جمعه ۲۷ آبان ۱۳۹۰ - ۱۹:۰۹
۰ نفر

دکتر حسن سبحانی: به دلایل شناخته‌‌شده‌ای برای اهل فن در اقتصاد و نظام پولی، نرخ رشد نقدینگی در اقتصاد ایران به مراتب از نرخ رشد اقتصادی بالاتر است و این پدیده باعث می‌شود که تقاضای کل فراتر از عرضه کل اقتصاد باشد و در نتیجه بروز افزایش سطح عمومی قیمت‌ها که اصطلاحا تورم نامیده می‌شود، امری طبیعی است.

دکتر حسن سبحانی

در این شرایط تورم به مثابه یک تلقی و واقعه قابل پیش‌بینی در محاسبات و ملاحظات اقتصادی وارد و مورد سنجش قرار گرفته است. تکرار این پدیده مضر برای وضعیت اقتصاد ایران و به‌صورت مقوله‌ای مزمن در‌آمدن و عادت‌کردن جامعه به آن، بعضا مانع از آن می‌شود که برخی از سیاست‌های اصلاحی در این خصوص مورد یادآوری واقع شود، لذا مشکلات ناشی از فزونی نرخ رشد نقدینگی بر نرخ رشد اقتصادی به‌طور مستمر، حاکمیت خود را حفظ می‌کنند و ادامه می‌دهند. در این رابطه به 2نکته که پشت و روی یک سکه هستند اشاره می‌شود:

نقدینگی، مورد نیاز واحدهای تولیدی کالاها و خدمات است. بسیاری از این واحدها، به‌خاطر کمبود نقدینگی تعطیل هستند یا با ظرفیت کم کار می‌کنند و تعداد بسیار دیگری هم که هنوز به تولید نرسیده‌اند اما دوران احداث خود را می‌گذرانند به‌خاطر مواجه‌بودن با کمبود منابع و نقدینگی، با تاخیر ناخواسته در به‌ثمررسیدن پروژه‌ها روبه‌رو هستند. حتی بسیاری از واحدهای تولیدی، به‌خاطر نداشتن سرمایه در گردش، با مشکلات عدیده‌ای دست و پنجه نرم می‌کنند و این در حالی‌است که محصولات تولیدی آنها از بازار خوبی- اعم از تقاضای داخلی یا تقاضای خارجی- هم برخوردار است و سودآوری متعارف را دارند.

شهرک‌های صنعتی به‌اصطلاح سوخته - یعنی شهرک‌های دربردارنده واحدهایی که در انتظار دریافت نقدینگی و احیای مجدد فعالیت‌هایشان به‌سر می‌برند- از جمله نشانه‌های فعالیت‌های صنعتی ما هستند که موجبات مأیوس‌شدن دیگران از آمدن به تولید و سرمایه‌گذاری را موجب می‌شوند و در عین حال شاهد مستهلک‌شدن منابعی هستند که در قالب ماشین‌آلات، ساختمان و... سربرآورده‌اند لیکن به‌دلیل کمبودهای مالی در مواردی اندک، معطل‌مانده و در شرف تخریب هستند؛ سرمایه‌هایی که حجم آنها زیاد و بازدهی آنها صفر و گاهی هم منفی است (به‌خاطر لزوم پرداخت هزینه‌های ثابت). برای این واحدها مشاهده نقدینگی سرگردان و فراوان در جامعه و عدم امکان دسترسی به آن، به مثابه وجود آب و عدم امکان نوشیدن از آن است‌و بدیهی است این پدیده‌ای رنج آور است.

اما افراد دیگری هستند که صاحب نقدینگی‌اند. برای آنان سودآوری هرچه بیشتر از این نقدینگی، حتی اگر با هنجارهای اخلاقی و دینی هم مطابقت نداشته باشد بعضا ناپسند تلقی نمی‌شود. برایشان مهم نیست که بازار حقیقی اقتصاد چه شرایطی را تجربه می‌کند. برای آنان سفته‌بازی با نقدینگی و کسب سودهای دقیقا بادآورده، هدف دانسته شده است. از بازار طلا به بازار ارز و از آنجا به بازار مسکن و سرانجام به بازار اوراق بهادار سرمی‌کشند و تلاش می‌کنند تا از التهابات ناشی از انعکاس اقدامات مختلف و از جمله اقدام خودشان در سطح خرد، نهایت استفاده را ببرند؛ خودخواهی و فردگرایی تا عمق وجودشان رخنه کرده است و مصالح جامعه چندان نقشی در مجموعه ذهن تصمیم‌گیر آنان ندارد؛ صرفا به‌دنبال سود هستند و کسب آن را تحت هر شرایطی امری مستحسن می‌دانند و حتی فخرفروشی دولتی‌ها از صعود گهگاه شاخص بورس که ناشی از همین اقدامات سفته‌بازانه است را دلیلی بر صحت کارکرد خود هم می‌دانند. اما اینان نقدینگی را در راه‌های عمدتا غیرمولد هدایت می‌کنند. اینان آب نقدینگی را به سرزمین تشنه تولید نمی‌رسانند و انصافا عجیب روحیه و عملکردی دارند!کافی است نگرش مجموعه دوم به مجموعه اول مشمول اصلاح واقع شود آنگاه این اقتصاد است که نه از تخریب نقدینگی که از سازندگی آن حکایت خواهد کرد.

کد خبر 151420
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز