این مجموعه با دستمایه قرار دادن نمایش آیینی شبیهخوانی توانست در ذهنها ماندگار شود و پس از گذشت 10سال همچنان بیبدیل باقی بماند.
در روزهایی که در تعزیهها، اشقیاخوان با تلفن همراهش حرف میزند و میکروفون را با امام خوان دست به دست میکند، در روزگاری که دستههای عزاداری به کوبش بیبرنامه طبلها و صدای نوحهخوانهای آموزشندیدهای بسنده میکنند که تقلیدهای بیمایهای از ترانههای موسیقی پاپ ارائه میدهند و در روزگاری که رسانهای مانند تلویزیون در ماه محرم به پخش چند تله فیلم سرهمبندیشده بسنده میکند، برای شبیهخوانی، این میراث معنوی در خطر چه میتوان کرد؟
شب دهم در میان خیل انبوه مجموعههای تلویزیونی مناسبتی، قطرهای میان دریا بود؛ قطرهای که گرچه هنوز خاطرهاش برجاست اما میان آببستنهای رایج به مجموعههای تلویزیونی بعضا پرخرج، گم و ناپیدا شده است. سؤال این است که چرا با وجود صرف هزینههای گزاف، تلویزیون در قبال زنده نگه داشتن آیینهایی همچون شبیه خوانی مسئولیتی احساس نمیکند؟ حسن فتحی در گفتوگویی با خبرگزاری مهر در پاسخ به این سؤال که چرا در طول این سالها مجموعه ماندگاری در ماه محرم از تلویزیون پخش نشده، گفته است: مسئله بهخاطر بداقبالی ماست. البته من خوشحال نیستم و بهخودم نمیبالم که چرا بعد از اینکه مجموعه شب دهم را ساختم، مجموعه ماندگار دیگری در ماه محرم ساخته نشده است. نمیدانم دلیل این اتفاق چیست اما این مسئله خوشحالم نمیکند.
این مسئله دیگرانی را هم که قلبشان برای زنده نگه داشتن شبیه خوانی میتپد، خوشحال نمیکند. بهنظر میرسد که مسئولان سیما بهجای صرف هزینه برای ساخت مجموعههای مناسبتی کممایه و ادامه لج بازی با سینمای ایران و تولید انبوهی از تله فیلمهای سطح پایین، میتوانند در هر سال تنها برای ساخته شدن یک مجموعه تلویزیونی با کیفیت به مناسبت ماه محرم سرمایهگذاری کنند. از این طریق میتوان به زنده ماندن آیینهای عاشورایی و بهویژه شبیهخوانی، اندکی امیدوارتر شد.
درست است که تلویزیون، بهدلیل سر و کار داشتن با مخاطب انبوه و تاثیرگذاری تقریبا تضمین شده، میتواند سهم بزرگی در زنده نگهداشتن آیینهایی همچون شبیهخوانی داشته باشد اما بهنظر میرسد این میراث معنوی به انجام کاری بیش از این نیاز دارد. داوود فتحعلیبیگی از مدیران انجمن تعزیه و یکی از مسئولان تهیه پرونده ثبتی این میراث معنوی، در گفتوگویی با روزنامه همشهری گفته است که متولیان فرهنگی میتوانند با در نظر گرفتن مکانی دائمی برای اجرای نمایشهای آیینی نظیر شبیهخوانی، برای زنده نگه داشتن این آیینها تلاش کرده و همچنین به جذب گردشگر هم توجه کنند.
بهنظر میرسد به کار بستن این پیشنهاد در کنار توجه به نقش رسانهای مانند تلویزیون، میتواند این آیین را از خطراتی که آن را تهدید میکند، دور نگه دارد و حتی اگر نتواند آن را به شکوه دوران تکیه دولت برگرداند - که مسلما نمیتواند - لااقل جلوی از بین رفتن آن را خواهد گرفت.
دستیابی به این مهم، عزم جزم میخواهد و هماهنگی میان متولیان فرهنگی؛ و این کیمیایی است که ظاهرا هنوز کسی به فرمول آن دست پیدا نکرده است!