کافی است به عنوان نگهبانِ یک پارکینگ استخدام شوید، بعد یک صندلی میگذارید کنار در، مینشینید، بابت چرتزدن و خروپف کردن روی صندلی، حقوق میگیرید؛ بگذریم که راههایی نیز برای اضافهگرفتن حق پارکینگ از خودروها باز است.
برای سرقتهای احتمالی از خودروها هم به قول معروف ککتان نگزد؛ یک تابلو با این مضمون که «در این پارکینگ مسئولیت هیچگونه سرقتی پذیرفته نمیشود» نزدیک ورودی پارکینگ نصب میکنید (زیاد در دیدرَس نباشد بهتر است). این ضربالمثل هم که «خوابِ پاسبان، چراغِ دزده» قدیمی شده است، بنابراین برای یک نگهبان امروزی «خوبیت» ندارد به آن توجه کند.
هر از چندگاهی هم که به دلایل نامعلوم صدای آژیر خودرویی درآمده و متوجه میشوید که بله، کار از کار گذشته است، زیاد ناراحت نشوید و از آنجا که باید تهدیدها را تبدیل به فرصت کرد، میتوانید هنگام بازگشت راننده از وی بخواهید از شما تشکر کند! بالاخره نخستین فردی هستید که متوجه سرقت شدهاید. البته ناگفته نماند برای داشتن این شغلِ راحت، پیش از هر چیز باید حساب خود را از نگهبانهای هوشیار و با وجدانِ شهر جدا کنید.