از همین روست که هر چیزی در شهر، از فضاهای عمومی و خیابانها و بوستانهای آن گرفته تا بازارها و ساختمانها و مبلمان شهری در خدمت این نظم و قانون هستند. این هماهنگی و نظم را میتوان به همنوایی سازهای موجود در یک ارکستر تشبیه کرد. همانگونه که وجود سازی ناهماهنگ در ارکستر، همنوایی و زیبایی آن را از میان میبرد و شنونده بهراحتی آن را از سازهای موافق تشخیص میدهد، در یک مجموعه شهری هم همه چیز باید در راستای القای گونهای نظم و هویت شهری قرار گیرد و یک عنصر ناساز با بقیه در نظم شهر اختلال پدید میآورد و بهزودی شناسایی میشود.
از سوی دیگر هریک از این عناصر شهری، از شناسنامه و هویتی برخوردارند که در راستای هویت کلانشهری است؛ نامگذاری خیابانها، کوچهها، بوستانها، بازارهای شهری را میتوان در این جهت تعبیر کرد. حتی درختان و گیاهان موجود در شهر هم از شناسنامه برخوردارند تا بتوان بهتر به مراقبت از آنها پرداخت. حال فرض کنید شهری را که اجزای آن از این نامگذاریها و شناسنامهها خالی باشد، آیا میتوان نظم، قانون و به تبع آن رفاه و امنیت را در آنجا سراغ گرفت. از یاد نبریم که رفاه و امنیت، فرزندان بلافصل قانون بهشمار میآیند و از هر جا که قانون رخت بر بندد، آسایش و راحتی نیز شکننده خواهد بود. عکسی که آقای جعفر اصغری از یکی از خیابانهای شهر برای ما فرستاده است، پرایدی را نشان میدهد که بدون پلاک - که در واقع شناسنامه خودرو برای مجوز تردد در شهر است- درحال مسافرکشی است. راننده این خودرو که میتوانست تا آماده شدن پلاک خودرویش، از رفتوآمد در شهر اجتناب کند، با این کار خود، ساز ناهماهنگ و مخالفی را با دیگر ماشینها و در کل نظم شهری کوک کرده است.