در حالی که او در کارنامه خود و در کنار تمام آثار طنزی که ساخته فیلمهایی نظیر حامی، بیتو تنهایم، گریز از مرگ و... را هم دارد که اتفاقا هیچکدامشان طنز نیستند. اما او این روزها کارگردانی مجموعه تلویزیونی پنجره را که یک اثر ملودرام اجتماعی است، برعهده دارد. تازهترین اثر این کارگردان بهانه گفتوگوی ما با اوست.
- ساخت آثاری با مضمون تعلیم و تربیت کمتر مورد علاقه کارگردانها قرار میگیرد، سوژه سریال پنجره چه جذابیتی برای ورود شما به این حوزه داشت؟
من چون در آموزش و پرورش خدمت میکردم و بهعنوان مربی تربیتی پرورشی فعالیت داشتم، همیشه فکر میکردم که یک سوژههایی در تلویزیون ما کم و گم است و کمتر به آنها پرداخت میشود. سوژههای تربیتی، اخلاقی و علمی به نوعی دغدغه همه خانوادههاست و هر کس دوست دارد که فرزندش به لحاظ علمی و اخلاقی بهترین باشد. من فکر میکردم باید این سوژهها مورد پرداخت قرار بگیرد.
- زمانی که فیلمنامه را نوشتید، تا هنگام ساخت چقدر طول کشید؟
ابتدا قرار بود سریال در مرکز سیمافیلم ساخته شود، اما چون سیمافیلم از ساخت سریال کنار کشید و متمرکز بر تولید تله فیلم شد، طرح به معاونت سیما ارائه شد و در نهایت شبکه تهران برای ساخت این سریال انتخاب شد. ادامه متن نیز با توجه بهنظرات و تعامل من و مدیران شبکه نوشته شد و خانم شریعتی هم تلاش کردند که آنچه در ذهن مدیران شبکه بود دربیاید.
- پس بین نگارش فیلمنامه تا ساخت سریال زمان طولانی سپری شده است؟
بله حدود 2 الی 3سال طرح متوقف ماند.
- این توقف به طرح شما ضربه نزد؟
خیر. اتفاقا فیلمنامه تقویت شد و ما در این زمان دائم فیلمنامه را بهروزرسانی کردیم.
- معمولا کارگردانهایی که مانند شما به سراغ ساخت آثاری درباره جوانان میروند با مشکل کمبود بازیگر مواجه میشوند و اذعان دارند که در این رنج سنی یا بازیگران مشغول کار هستند و یا بازیگری وجود ندارد، شما هم با این مشکل در ساخت سریال پنجره مواجه بودید؟
اصولا این مشکل وجود دارد و ما در رنج سنی برخی از شخصیتهایمان به سختی بازیگر پیدا کردیم که مقداری آزاردهنده است. خوشبختانه ما سعی کردیم با انتخابهایمان کمتر به این مشکل دچار شویم. البته انتخاب بازیگران توسط من و شهرام زمانی انجام شد.
- اوایل سریال است و مخاطبان هنوز با افت و خیزهای سریال و داستانی که پیش روست مواجه نشدهاند، ولی در همین قسمتهای اولیه با یک درام تلخ، تصادف و مرگ یکی از شخصیتهای داستان مواجه شدند، این تلخی ابتدای سریال نظر خودتان بود؟
بله. من روی این ماجرا تأکید بسیاری داشتم. ما بارها میگوییم که مثلا پشت فرمان اتومبیل با تلفن همراه صحبت نکنید، اما بهرغم تذکرات پلیس، برخی همچنان با تلفن همراه صحبت میکنند و این شاید تأثیر چندانی نداشته باشد و فقط از ترس جریمه یک لحظه موبایل را کنار بگذارند، اما وقتی ما میبینیم که صحبت کردن با موبایل در نیمههای شب باعث مرگ یک فرزند میشود، باید درامش قوی باشد و فاجعهای رخ بدهد که دیگر مخاطب این کار را انجام ندهد. همین مرگ فرزند در سریال منجر به فروپاشی یک خانواده میشود و این ماجرا باید به شکل یک درام قوی به مردم ارائه شود. اگر این درام روی نمیداد مانند همان شعارهایی میشد که میدهیم. اما من خواستم که این ماجرا را به شکل آموزشی و تربیتی به تصویر بکشم و باید درام آن دربیاید. مردم ما باید بدانند که صحبت با تلفن همراه در نیمههای شب و زمانی که راننده خوابآلود است، بسیار کار خطرناکی است. میخواستیم بگوییم که مرگ در یک قدمی ماست و پیام بسیار قوی است. ما حرف خود را با زبان تصویر گفتهایم و تأثیر خود را هم در جامعه گذاشته است. خیلی از مخاطبان با دیدن صحنه تصادف به شدت تحتتأثیر قرار گرفتهاند و امیدوارم که مفید واقع شده باشد.
- در حقیقت شما خواستهاید رویه آموزشی و تربیتی را علاوه بر کارشناسی، در لایههای مختلف سریال نیز ترویج کرده و آن را به مخاطب ارائه دهید؟
دقیقا همین طور است. مسائل آموزشی و تربیتی از نکات ریز شروع میشود. یک مسئله انسانی و اخلاقی است که مخاطب را به عقلگرایی وامیدارد. باید چنین اثری از درام قوی برخوردار باشد تا بتواند تأثیرگذاری را به شیوه مطلوب داشته باشد. درام قوی باشد بهعنوان زنگ خطر همیشه در ذهن میماند.
- آیا درک چنین فضای سنگینی از سوی مخاطب، در قسمتهای بعدی چیزی را عاید او میکند یا فقط قرار است در همین قسمتهای اول بیننده با یک شوک مواجه شود؟
بحث این موضوع در قسمتهای بعدی نیز وجود دارد. تلنگرهای باهوش و زیرکانهای در سریال وجود دارد که ما به مخاطب میزنیم و مخاطب هم آن را میگیرد. بسیاری از مخاطبان به من گفتند که با دیدن صحنه مربوط به تصادف اشک از دیدگانشان جاری شده است.
- گذر از حوزه طنز به حوزه درام اجتماعی برای شما سخت نبود؟
من قبلا هم چند کار درام کرده بودم. مانند بیتو تنهایم یا هدف اصلی و حامی که خیلی خوب هم فروش کردند و با استقبال خوبی مواجه شدند. یا چشم به راه، که برای تلویزیون ساختهام. من پیش از این درام کار کردهام تجربه طنز را هم دارم. من فیلمسازی هستم که در این دوره طنزهایم خیلی خوب جواب داده است. البته من در ژانر اکشن هم تجربه دارم که خیلی مهم است.
- پس ورود به حوزه سریال با مضمون درام اجتماعی خیلی برای شما سخت نبوده است؟
بله همین طور است. البته من سعی کردم که با دقت بیشتری این کار را بسازم چون مخاطبان بیشتری با تلویزیون درگیر هستند. تلویزیون را همه خانوادهها میبینند اما سینما این طور نیست و به همین دلیل من در میزانسنها، دکوپاژها، شخصیتپردازی و دکورها یک بیان نمایشی خوب انتخاب کردهام که بتوانم تأثیرگذاری خود را داشته باشم.
- اشاره کردید که خودتان در امر تعلیم و تربیت دخیل بودهاید، در کنار آن آیا از مشورت و همراهی مشاوران دیگر نیز در تولید سریال بهره بردید؟
ما با روانشناسان مشورت کردیم و داستان را از زوایای مختلف بررسی کردیم. نویسنده نیز جستوجوهای بسیاری در این مورد انجام داد.
- شما از دو گروه بازیگر پیشکسوت و جوان در سریال استفاده کردهاید، از بازی بازیگران رضایت دارید؟
بله. بازیها بسیار روان و یکدست درآمده و همه خوب بودند مانند حسین مهری که من آینده روشنی برای او پیشبینی میکنم. بازیها خیلی خوب بود. من روی این مقوله خیلی دقت داشتم و دوست داشتم به جای اینکه در سریال بازی کنند، آن را زندگی کنند. الان هم مخاطبان میگویند که انگار یک زندگی میبینی به جای سریال.
- معمولا کسانی که برای شبکه تهران سریال میسازند، از زمان پخش آن ناراضی هستند، شما هم جزو این دسته هستید؟
این مسئله دست خودشان نیست. ما چندین شبکه داریم که باید هماهنگ باشند و شبکه تهران چارهای ندارد. من از زمان پخش کمابیش راضی هستم. در همین زمان کوتاه نیز مخاطبان ارتباط خوبی برقرار کردهاند و من از میزان استقبالی که از سریال شد، کاملا رضایت دارم.
- چندی پیش آقای شیرازی تهیهکننده سریال نسبت به کار ابراز نارضایتی کرده و نامه گلایهآمیزی نوشته بود، این اتفاق چرا افتاد؟
بهتر است من راجع به این موضوع صحبت نکنم. شاید ایشان شناخت کافی نسبت من نداشتهاند. من قبلا هم درام کار کردهام و ژانرهای مختلف را هم تجربه کردهام. تهیهکننده باید دانش بالایی درباره ژانرهای مختلف داشته باشد. فیلمساز خیلی برایش مهم نیست که چه ژانری کار کند، چون هرچه دستش بیاید میتواند بسازد اما تهیهکننده باید دانش بالایی داشته باشد.