد بینالمللی، به سادگی هر تولید ادبی و هنری را در هر شکلی (نظیر کتاب، فیلم، نرمافزار و...) از هر کشوری که دلمان بخواهد وارد کشور کرده و بیتوجه به موضوع اخلاق، استفاده میکنیم و در بعد داخلی نیز، همین رویه که دیگر به عادت همهمان تبدیل شده، طبیعتا ادامه مییابد.با این وصف، این پرسش که آیا با وجود معاهدات بینالمللی که همه به شکلی منشور اخلاقی محسوب میشوند، نیاز است ما نیز منشور اخلاقی ویژه خودمان را تدوین کنیم یا خیر، پرسش قابل مطالعهای است.
همین طور این پرسش که آیا رعایت نکات اخلاقی در خلق، تنها در داخل مرزهای خودمان ضروری است یا لازم است حالا که به موضوع اخلاق میاندیشیم، کمی جهانیتر به آن نگاه کنیم. برای یافتن پاسخهای احتمالی، توجه و بررسی برخی از این معاهدات و کشورهایی که امضایشان کردهاند، خالی از لطف نیست و به این منظور، مطالعه کتاب «راهنمای حقوق مالکیت معنوی در آسیا» نوشته تاموتسو هوزومی و ترجمه لیلی حائری یزدی مفید خواهد بود. این کتاب از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است و در آن با شکل و جدول، نکات قابل توجهی درباره کنوانسیونهای مرتبط با مالکیت معنوی و کشورهای عضو آنها ارائه شده است.
براساس همین کتاب، حق مولف دربرگیرنده «حقوق مالکیت، حقوق اخلاقی و حقوق وابسته» است. به عبارت دیگر، وقتی از حق مولف سخن میگوییم، مرادمان تنها حق مالکیت و پرداخت وجه در قبال استفاده از اثر نیست، بلکه به همان میزان، اخلاق نیز در کار است. «کلمه حق مولف در زبان انگلیسی، دقیقا به معنی حق کپی کردن و اساسا به معنی حق بازتولید کردن اثر است. در مقابل، سایر کشورها، مثل فرانسه و آلمان، تأکید بیشتری بر عنصر اخلاقی در حقوق مولف دارند.»
اما برای اینکه درک بهتری از مفهوم این سه وجه از حق مولف داشته باشیم، بهتر است ببینیم هر یک در دنیا چه طور تعریف شده و شامل چه مواردی میشوند.
تاموتسو هوزومی حقوق مربوط به حق مالکیت اثر را اینها معرفی میکند: 1.حقوق تکثیر اثر 2.حقوق اجرا 3.حقوق ارائه اثر 4.حقوق نقل و انتقال عمومی 5.حقوق از روخوانی یا از بر خوانی 6.حقوق نمایشگاهی 7.حقوق توزیع و انتقال و واگذار کردن اثر 8.حقوق ترجمه، تغییر دادن، تبدیل کردن، منطبق کردن 9.حقوق برداشت از اثر یا اقتباس از آن.
در ایران، ما تقریبا همه حق مولف را همینها میدانیم، اما حقوق اخلاقی چیست؟ حقوق اخلاقی شامل 1.حق ارائه اثر برای عموم مردم 2.حق منعکس کردن نام مولف 3.حق حفظ صداقت و تمامیت اثر میشود.
علاوه بر این، در بسیاری از کشورها، قوانین حق مولف نه فقط حامی خالقان آثار است، بلکه از کسانی که اثر را اجرا کرده یا در معرض دید عموم میگذارند نیز حمایت میکند. این نکته، همان چیزی است که حقوق وابسته نامیده میشود. هر یک از این موارد، زیرشاخهها و جزئیات بسیاری دارند و در معاهدههای مختلف، بهصورتهای متفاوتی عنوان شدهاند.
اما برای اینکه شرایط ایران را در عرصه جهانی رعایت حقوق مرتبط با آثار درک کنیم بد نیست بدانیم که ایران یکی از
13 کشوری است که در هیچیک از چنین سازمانهایی عضو نیست و هیچیک از معاهدات را امضا نکرده است. به عبارت دیگر، جز ایران، تنها 12 کشور دیگر در تمام دنیا وجود دارند که به هیچیک از حقوق اخلاقی مرتبط با استفاده و تولید آثار پایبند نیستند.
این 12 کشور عبارتند از: عراق، ترکمنستان، ازبکستان، سنمارینو، اریتره، اتیوپی، سائوتوم و پرینسیپل، سیشلس، سومالی، ساموآ، بوتان و ویتنام. («سائوتوم و پرینسیپل» و «سیشِلِس» 2 کشور آفریقایی هستند.
ساموآ نیز کشوری است در منطقه اقیانوسیه.) در این بین، معاهده برن که به قانون کپی رایت معروف شده است، بیشترین عضو را دارد و تا سال 2004، 155 کشور آن را امضا کردهاند.