بعدا بهدلیل آنچه خودش آنرا بیمهری خانه تئاتر میداند، از حضور در این عرصه صرفنظر میکند و همزمان با نگارش داستانهای کوتاه به عرصه فیلمنامهنویسی رو میآورد. نخستین کارش نیز بچههای کوچه دوازدهم به کارگردانی شاپور قریب است. تله فیلمهای یاد من باش، عملیات پایتخت، گامهای معلق به کارگردانی شاهرخ دولکو و حضور در سمت مشاور فیلمنامه سریال «شبمیگذرد» نیز ازجمله فعالیتهای بعدی اوست. محمود سلطانی این روزها سریال «سایه روشن» را دارد که از شبکه تهران پخش میشود. او درباره نگارش فیلمنامه این سریال توضیحاتی داده که در ادامه میخوانید.
- سریال سایه روشن به سفارش سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نوشته شده، سفارشی بودن روی کار تأثیر نگذاشت؟
خودتان هم ببینید، خیلی مشخص نیست. از سوی تهیهکننده موضوعاتی مثل قطع درختان، تکدیگری، ساختوساز غیرمجاز به من داده شد تا در کار لحاظ شود و از آنجایی که کار سفارشی آدمها را اذیت میکند، من سعی کردم این موارد را طوری در کار بیاورم که جزو بافت درام بشود و کسی که آن را میبیند متوجه سفارشی بودنش نشود. مثلا ساخت و ساز غیرمجاز را در شخصیت سعید با بازی مهدی سلوکی گذاشتهام و آن را جزو درام کردهام. سعیام این بوده و نمیدانم چقدر موفق بودهام. هیچ بازیگری هم در طول کار متوجه نشد که سفارشی از شهرداری در کار است و اشارهای به آن نشد ولی در عین حال خواسته شهرداری نیز در آن وجود دارد.
- آیا کارگردان توانست آنچه را که در ذهن شما بود به درستی منتقل کرده و تصویرسازی کند؟
این مقوله کاملا طبیعی است که نگاه نویسنده و نگاه کارگردان ممکن است با هم یکی نباشد. این مسئله در مورد ما هم صدق میکند که بهرغم یکی بودن نظراتمان در جاهای کمی با هم اختلاف نگاه داشته باشیم که کاملا طبیعی است.
- از زمان پخش سریال راضی هستید؟
خیر. برای اینکه ساعت19 شب است که بسیاری از قشر متوسط جامعه شهری در حال رفتن به منازل خود هستند، تکرار نیز در روز بعد ساعت23 شب است که در آن ساعت هم درست همین قشر در حال استراحت هستند که فردا صبح دوباره به سر کار بروند. درست بین این ساعتها اگر سریال پخش میشد خیلی بهتر بود. ساعت مناسبی نیست و خیلی از مخاطبان را از دست میدهد. سریال هم این ویژگی را دارد که اگر چند قسمت اول دیده نشود، بعدا مورد پیگیری واقع نمیشود.
- این سریال هم قرار است مثل بقیه آثاری که مخاطب ایرانی به دیدن آن عادت دارد، پس از یکسری اتفاقات و دگرگونی شخصیتها با پایانی خوش تمام شود؟
این را نمیتوانم الان بگویم چون پخش سریال ادامه دارد و باید مخاطبان درباره آن قضاوت کنند. اما من تلاش کردم بستر آن رئالیستی نزدیک به واقعیت باشد. چون ما تغییر یکباره در آدمها را در زندگی واقعی خیلی نداریم. برعکسش هم صادق است. آدمها در طول زمان تجربیاتی بهدست میآورند که منجر به تغییر فرد میشود.
- منابع شما در نگارش فیلمنامه چه بود؟
کارهای رئال اجتماعی و شخصیتهایی که مابازای اجتماعی دارند مورد علاقه من هستند. آنها در مشکلات و خوشیها از سوی مخاطب تحلیل و آسیبشناسی میشوند ولی در طراحی شخصیتها به یک سریال خارجی نگاه داشتهام البته این موضوع ربطی به خط اصلی داستان و ماجراها ندارد. من راجع به خیلی از خردهداستانها و ماجراها به روزنامهها رجوع کردم و حوادثی که پیش آمده و یا از کتابهایی که خواندهام وام گرفتهام. خیلی مسائل هم در ناخودآگاه من بوده و مرتبط به مسائلی است که در گذشته دیده و یا خواندهام.
- شخصیتهای سریال برای شما مابازای واقعی داشته است؟
بله. اگر شخصیت برای خود شما قابل لمس باشد و با آنها زندگی کرده باشید، خوب هم میتوانید درباره آنها بنویسید. یک نویسنده نمیتواند همه چیز را تخیل کند و یک دروغ است. حتی من فکر میکنم در کاری مانند یک کار سوررئال نویسنده صد در صد از تخیلش وام نمیگیرد بلکه از اطراف خود بهره میبرد و آن را به سمتوسویی که میخواهد میبرد.
- وقتی یک نویسنده در حال نگارش فیلمنامه است، شخصیتهایی خلق میکند و آنها را در ذهن خود تصویر میکند، الان بازیگرهایی که شخصیتهای ذهنی شما را ایفا کردهاند، توانستهاند جوابگوی تصویر ذهنی شما باشند؟
بعضی بازیگرها بله و برخی نه. بعضی خیلی نزدیک شدهاند و حتی مرا غافلگیر کردهاند و بهنظرم صحنه را با جزئیات بهتری ایفا کردهاند، مانند مجتبی رجبی بازیگر نقش فرشاد که در ذهن من بهعنوان نمونه هماهنگ بوده است.
- سریال با صدای خانم علو روی آنتن رفته و روایت میشود، این هم ایده خودتان بود؟
روایت ما یک روایت تماتیک بود و قصهگو نبود. قرار بود ما تصویری هم از راوی داشته باشیم اما بهدلیل مشکلاتی که پیش آمد این تصاویر گرفته نشد و راوی روی نماهای شهر تهران صحبت کرد ولی این کار جواب نداد و باعث شد تا کار از ریتم بیفتد به همین دلیل تصمیم گرفته شد که این نریشنها را کم و کمتر کنیم و دیدیم که میشود این نریشنها را کلا حذف کرد. در واقع یک جور آزمون و خطا بود که در نهایت حذف شد.
- حضور خانم علو کلا حذف میشود؟
اینگونه نیست که حتما قطع شود. حضور ایشان مایه افتخار ما و سازندگان سریال بود. در واقع قصه ما با مرگ خانم حبیبی که راوی بود شروع میشود و بعد از مرگش یکسری مطالب را میگوید. حال ما یکسری قصهها را میبینیم و خواهیم دید و در نتیجهگیری و آخر سریال خانم حبیبی را میبینیم.
- سریال 3روز در هفته پخش میشود، این شیوه پخش را شما میپسندید؟
الان مثل قدیم هفتهای یکبار سریالها پخش نمیشود. من با شیوه پخش هر شبی بیشتر موافق هستم تا یک شب در میان و بهنظرم بهتر از موارد دیگر است چون مخاطب سریال را از دست نمیدهد و با ندیدن یک قسمت چیزی را از دست نمیدهد.
- نوشتن یک سریال پر قسمت و درآوردن فرازوفرودها برایتان کار سختی نبود؟
کار سختی است اما من قبلا در کارهای دیگر نیز تجربه کسب کرده بودم که کمک بسیاری به من کرد. الان که برخی سکانسها را میبینم احساس میکنم که میشد به شکل دیگری نوشته شود و اساسا این وسواس در انسان وجود دارد که میتواند کار را بهتر بنویسد. من تمام سعی و انرژی خود را گذاشتم و با عشق این سریال را نوشتم و چیزی کم نگذاشتم اما وقتی 2سال میگذرد و تجربیات بیشتری به دست میآوری متوجه خامیهای گذشتهات میشوی.