اما کودکان امروز و حتی کودکان دهه70 به بعد نمیتوانند چنین خاطرههای خوشی ساز سینمای ایران داشته باشند؛ اتفاقی که برای رسیدن به چراییاش بر آن شدیم تا با چند نفر از اهالی سینمای کودک صحبت کنیم تا برایمان از دردها و مشکلاتی که سر راهشان قرار دارد، بگویند؛ افرادی که برخی از آنها از روی دلشکستگی یا دلزدگی حتی حاضر به پاسخگویی به سؤالات ما هم نشدند! اما محمدعلی طالبی، وحید نیکخواهآزاد و پوران درخشنده از جمله فیلمسازان کودک و نوجوان هستند که با وجود همه مشکلاتی که در این عرصه دارند حاضر شدند دقایقی با ما باشند و برایمان از مشکلات سینمای کودک و نوجوان بگویند.
- سینمای کودک سالهاست که از دوران اوجش فاصله گرفته و در زمینه تولید و اکران دچار مشکلات عدیدهای شده است؛ مشکلاتی که همه مدیران وعده حل کردن آنها را دادهاند ولی در نهایت تغییری در وضعیت این سینما ایجاد نشده است. فکر میکنید چرا طلسم ناکامیهای این سینما نمیشکند؟
طالبی: هر پدیدهای در دورههای مختلف دارای افت و خیزهایی است و سینمای کودک هم از این قاعده مستثنی نیست. این افت و خیزها به دلایل مختلف اتفاق افتادهاند. از آنجایی که سینمای ایران تا حد زیادی به بخش دولتی وابسته است با تغییری که در مدیریتها ایجاد میشد، تغییراتی هم در وضعیت این سینما به وجود میآمد. از طرفی تغییراتی که در کل جامعه به وجود آمد و درخواستی که برای سینمای بزرگسال شد که در آن مسائل جوانان را مورد بررسی قرار میداد و مخاطبانی که بیشتر علاقهمند به این نوع فیلمها بودند و از سویی دیگر کم کاری فیلمسازان (که دلیلش هم عدم استقبال مردم از فیلمهایشان بود) و کسانی که در این دوره کار میکردند در آن تاریخ، این سینما را با افتهایی روبهرو کرد.
- ولی به هر حال با تغییراتی که اتفاق افتاده و اینکه نیاز به این نوع از سینما در جامعه ما زیاد شده، ظاهرا تلاشهایی در حال شکلگیری است که این نوع از سینما دوباره احیا شود.
نیکخواهآزاد: مشکلات متعددی وجود دارد. در درجه اول من مشکل را از مدیریت فرهنگی حاکم بر سینما میدانم. منظورم مدیریت فرهنگی و اجرایی است. بهدلیل اینکه این سیاستگذاریها در ایران به دست آنهاست و آنها هستند که نقشه راه را مشخص میکنند و جاده را هموار یا ناهموار میسازند. مدیریت فرهنگی و اجرایی سینما در ارتباط با سینمای کودک چند مشکل دارد. یکی اینکه بهنظر میرسد در عمل نه در شعار، اهمیت این سینما را درک نمیکند و به ضرورت آن پی نبرده است. دوم اینکه فکر میکند اگر قرار است مشکلات این سینما حل شود، این اتفاق باید به دست دولت بیفتد در حالی که مشکلات سینمای کودک وقتی حل میشود که بخش خصوصی پایش را وسط بگذارد. یعنی افرادی که سرمایهشان را صرف ساخت فیلمی میکنند و پس از آن تلاش میکنند تا پولشان را دوباره به دست بیاورند. بخش دولتی از آنجا که برای پر کردن ویترین سینمای کودک و برطرف کردن نیازهای آن از وارد کردن بخش خصوصی ناکام مانده، سعی دارد با تزریق پول و تولید فیلم این ویترین را پرنگه دارد که این امر عمدتا خود را در جشنواره نشان میدهد. فیلمهایی که بخش دولتی برای آنها هزینه میکند اصلا به انگیزه اینکه پول ساختشان بازگردد، ساخته نمیشوند. به همین خاطر میبینیم که در طول این سالها شاید 90درصد فیلمهایی که در جشنواره فیلم کودک به نمایش درآمدهاند، هیچگاه به اکران عمومی نرسیدهاند. نکته سوم هم این است که عزمی وجود ندارد تا مشکلات سینمای کودک حل شود. دلیلش هم این است که مدیران دولتیای که هرچند سال یکبار عوض میشوند، افرادی نیستند که تخصص این کار را داشته باشند و متأسفانه از نیروهای متخصص هم کمک نمیگیرند.
من و دیگر افرادی که سالهاست در این حیطه فعالیت میکنیم، شاید در طول سال 10مصاحبه با نشریات و رسانههای مختلف در این زمینه داشته باشیم؛ اما در طول چند سال، یکبار هم پیش نمیآید که از جانب مسئولان فرهنگی و اجرایی سینما دعوت شویم تا به آنها مشورت بدهیم. باز هم تأکید میکنم که با تزریق پول در مقاطعی و ساختن چند فیلم، مشکل سینمای کودک و نوجوان حل نمیشود؛ چون این سازوکاری طبیعی نیست. سازوکار طبیعی بازگشت بخش خصوصی به سینماست که با مدیریتهای مرسوم در سینما، بهنظر نمیرسد کار سادهای باشد و با توجه به تجربیات سالهای دور و نزدیک، بعید میدانم مدیران عزیز- حتی اگر به ضرورت موضوع واقف باشند- در انجام آن موفق شوند.
درخشنده: هر سال هنگام برگزاری جشنواره کودک سؤالاتی از این قبیل از ما میشود و ما به آنها پاسخ میدهیم ولی متأسفانه در عمل هیچ اتفاقی نمیافتد و هر سال بدتر از سال قبل میشود. نمیدانم چه اتفاقی میخواهد برای این سینما بیفتد فقط فکر میکنم که خود دستاندرکاران شاید بتوانند حرکتی را آغاز کنند تا شرایط این سینما بهبود یابد. صحبت کردن دیگر در مورد این مسئله نمیتواند کارساز باشد و باید وارد عمل شویم. من و 2تن دیگر از فیلمسازان تصمیم گرفتهایم که اگر بشود سینمایی را برای اکران فیلم کودک بگیریم و در آن تلاشهایی در این زمینه داشته باشیم. با روندی که سینمای کودک در این سالها طی میکند ما اصلا نمیتوانیم به آینده آن امیدوار باشیم.
- در دهه60 بخش خصوصی در حوزه تولید فیلم کودک فعال بود و برخی از پرفروشترین فیلمها را فیلمهای کودک تشکیل میدادند. چه اتفاقی باعث شد اقبال مخاطب نسبت به فیلم کودک کم شود که در نتیجهاش بخش خصوصی هم رغبتی به ساخت این فیلمها نداشته باشد؟
طالبی: فقط یک مورد نیست. در دهه60 به خاطر شرایط خاصی که در جامعه ما وجود داشت و بهدلیل اینکه فیلمسازان کودک کمتر درگیر ممیزی میشدند بیشتر افراد به سمت این نوع سینما رفتند. از سوی دیگر جشنوارههای خارجی با استقبالی که از فیلمهای کودک ما میکردند، باعث شده بودند که در آن زمان این نوع از سینما رشد داشته باشد. توجه مسئولان دولتی و حمایتهایشان هم از دیگر عواملی بود که در آن زمان در رونق این نوع از سینما مؤثر واقع شد.
من خاطرم هست در دهه70 یک نوع از علاقهمندی جوانان به سینمایی به وجود آمد که مسائل مربوط به آنها را مطرح میکرد و فیلمهایی که بیشتر در مورد دخترها و پسرها بود مورد استقبال قرار میگرفت. همین اتفاق باعث شد تا تهیهکنندگان به سمت ساخت این قبیل فیلمها بروند و حتی فیلمسازان هم به سمت آن نوع سینما رفتند.
نیکخواه آزاد: موضوع شاید برعکس باشد. یعنی این طور نیست که فکر کنیم آن فیلمها همچنان ساخته میشوند و مخاطب رغبتی نسبت به دیدنشان نشان نمیدهد. علت اینکه مخاطب رغبت نشان نمیدهد، این است که فیلمهایی از آن دست دیگر ساخته نمیشود. دلیل حرفم هم این است که در همین سالهای رکود هم فیلمهایی مثل کلاه قرمزی، خواهران غریب، یکی بود، یکی نبود و علی و دنی حتی وقتی در شرایط نامناسبی اکران شدهاند، موفق بودهاند.
با این حال وضعیت کلی نسبت به آن زمان بسیار تغییر کرده. سینما در آن سالها رقیب زیادی نداشت؛ اما اکنون بازار رقابت خیلی گرم شده. اجازه بدهید مثالی بزنم. تا دهه60 ویدئو در کشور ما ممنوع بود اما امروز نه تنها بازار ویدئوی خانگی لااقل از نظر کمی بسیار گرم است و فیلمهای جذاب خارجی برای کودکان به وفور در دسترس است، ماهواره، اینترنت، بازیهای کامپیوتری و... بهعنوان رقبای قوی پا به میدان گذاشتهاند.
همه اینها دست به دست هم داده تا به تعبیر سید محمد بهشتی، مغازه چند دهنه سینما به یک دکان زیرپله تبدیل شده و آن فروشگاه چند دهنه پر شده از کالاهای رقیب که هم خوش آب و رنگترند و هم سهلالوصولتر و ارزانتر.
برای مقابله با این مشکل تنها راهی که داریم این است که مدیریت فرهنگی و اجرایی سینمای کودک با یک نقشه جامع برای حل مشکل پا به میدان بگذارد. مسئولین باید از همه ظرفیتها بهره ببرند و از همه نهادهای ذیربط مثل آموزش و پرورش، صدا و سیما، شهرداری، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و... کمک بگیرند. نباید به این دل خوش کنیم که در سال، 15-14فیلم ساخته میشود که در جشنواره به نمایش در میآید. تا زمانی که این فیلمها بهطور گسترده در سراسر کشور به نمایش در نیایند، نمیتوانیم ادعا کنیم که سینمای کودک و نوجوان زنده است.
درخشنده: بهدلیل اینکه در دهه60 اگر فیلمی در این زمینه ساخته میشد جایگاه پخش و اکرانش هم جایگاه خیلی ویژهای بود؛ یعنی این طور نبود که به خاطر اینکه فیلم متعلق به سینمای کودک است تنها چند سینما آن هم به شکل یکی دو سانس در روز، سالن نمایش در اختیارش بگذارند و با هدف راهاندازی سینمای کودک از این مقوله حمایت میشد. در آن زمان بازیگر سالاری نبود که فیلمها به صرف اینکه چند بازیگر سوپراستار دارند در سانسهای مختلف به نمایش درآیند. سینما در آن دوره این نگاه را نداشت و خیلی شریفتر از اینها بود به همین دلیل هم سینمای کودک در اوج خودش قرار داشت و بیشترین سینماها در اختیارش گذاشته میشدند و طبیعتا جدی گرفته میشد. اما وقتی این سینما در دورهای، جدی گرفته نمیشود، به جایی هم نمیرسد و در شرایطی قرار میگیرد که به تک سانس هم قناعت میکند. در دهه60 اگر فیلمهایی از این دست تولید میشد شرایط مناسب اکران هم برایش وجود داشت و اصلا شاید بتوان گفت سینمای کودک را در آن سالها بیشتر از ژانرهای دیگر جدی میگرفتند.
- در دوران طلایی سینمای کودک فیلمسازانی در این ژانر فعالیت دارند که اغلب سالهاست از این سینما فاصله گرفتهاند. فکر میکنید چه دلایلی باعث قهر فیلمسازان شاخص این ژانر شده است؟
طالبی: من فیلمسازان دیگر را نمیدانم فقط خاطرم هست آخرین فیلمی که من در این زمینه ساختم فیلمی بود به نام «تو آزادی» که برای ساختش مقداری وام گرفته بودم و تهیه کنندگی بخشی از آن هم برعهده من بود. در آن تاریخ که مربوط به 10سال پیش است در مورد پخش و اکران خیلی دچار مشکل شدم و بهرغم اینکه جوایز زیادی چه در داخل و چه در خارج از ایران به این فیلم داده شد، حمایتی از من صورت نگرفت و وقتی در آن زمان به فارابی مراجعه کردم و برای ساخت فیلم بعدیام کمک خواستم کمکی به من نشد، به همین دلیل مجبور شدم فیلم بعدیام را که در مورد یک نوجوان بود در مورد یک فرد بزرگسال بسازم. سینمای کودک و نوجوان ما بیشتر از طرف دولت مورد حمایت قرار میگیرد و بیشتر بودجهها از طرف دولت داده میشود. بنابراین خیلی مهم است که مدیرانی که روی کار میآیند بتوانند درکی از این مسئله داشته باشند و با آن ارتباط برقرار کنند و به حرفهایمان توجه داشته باشند و ما را مورد حمایت قرار دهند. ما میتوانستیم فیلمهایی بسازیم که پرمخاطب باشند و به طرف سینمایی برویم که نمونهاش در آمریکا وجود دارد؛ فیلمهایی که هم بچهها و هم بزرگسالان به تماشای آنها مینشینند. واقعیت تلخ این است که ما بخش خصوصی نداریم و هرگاه مدیر علاقهمندی روی کار آمده ما هم موفق شدهایم فیلمهایی بسازیم. فکر میکنم افراد مایل بهکار کردن در این زمینه بودند اما بهدلیل اینکه حمایت نشدند، فعالیت در این نوع سینما را کنار گذاشتند.
نیکخواه آزاد: من اسمش را قهر نمیگذارم. بالاخره آنها هم باید زندگی کنند. طبیعی است که وقتی بازار فیلم کودک پررونق باشد، هنرمندان به آن میل میکنند و وقتی کساد باشد، به عرصههای دیگر رو میکنند. اینها قهر نکردهاند بلکه فضایی برای کار کردنشان وجود ندارد. افرادی هم که در این شرایط با سینمای کودک ماندهاند، نفعشان (منظورم صرفا منفعت مالی نیست) این است که از این شهرتی که پیدا کردهاند بهعنوان فیلمساز کودک و نوجوان بهره ببرند؛ چون معلوم نیست که اگر بهجای دیگری بروند، بتوانند تا این حد موفق باشند.
درخشنده: دلیل این اتفاق از بین بردن انگیزههاست چون هر انسانی با اهدافی وارد کار میشود و تا جایی میتواند شرایط سخت را تاب بیاورد. وقتی این اتفاقات ناگوار میافتد برخی مسیرشان را تغییر میدهند و برخی که تعدادشان خیلی کم است، میمانند. وقتی کسی انگیزهاش را از دست بدهد و تلاشهایش دیده نشود طبیعتا خودش هم از خودش بدش میآید و دیگر اشتیاقی برای کار ندارد چون میبیند مسیری را طی میکند که پر از اشتباه، بیتوجهی و رنگ باختن است. این فرد با این شرایط راه به جایی نمیبرد.
- برخی معتقدند اگر جشنواره فیلم کودک نبود همین سینمای کودک نیمه جان را نیز نداشتیم. نقش این جشنواره را در بقای سینمای کودک چقدر مؤثر میدانید؟
طالبی: واقعیت این است که جشنواره کودک باعث میشود این بحثها دوباره تکرار و این حرفها زده شوند. من قطعا با این حرف موافقم. البته خود جشنواره هم افت و خیزهایی داشته است؛ در برهههایی به ما روی خوش نشان داده و ما توانستهایم آثارمان را در آن به نمایش دربیاوریم ولی در زمانهایی هم نه، خیلی خونسرد بوده و توجه زیادی به فیلمسازان نداشته است. اما در مجموع بهنظرم عملکردش مثبت بوده و سعی کرده فضا را زنده نگه دارد و به بچهها توجه کند.
نیکخواه آزاد: واقعیت این است که این جشنواره کم و بیش چراغ سینمای کودک را روشن نگهداشته است؛ یعنی سالی یکبار به ما یادآوری میکند که چیزی بهنام سینمای کودک وجود دارد اما من اصلا نام این چیزی را که وجود دارد، سینمای کودک نمیگذارم که حالا بخواهیم بگوییم جشنواره باعث بقایش شده است. سینمای کودک تعریفی دارد که فاصلهاش با سینمایی که ما داریم، بسیار است. با این حال برگزاری جشنواره به شکل فعلی این خطر را هم دارد که میتواند این احساس کاذب را به ما بدهد که چیزی بهنام سینمای کودک داریم در حالی که به واقع چنین چیزی نداریم. از این حرف نباید این طور نتیجهگیری شود که باید جشنواره را تعطیل کنیم بلکه باید تلاش کنیم تا بقیه قسمتها را درست کنیم. از سینمای کودک تنها حلقهای که به شکل نصفه و نیمه مانده، همین جشنواره است که اگر تعطیل شود ممکن است دیگر به خاطر نیاوریم که اصلا چنین مقولهای وجود داشته یا لازم است که وجود داشته باشد. جشنواره باید برگزار شود؛ منتها باید بهعنوان بخشی از یک نظام کامل و منسجم و در جای خود قرار داشته باشد.
درخشنده: من فکر میکنم به هر حال مهم است. ما تلاش کردهایم که سینمای کودکی به وجود آید و باشد و اگر روز به روز لاغرتر هم بشود نمیخواهیم آن را از ریشه بکنیم و دور بیندازیم. ما باید تلاش کنیم تا نقاط ضعفش را از بین ببریم و مجددا آن را آبیاری کنیم و سرپا نگهشداریم چون به هر حال این خاک برای پرورش این ریشه آمادگی دارد و این توانایی وجود دارد و ما نباید آن را از بین ببریم. جشنواره کودک یک نقطه اتکاست که به ما یادآوری میکند سینمای کودک باید باشد و مسئولان هم تلاشهایی را برای بهبود شرایط آن انجام دهند.
- یکی از ایراداتی که به جشنواره فیلم کودک گرفته شده نوسانات، فرازونشیبها و مخصوصا بیثباتی آن بوده. فکر میکنید جشنوارهای را که هرچند سال یکبار شهر برگزارکنندهاش را عوض میکنند تا چه اندازه میتوان جدی گرفت و نابسامانیهایی که در شیوه برگزاری آن مشاهده شده چقدر در مقوله فیلم کودک تأثیر منفی گذاشته است؟
طالبی: من در سالهای مختلف همیشه از نزدیک شاهد این قضیه بودم که وقتی مدیران فارابی تلاش میکردند تا جشنواره را در شهرهای مختلف مثل اصفهان، همدان یا کرمان برگزار کنند، با چه مشکلاتی روبهرو میشدند؛ مشکلاتی نظیر اینکه وقتی آن شهرها و استاندارانشان عوض میشدند، سیاستهایشان تغییر میکرد یا گروههایی از مردم خیلی سختگیری میکردند و بیمورد به فضای جشنواره و مهمانان آن فشار وارد میکردند و به فیلمها بیمورد ایراد میگرفتند. بهنظر من دبیران جشنواره همیشه تلاش خودشان را میکردند اما از آن سو مورد بیمهری قرار میگرفتند و بهناچار مکان جشنواره را تغییر میدادند.
خوشبختانه اخیرا جشنواره به جایی بازگشته که باید میبوده چراکه اصفهان واقعا فضای خوبی برای این جشنواره داشته. امیدوارم که مردم اصفهان قدر این جشنواره را بدانند و آگاه باشند که این حرکت فرهنگی چقدر در شهرشان مهم است و دوباره آن را از دست ندهند.
نیکخواه آزاد: سینمای کودک و نوجوان را میشود به زنجیری تشبیه کرد که 5حلقه دارد. من جشنواره را حلقه اول این زنجیر نمیدانم. پیش از جشنواره حلقههای مهم دیگری باید وجود داشته باشد. حلقه مدیریت فرهنگی، حلقه تولید فکر و فیلمنامه، حلقه تولید فیلم و بعد از آنها حلقه جشنواره و پس از آن حلقه اکران عمومی. جشنواره سر خط نیست که بخواهد در وضعیت سینمای کودک تأثیر بگذارد بلکه این سیاستهای اجرایی و فرهنگی است که روی تولید فیلمنامه و ساخت فیلم تأثیر میگذارد و ما تأثیرش را در جشنواره میبینیم. اگر ما جشنواره کودک خیلی خوبی هم داشتیم، باعث نمیشد وضعیت سینمای کودک ما خیلی خوب شود.
درخشنده: بحث جشنواره و محل برگزاریاش مقولهای است و اینکه جشنواره کودک را باید حفظ کنیم چیز دیگری است. طبیعتا اینکه جشنواره دائما مکان برگزاریاش را تغییر دهد از نظر بینالمللی هم درست نیست. وقتی جشنوارهای شناسنامهای پیدا میکند باید آن را حفظ کرد. یکی از نکات این شناسنامه مکان و زمان برگزاری است که نباید اینها را تغییر داد. چون به هر حال وجهه بینالمللی آن از بین خواهد رفت. بنابراین بهتر است که این جشنواره نیز از بودجه مشخص، مکان و زمان معینی در هر سال برخوردار باشد و برنامهریزیهای حساب شدهای برای آن صورت گیرد و جدی گرفته شود تا به این وسیله ما را هم متوجه کمبودهای این سینما کند تا خودمان را برای کار و تلاش آماده کنیم.
- با توجه به اینکه جشنواره فیلم کودک به اصفهان برگشته، میتوان این اتفاق را به فال نیک گرفت و امیدوار بود سینمای کودک با بازگشت به خاستگاهش دوباره به دوران طلایی خود بازگردد؟
طالبی: فقط یک موردش میتواند این اتفاق باشد. بهنظر میرسد که این روزها تلویزیون هم در تلاش است تا برای کودکان فیلم تولید کند و این کار هر چه جدیتر دنبال شود بخشهای دیگر مثل تولید و پخش هم آن را جدیتر میگیرند. اگر پخش دوباره راه بیفتد میتوانیم بگوییم که ممکن است این ارتباط دوباره بین کودکان و نوجوانان با سینما برقرار شود.
چندی پیش من، آقای کرامتی و خانم درخشنده نامهای نوشتیم و در آن اعلام کردیم که ما به شکل خودجوش حاضریم یک سینما تأسیس کنیم که گنجایش چیزی حدود 400تماشاگر را داشته باشد تا در آن فیلمهایی را که مخصوص بچهها هستند و چند سالی است که خاک میخورند و اکران نشدهاند، اکران کنیم. شاید با این کار دوستان دیگر هم در این زمینه تلاشهایی کنند و سالنهای دیگر را بهعنوان بخش خصوصی فعال کنند تا بچهها بیایند و فیلمهایی را که وجود دارند ولی هیچگاه دیده نشدند، ببینند.
درخشنده: امیدوارم این بازگشت یک معنا و تفسیر درستی داشته باشد و این سینما بخواهد به سالهای اوجش بازگردد. اما از سوی دیگر باید این را هم در نظر داشته باشیم که تنها مکان برگزاری نمیتواند این شرایط را مهیا کند تا این واقعه مهم فرهنگی اتفاق بیفتد. مهم این است که برنامهریزی درستی انجام دهیم.
- اتفاقی که در سینمای کودک شاهدش هستیم این است که سالانه چند فیلم با سرمایه فارابی ساخته میشوند تا ویترین جشنواره فیلم کودک خالی نماند. فیلمهایی که اغلب فقط برای جشنواره ساخته میشوند یا برنامهای برای اکرانشان وجود ندارد و یا صرفا برای رفع تکلیف، نمایش عمومی میشوند و اغلب در گیشه شکست میخورند.
طالبی: در دورههایی شاید فقط مسئله این بوده که بودجهای خرج و برنامههایی اجرایی شود و پس از آن به دست فراموشی سپرده شود تا سال آینده که باز زمان برگزاری جشنواره کودک فرارسد اما واقعیت این است که قطعا این کارها باید کارشناسی و جدی گرفته شوند و وقتی فیلمی تولید میشود به فکر پخش آن باشند؛ به عقیده من پخش یک فیلم، مهمتر از فیلمسازی آن است. بهطور کلی در ایران پخش اهمیت چندانی ندارد در صورتی که در همه جای دنیا آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد پخش فیلم است. یعنی کمپانیها از ابتدا برای اینکه یک فیلم را چگونه پخش کنند، برنامهریزی میکنند. حتی در جشنوارههای خارجی هم این پخشکنندگان هستند که خیلی اهمیت دارند. مثلا امسال که من در جشنواره برلین شرکت داشتم میدیدم تمام فیلمهایی که پخشکننده خارجی داشتند خیلی در جشنواره موفق بودند و تمام آن فیلمها در 3روز اول جشنواره نشان داده شدند و سالن سینما هم برای آنها گرفته شد. اما در ایران ظاهرا نه تنها سینمای کودک که حتی سینمای بزرگسال هم اهمیتی به این مسئله نمیدهد.
نیکخواه آزاد: نه، این اتفاق به هیچ وجه نمیتواند دلیلی برای موفقیت دوباره این سینما شود. ما باید سینمای کودک خوبی داشته باشیم که از دل آن جشنواره کودک خوبی درآید. عکس آن اما صادق نیست. نباید فکر کنیم اگر جشنواره خوبی داشته باشیم، از دل آن سینمای کودک خوبی بیرون میآید.
درخشنده: نباید چنین چیزی باشد. یعنی ما باید از کارگردانان و تهیهکنندگان این حیطه حمایت و کمکشان کنیم که بتوانند برای این سینما تلاش خودشان را بکنند. اینکه تنها در یک زمان خاص چند فیلم ساخته شود و اصلا دغدغهای برای اکرانشان وجود نداشته باشد، نمیتواند هدف باشد و فقط موجی است که زمانی میآید و رد میشود. این عمل، کار کارشناسی و زمینهسازی مناسب برای سینمای کودک نیست و بهنظر فقط هیاهویی است که زمانی ایجاد میشود و فیلمی ساخته میشود و مسئله اکرانش هم مدنظر قرار نمیگیرد. من این نوع نگاه را اصلا دوست ندارم بهدلیل اینکه سینمای کودک، سینمای جدی ماست و نمیتواند اینقدر سطحی به آن نگاه شود و فقط در برهههایی نظری به آن داشته باشیم و بعد به کناری بگذاریمش.
- با توجه به اینکه ابتدای دهه90 بهسر میبریم، فکر میکنید چقدر میتوانیم به بازگشت سینمای کودک به روزهای خوبش امیدوار باشیم؟
طالبی: با توجه به اینکه در حال حاضر جشنواره به اصفهان بازمیگردد و رویکرد کمی که تلویزیون نسبت به این مقوله پیدا کرده و همین طور دوباره نگریای که بنیاد فارابی مجددا روی این برنامه داشته و تعداد زیادی فیلمهای خارجی که خریداری شده و برای پخش در سینماها به صورت دیجیتال درآمده و برنامهریزیهایی که در حال انجام شدن است تا تعدادی فیلم کودک در کشور ساخته شود، احساس میکنم تغییراتی در حال شکل گیری است تا توجهی به بچهها بشود. منتها ما منتظر حمایتهای بیشتری در این زمینه هستیم؛ حمایتهایی که تهیهکنندگان را جذب این نوع فیلمسازی کند. تهیهکنندگانی که در دورهایی آمدند و فیلم ساختند و وقتی با بیتوجهی مواجه شدند و دیدند که فیلمهایشان خاک میخورند، این کار را کنار گذاشتهاند و رفتند سراغ ساخت فیلمهایی که مبتذل یا فقط خندهدار بودند، صرفا برای اینکه مردم را سرگرم کنند و مردم هم آرام آرام از آن نوع فیلمها استقبال کردند.
نیکخواه آزاد: این سؤال خیلی عجیبی است. بهدلیل اینکه پیشبینی را باید بر حسب مبناهایی که وجود دارد، کرد؛ حال آنکه در خصوص سینمای کودک اصلا اطلاعات روشن و دقیقی وجود ندارد. من از شما سؤال میکنم مدیریتی که امروز بر سر کار است چند سال بهکارش ادامه خواهد داد؟ در سازمان سینمایی که قصد ایجادش را دارند، جایگاه سینمای کودک کجاست؟ چقدر بودجه برای آن در نظر گرفتهاند و دهها سؤال دیگر. شما پاسخ این سؤالها را بدهید تا من دورنما را توصیف کنم. یکی از علل اصلی اینکه دچار روزمرگی هستیم، همین فقدان اطلاعات است.
درخشنده: من به هر حال به بهبود وضعیت سینمای کودک امیدوارم و نمیتوانم ناامید باشم چراکه خودم هم در این سینما کار میکنم و دلم میخواهد این اتفاق بیفتد. امیدوارم که مسئولان هم شرایطی را مهیا کنند که این سینما به شکل جدی روی پای خودش بایستد، سازمان و بودجه جدایی داشته باشد تا خودش بتواند فیلمسازان را به لحاظ مادی و معنوی حمایت کند و شرایط ساخت فیلمها را فراهم آورد. از طرفی آموزش و پرورش، حوزه هنری و همه سازمانها و ارگانهایی که برای این نوع سینما فیلم میسازند مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و بسیاری از مراکز دیگر که به این عنوان بودجه در اختیار دارند، در کنار سینمای کودک قرار بگیرند و همه بتوانند به یک شکل واحد برای سینمای کودک تلاش خودشان را بکنند تا این سینما بتواند به باروری برسد.