وزارت دفاع مرجع قدرت نظامی، تحقیق، پژوهش و توسعه تکنولوژی جدید محسوب میشود. رابرتگیتس بر این اعتقاد بود که مقابله با قابلیتهای ساختاری کشوری همانند ایران صرفا از طریق الگوهای نرم افزاری امکان پذیر خواهد بود. نامبرده در بخشی دیگر از اظهارات خود این موضوع را مطرح کرده بود که نباید در برخورد با کشورهایی مانند ایران از الگوهای تعارض پرشدت استفاده کرد. نشانههای جنگ سایبری آمریکا را میتوان در کاربرد ویروس استاکس نت و دوکو علیه تأسیسات ایران دانست؛ ویروسهایی که علیه قابلیتهای راهبردی ایرانبه کار گرفته شد. به موازات آمریکا، اسرائیلیها از الگوی مقابله تاکتیکی ایجاد هراس و بازی امنیتی علیه ایران استفاده میکنند. نشانه چنین اقدامی را میتوان در ترور دکتر شهریاری دانست؛ فردی که در زمره استادان دانشکدههای فنی ایران قرار داشته است. انجام چنین اقدامی با واکنش فراگیر ایران روبهرو شد، اما نهادهای بینالمللی در شرایطی که ایران قربانی ترور، جنگ نرم و خرابکاری سایبری شده، هیچ واکنشی نشان ندادند؛ این امر نشان میدهد که تعارض علیه ایران ادامه دارد.
جنگ با شیوههای مختلف بخشی از واقعیت سیاست بینالملل در برابر بازیگرانی است که از هویت مقاومت برخوردارند، بنابراین نه تنها بهعنوان تاکتیک مرحلهای، بلکه بخشی از استراتژی تکرارشونده بازیگرانی است که تمایلی به در نظر گرفتن منافع و ضرورتهای امنیتی کشورهای منطقهای ندارند.آمریکا و رژیم صهیونیستی 2 الگوی مختلف در برخورد با ایران را انتخاب کردهاند. طبعا افرادی همانند رابرت گیتس، دیوید پترائوس و لئون پانتا از الگوی جنگ نرم و اقدامات کمشدت بهره میگیرند؛ اقداماتی که آثار پر هزینه برای ایران خواهد داشت، در حالی که اثبات آن در نهادهای بینالمللی کار دشواری است. جنگ سایبری، نماد رویارویی هزینه برای قدرتهای بزرگ و پرهزینه کشورهای هدفمند میشود. در چنین شرایطی ابزارهای قدرت نرم افزاری بخشی از واقعیت راهبردی بازیگران فرادست به شمار میآید. چنین الگویی را آمریکا در 2مرحله زمانی علیه تأسیسات ایران بهکار گرفته است؛ اقدامی که ماهیت تروریستی دارد اما اثبات و پیشگیری از آن کار دشواری خواهد بود.
الگوی رژیم صهیونیستی ماهیت سختافزاری دارد. اسرائیلیها از الگوی اقدامات تاکتیکی امنیتی برای محدودسازی قدرت راهبردی ایران بهره گرفتهاند؛ ترور دکتر علیمحمدی و دکتر شهریاری را باید نماد چنین الگویی دانست.رویارویی جهان غرب در برخورد با ایران ماهیت تعارضی و خصمانه پیدا کرده است. طبعا چنین اقداماتی احساسات درونی جامعه ایران را جریحه دار خواهد کرد. ترور، انفجار و خرابکاری گزینههای رفتار امنیتی رژیم صهیونیستی و آمریکا در برخورد با تأسیسات راهبردی ایران محسوب میشود. چنین اقداماتی به موازات تحریمهای اقتصادی، تکنولوژیک، صنعتی، مالی و تجاری ادامه یافته است.
هدف اصلی جهان غرب فرسایش قدرت و قابلیت ساختاری ایران است. اگر چنین فرایندی ادامه پیدا کند، طبعا موازنه، تعادل و ثبات منطقهای را تحتتأثیر قرار میدهد. در شرایط عدمتعادل هیچ کشوری در وضعیت امنیت قرار نخواهد داشت.
آمریکا و رژیم صهیونیستی استراتژی یکسانی را پیگیری میکنند، در حالی که از2 تاکتیک متفاوت بهره میگیرند. مقابله با تروریسم دولتی آمریکا و رژیم صهیونیستی صرفا از طریق هوشمندی حفاظتی امکانپذیر خواهد بود.
* استاد دانشگاه تهران