این موج توسط گروههای فراملی، منطقهای و بینالمللی شکل گرفته است. مجموعههایی مانند منافقین بهعنوان تروریستهای محبوب کاخ سفید در ائتلاف با عربستان و اف بیآی بهعنوان کارگزاران اصلی سناریوی امنیتی علیه ایران محسوب میشوند. مجموعههای یاد شده تلاش دارند تا از طریق تاکتیکهای مشترک به استراتژی امنیتی ضدایرانی مبادرت ورزند. ارسال اطلاعات مربوط به سناریوی ضدایرانی میتواند گامی در جهت آشکارسازی تبانیهای چندجانبه علیه ایران محسوب شود. تحقق این امر مشروط به این است که مجموعههای دیپلماتیک و مراکز اطلاعاتی ایران از تحرک بینالمللی لازم برای متقاعدسازی نهادهای بینالمللی برخوردار باشند. در این میان کشورهای چین و روسیه بهعنوان کارگزارانی محسوب میشوند که تمایلی به پیروی از آمریکا در موضوعات منطقهای و بینالمللی ندارند. آنان قطعنامه شورای امنیت علیه سوریه را وتو کردند و با این اقدام نشان دادند که هنوز خاطره اشتباه خود را در ارتباط با قطعنامه نویسی علیه لیبی به خاطر دارند.
شورای امنیت، اطلاعات مربوط به اف بیآی و سازمان اطلاعات مرکزی را در اختیار اعضا قرار داده است. بهطور طبیعی اعضای دائمی و موقت شورای امنیت درباره این موضوع به رایزنی با ایران و سایر کشورها مبادرت میورزند. طبیعی است که تحرک دیپلماتیک ایران در چنین شرایطی میتواند زمینه لازم را برای ایجاد حمایت بینالمللی در شورای امنیت فراهم سازد.هماکنون این سؤال مطرح میشود که کشورهای چین و روسیه چه مواضعی را در ارتباط با سناریوی ساخته شده از سوی منافقین، عربستان و اف بیآی خواهند داشت؟ پاسخ به این سؤال بستگی به الگوی رفتاری ایران دارد. بنابراین محور اصلی تصمیمات نهادهای بینالمللی مانند شورای امنیت بستگی به مواضع و رویکردی دارد که از طریق تبادل با سازمانهای ایرانی به انجام میرسانند. اگر روند متقاعدسازی براساس اطلاعات دقیق، هوشمند و مؤثر انجام پذیرد، نشان میدهد که چنین نهادهایی توانستهاند در سالهای اعمال محدودیت علیه ایران نقش مؤثری ایفا کنند، درغیر این صورت نمیتوان انتظار داشت که در شرایط فشارهای بینالمللی فراگیر که مبتنی بر سناریوسازی و تولید اطلاعات است، امنیت ملی ایران در شرایط مناسبی قرار گیرد.
کشورها الگوی رفتاری خود را برای حداکثرسازی منافع ملی سازماندهی میکنند، بنابراین تفکیک چین و روسیه نیز درست نیست چون هرگونه مواضعی را براساس منافع ملی خود اتخاذ میکنند. آنان در نخستین گام از ادبیات همکاریجویانه استفاده کرده و نسبت به سناریوی اطلاعاتی افبیآی و متحدین آن تردید رواداشتهاند و در دومین گام، الگوی رفتاری خود را براساس اطلاعات به دست آمده و الگوی تبادل با بازیگران مرتبط تنظیم میکنند. نباید انتظار داشت که کشورهایی مانند چین و روسیه از ایران بهعنوان متحد استراتژیک حمایت کنند. آنان نسبت به سناریوسازی جهان غرب واقف هستند اما برای تصمیمگیری دیپلماتیک نیازمند اطلاعاتی هستند که دربرابر سناریوی اف بیآی از مطلوبیت لازم برخوردار باشد. در چنین شرایطی بازی با حاصل جمع صفر انجام نمیگیرد. تحرک دیپلماتیک ایران میتواند اعتبار سیاسی جدیدی را برای ایران ایجاد کند. اگر این پرونده به راحتی از دستور کار شورای امنیت خارج شود، در آن شرایط امکان خارجسازی پرونده حقوق بشر و پرونده هستهای ایران از شورای امنیت نیز وجود خواهد داشت.
* استاد دانشگاه تهران