ندارها در یک ماهی که از اکرانش میگذرد 185میلیون تومان فروخته؛ یعنی حدود نصف فروشی که «زندگی با چشمان بسته» در همین مدت به آن رسیده.
ندارها در روزهای عادی، فروش بالایی ندارد ولی در روزهای پنجشنبه و جمعه در سینمای سرگروهش (آزادی) فروش قابل توجهی دارد و همین مسئله باعث میشود تا فیلم طبق مقررات شورای صنفی نمایش کف فروشش را حفظ کرده و بر پرده دوام بیاورد. این امتیازی است که همه فیلمهای اکران شده در گروه آزادی از آن برخوردارند و به همین دلیل فیلمسازان ترجیح میدهند فیلمهایشان در این گروه به نمایش درآید. سینمایی که در آن هم فیلمها خوب میفروشند و هم در هنگام محاسبه کف برای ماندن یا از پرده برداشتهشدن، گیشه پررونق آخر هفتههای آزادی به یاریشان میآید؛ اتفاقی که حالا برای ندارها هم رخ داده و حفظ فیلم در گروه آزادی، سوءتفاهمهایی را نیز برای همایون اسعدیان تهیهکننده سعادتآباد ایجاد کرده بود که با توضیحات رضا سعیدیپور مدیر سینما آزادی برطرف شد.
اهالی سینما خوب میدانند که در تعیین مناسبات اکران میزان قدرت سینمای سرگروه سهم قابل ملاحظهای دارد. سینما آزادی همیشه یکی از پرمخاطبترین سالنهای تهران بوده و هنوز هم این ویژگی را حفظ کرده است. از سوی دیگر اما، سرگروهی به نام سینما عصرجدید وجود دارد که بهنظر میرسد سالهاست فاقد ویژگیهای سرگروهی است؛ به این معنی که فیلمهای اکرانشده در این سینما با استقبال چندانی مواجه نمیشوند و هنگام محاسبه کف فروش در عصر جدید، اتفاقی عکس ماجرای سینما آزادی رخ میدهد. استقبال پایین مخاطب از عصر جدید موجب میشود کف فروش فیلمها در این سینما خیلی زود پایین بیاید. عصرجدید به تازگی فیلم «آژانس ازدواج» را اکران کرده که فروش جالبتوجهی هم ندارد. جالب اینکه همین فیلم در 3تکسانسی که در سینمای آزادی به نمایش درمیآید بیشتر از عصر جدید که در تمام سانسها در حال اکران است، میفروشد.
شاید به همین دلیل است که شورای صنفی نمایش به واسطه شرایط سینما عصر جدید، در محاسبه کف فروش فیلمهای این سینما قدری اغماض میکند. سینما عصر جدید تا همین چند سال پیش یکی از بهترین سینماهای تهران بود و تا سالها تنها سینمای پایتخت که 3سالن نمایش داشت. سینمایی که به سینمای دانشجویی شهرت داشت و بیشتر آثاری متعلق به سینمای هنری را به نمایش درمیآورد. در دهه60 عصر جدید سینمایی بود که هر فیلمی را اکران نمیکرد و بیشتر آثار خاص سینمای متفاوت اروپا را به نمایش درمیآورد؛ جایی که فیلمهای تارکوفسکی و پاراجانف و فیلم «دانتون» آندره وایدا را به نمایش درمیآورد و اگر هم فیلم ایرانی اکران میکرد به کمتر از «نار و نی» و «کلوزآپ» رضایت نمیداد.
در دهه70 تغییر شرایط سینما دامن عصر جدید را هم گرفت. سینمایی که هنوز فیلم متفاوت اکران میکرد و بهتدریج کنار این فیلمها به نمایش آثار تجاری هم پرداخت. هوشنگ کاوه مدیر علاقهمند و سینمادوست عصر جدید هم بهتدریج اداره سینما را به پسرش واگذار کرد. در نیمه دوم دهه70 وقتی عصر جدید فیلمی از ایرج قادری را در سالن اصلیاش به نمایش درآورد در واقع با این کار، مخاطبان قدیمیاش را از این سینما گریزان کرد؛ روندی که در سالهای بعد نیز ادامه یافت و حالا سالهاست که دیگر کسی عصر جدید را به عنوان یک پاتوق فرهنگی بجا نمیآورد.
چند سال پیش حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی از تهیهکنندگان باسابقه سینمای ایران، سینما عصرجدید را از هوشنگ کاوه خریداری کردند. فرحبخش و علیخانی که سالهاست در دفتر پویافیلم به تولید فیلم مشغولند تا همین چند سال پیش جزو کسانی محسوب میشدند که نبض گیشه در دستشان بود ولی 4سال اخیر همه تولیدات این دفتر با شکست تجاری مواجه شده است؛ هرچند فرحبخش و علیخانی همچنان به تولید فیلم مشغولند و البته به اداره سینما عصرجدید هم میپردازند که از نیمه دوم دهه 80 شاهد ریزش مخاطب فراوانی بوده است.
تلاشهای مالکان جدید سینما هم نتوانسته شرایط عصرجدید را بهبود بخشد؛ سینمایی که دیگر شباهتی به عصرجدید خاطرهانگیز دهههای 50 و 60 ندارد. آخرین فیلم واقعا پرفروشی که در عصرجدید به نمایش درآمد «پسر آدم، دختر حوا» بود که 2 سال پیش اکران شد. در این سالها، فروش فیلمها در عصرجدید نسبت به دیگر سینماهای سرگروه چون آزادی و آفریقا تقریبا همیشه پایینتر بوده است. بهنظر میرسد تداوم سرگروهی سینمایی که سالهاست از دوران اوجش فاصله گرفته، منجر به ظلم به فیلمهایی میشود که در این سینما اکران میشوند. درواقع اغلب فیلمهای گروه عصرجدید را آثاری تشکیل میدهند که دیگر سرگروهها، رغبتی برای اکرانشان نشان ندادهاند.
فرحبخش و علیخانی مدتهاست در فکر بازسازی عصرجدید هستند تا شاید رونق به این سینما بازگردد.