او در این کتاب که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده به بررسی پیشخوانیها، نوحهها و مرثیهها در تعزیه نواحی ایران میپردازد و دامنه تحقیق خود را از شمال و شرق کشور آغاز و در شهرهای جنوبی کشور به پایان میبرد.
او معتقد است با توجه به اینکه بخش مهمی از ساختار فرم در تعزیه را موسیقی شکل میدهد، میتوان نتیجه گرفت تعزیه بدون موسیقی فقط شعر است و از آنجا که همه اشعار آن وزین و استوار نیست نمیتواند بهتنهایی القا کننده مفاهیم مورد نظر باشد؛ پس بنابراین نماد دهنده شعر تعزیه موسیقی است.
این محقق و پژوهشگر در کتاب ققنوس رابطه موسیقی و تعزیه را اینگونه بیان میکند: اگرچه در حال حاضر مردم از طریق رسانههای دیداری و شنیداری انواع موسیقی را میشنوند اما نباید فراموش کنیم که در گذشته و بهویژه در دوره قاجار گسترش موسیقی ردیفی در نقاط مختلف کشور از طریق تعزیه بوده است و همین گسترش از طریق تعزیه، موسیقی ردیفی را به عنوان موسیقی ملی و نمادی از وحدت ملی معرفی کرد.
نصری اشرفی حفظ فرهنگ شفاهی از جمله تعزیه و موسیقی آن را نیازمند یک برنامهریزی واحد میداند و میگوید ارگانهایی مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه هنری بهطور پراکنده و با سفارش دادن پژوهش در این حوزه از تحقیق در مورد فرهنگ شفاهی تعزیه حمایت میکنند که این حمایتها باید ساماندهی شده و بهصورت واحد انجام شود چرا که خطر فراموشی، فرهنگ شفاهی را تهدید میکند.