سازندگان این مجموعهها تلاش کردهاند از زوایای مختلف به شخصیت امام(ع) و واقعه عاشورا نزدیک شوند و نکات ناگفتهای را مطرح کنند که دیگران کمتر به آنها پرداختهاند.
به دلیل اهمیت ماجرای عاشورا و شهادت امام حسین (ع) مجموعههایی که درباره این حضرت ساخته شده بیشتر از دیگر امامان است. این تنوع و تعدد تولیدات باعث شده تعداد آثار قابل دفاع درباره امام حسین(ع) بیشتر از ائمه دیگر باشد. هر چند در این عرصه هم همچنان جای تجربههای تازه و متفات خالی است.
معصومیت از دست رفته
داود میرباقری در «معصومیت از دست رفته» توانسته مفاهیم و مضامین معنوی که در فرهنگ شیعه و قیام عاشورا وجود دارد در دل داستانی جذاب مطرح کند. تم عاشقانه داستان به جذابیت مجموعه کمک کرده است.
«معصومیت از دست رفته» شخصیتهایی خیالی دارد، اما میرباقری این کاراکترها و حوادث غیرواقعی را در ارتباط غیرمستقیم با قیام عاشورا قرار داده است. شوذب (امین تارخ) که زمانی دوستدار و پیرو علیابن ابیطالب(ع) بوده خزانهدار و محرم امویان میشود و دل به دنیا میسپارد.
دیالوگنویسی فاخر میرباقری در این مجموعه هم یکی از امتیازهای کار است. دیالوگهای دلنشین و آهنگینی که میرباقری بیشتر از زیباییشان به مفاهیمی که در آنها مستتر شده توجه کرده است. بازیهای خوب بازیگرانی که میرباقری در نقشهای تازهای از آنها استفاده کرده، هم یکی دیگر از ویژگیهای مثبت «معصومیت....» است.
«معصومیت از دست رفته» مانند مجموعه عظیمی مثل «امام علی(ع)» نیست. میرباقری در ساخت این مجموعه بودجه کمتری داشته، اما حساسیت و دقت نظری که به خرج داده این مجموعه را به یکی از مهمترین مجموعههایی تبدیل کرده که موضوعی مرتبط با امامحسین (ع) و واقعه عاشورا دارد.
فیلمنامه «معصومیت....» ظرایف و جزئیات زیادی دارد. یکی از مهمترینشان پرداختن به شخصیتها، مفاهیم و مناسباتی است که محدود به زمان و مکان خاصی نیست و در دنیای امروز هم کاملاً مصداق دارد. هر انسانی در بزنگاههای زندگی گاهی خطا میکند و از راه درست فاصله میگیرد.
دور شدن از حق و به جبهه باطل پیوستن مسئلهای نیست که محدود به زمان و مکان باشد. یکی از ویژگیهای یک اثر جذاب مذهبی این است که دنیا و آدمهای امروز را به گذشته پیوند بزند و تاریخ را آنچنان دور و غیر قابل لمس نداند که مخاطب نتواند با آن ارتباط برقرار کند؛ اتفاقی که در «معصومیت از دست رفته» افتاده است.
باران عشق
مجموعه اپیزودیک «باران عشق» از داستانهایی تشکیل شده که یک حلقه اتصال دارند. امام حسین(ع) و عاشورا خط مشترکی است که در این قصههای مستقل تکرار شده. «باران عشق» مجموعهای است با داستانهایی درباره جامعه امروز و آدمهایش. قصهها و شخصیتها امروزی و آشنا هستند.
در نگاه اول ارتباط دادن این قصهها با واقعه عاشورا چندان ساده به نظر نمیرسد. اما فیلمنامهنویس «باران عشق» به خوبی توانسته قصههای امروزیاش را به طور غیرمستقیم به عاشورا ربط دهد.
«باران عشق» از معدود مجموعههای غیرتاریخی است که بدون افتادن در ورطه شعارزدگی، مفاهیم و معانی فرهنگ عاشورایی را ترویج میدهد و از ماجرای شهادت امام حسین (ع) به عنوان یک عنصر معنوی در کل اثر استفاده میکند.
تجربه «باران عشق» نشان میدهد که میتوان بدون اشاره مستقیم به واقعه عاشورا، مجموعهای ساخت که هم مسائل و دغدغههای انسان معاصر را روایت کند هم فرهنگ عاشورا را ترویج و تبیین کند.
در اغلب داستانهای این مجموعه، شخصیتهای اصلی هر اپیزود درگیر مسائل و مشکلات مختلفی بودند؛ مسایلی که در نگاه اول هیچ ارتباطی با عاشورا و محرم پیدا نمیکرد، اما فیلمنامهنویس و کارگردان، شخصیتها را با ترفندهایی دراماتیک به واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) مربوط میکردند. تنوع شخصیتها و موقعیتها فضای مجموعه را غیرتکراری و جذاب کرده بود.
سفر سبز
در نگاه اول قصه اصلی مجموعه «سفر سبز»ارتباط زیادی با واقعه عاشورا ندارد. قصهای آشنا و جذاب که داستان سفر جوانی (پارسا پیروزفر) به ایران است. دانیل در این سفر تلاش میکند راز گذشتهاش را فاش کند. اما سفر در ماه محرم اتفاق میافتد و هر چه قصه پیش میرود، وجه مذهبی و دینی آن پررنگتر میشود.
«سفر سبز» از معدود مجموعههایی است که به طورمستقیم به معجزه میپردازد و حتی آن را به تصویر میکشد. اما محمدحسین لطیفی به خوبی از عهده این کار برمیآید.
در «سفر سبز» هم، قصه کاملاً امروزی و معاصر است. مایههای آشنا و تماشاگرپسندی هم دارد. ترکیب بازیگران و تم عاشقانه مجموعه هم جذابیت آن را بیشتر کرده. اما همه این ویژگیها به برجسته شدن مفاهیم و معانی مذهبی و معنوی مجموعه کمک کرده است. لطیفی توانسته تعادلی در کار ایجاد کند و با توجه به ظرفیتهای داستان، بخش مذهبی مجموعه را تقویت کند.
اگر چه در «سفر سبز» به واقعه عاشورا و شخصیت امام حسین (ع) به طور مستقیم پرداخته نمیشود، اما این مجموعه به دلیل فضای معنوی و بهره گرفتن از مفاهیم دینی یکی از مهمترین مجموعههای مذهبی سالهای اخیر به حساب میآید. مجموعهای که از همدلی پیروان ادیان الهی میگوید و ارتباط محبتآمیز آنها را به تصویر میکشد و امام حسین(ع) را متعلق به همه موحدان و آزادگان تاریخ میداند.
شب دهم
حسن فتحی در «شب دهم» موفق شده علایق و دلمشغولیهایش درباره گذشته و روزگار سپری شده را با ماجرای عاشورا پیوند بزند. شخصیتهای مجموعه و فضای آن شبیه دیگر مجموعههای این کارگردان است، اما «شب دهم» نسبت به مجموعههای دیگر فتحی جنبههای مذهبی و دینی پررنگتری دارد.
امتیاز مهم این مجموعه نشان دادن پیوندی است که بین فرهنگ ایرانی و قیام عاشورا وجود دارد. «شب دهم» قصه آشنای عاشقانهاش را با مایههای مذهبی پیوند میزند.
شخصیتهای اصلی قصه که مراسم تعزیه را برگزار میکنند، در پایان تراژیک مجموعه که مصادف با پایان مراسم تعزیه هم هست، به شهادت میرسند و عزاداری زنان و شیون و فغانشان جنبهای آیینی پیدا میکند.
در «شب دهم» ماجرای عاشورا به عنوان یک عنصر مکمل در فیلمنامه وجود دارد. فتحی قصه اصلیاش را به خوبی با این عنصر مکمل پیوند میزند.مایه تحول و تغییر در شخصیتها که یکی از تمهای آشنای آثار مذهبی است در «شب دهم» وجود دارد. فتحی تلاش کرده بستر این تحول را عشقی زمینی قرار بدهد و فضایی ایجاد کند که این عشق زمینی مقدمهای برای تجربه عشقی آسمانی باشد.
«شب دهم» علاوه بر اشاره به ماجرای عاشورا و شهادت امام حسین(ع) از تعزیه به عنوان یکی از نشانههای عاشورایی در فرهنگ نمایشی ایران به خوبی استفاده کرده است.
روزهای اعتراض
«روزهای اعتراض» ساخته حسین سهیلی زاده دیگر مجموعهای است که رخدادهای تاریخ معاصر را به ماجرای عاشورا پیوند میزند. در واقع در این مجموعه کوشیده شده مقاومت مردمی در برابر رژیم پهلوی در سالهای دور در تداوم مسیر نهضت عاشورا به تصویر کشیده شود.
به همین خاطر است که ماجراهای سریال در ایام محرم میگذرد. نکته بارز «روزهای اعتراض» به تصویر کشیدن عدهای متعصب جاهل است که به گمان یاری رساندن به ظهور امام زمان(عج)، عمله ظلم میشوند.
در واقع «روزهای اعتراض» در کنار به تصویر کشیدن فرهنگ غنی عاشورا، نوعی انحراف از سوی مقدس مابها را نیز به تصویر میکشد.نقاط اوج درام در صحنههای عزاداری شکل میگیرد که بازی خوب حبیب دهقاننسب در نقش روحانی مبارز، سهم زیادی در توفیق این سکانسها دارد.