حتی احساس هویت و اصالتی عمیق بابت همریشگی با ملتی که سبک زندگی، اندیشه، توانمندی و وقایع دورانشان در قالب اثری باشکوه امروز در اختیارماست نیز ضمانت حفظ این آثارنیست، شرط کافی داشتن تعصب و غیرت از سوی دستاندرکاران و برنامهریزان امور فرهنگی نسبت به میراثفرهنگی و به عبارتی تبار این مرز و بوم است؛ همان چیزی که امروز بدل به یکی از مسائل چالش برانگیز شده است. در این باره گفتوگوهایی با مرتضی طلایی، رئیس و احمد مسجد جامعی ،عضو کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران انجام شده است که میخوانید.
آنگونه که مرتضی طلایی، رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران توضیح میدهد، یکی از مولفههای اصلی و تعیینکننده هویت ما میراث مادی و معنوی و متعلقات آن است. در ایجاد و استمرار هویت تاریخی و فرهنگی شهرها، ابنیه و آثار تاریخی، تمدنی و مذهبی نقش و کارکرد ویژهای دارد.کارکرد بناهای ماندگار تاریخی را درابعاد زیر میتوان مورد تحلیل قرار داد: کارکرد اقتصادی، اجتماعی، تعلقات و همبستگی اجتماعی، کارکرد تاریخی و حفظ و نگه داشت و انتقال صحیح تمدن و گذشته فاخر، کارکرد فرهنگی بهعنوان یک وسیله و ابزار صحیح برای انتقال فرهنگ و ترویج آن و پاسداشت هویت فرهنگی و بناهای ماندگار ازجمله این کارکردهاست.
به گفته وی دلسوزی نسبت به بناهای ماندگار شهر وظیفه و مسئولیت همگانی است اما در مجموع مشکلاتی نیز وجود دارد، این مشکلات حوزه سیاستگذاری و برنامهریزی سازمان میراثفرهنگی را شامل میشود تا حوزه نظارت و مراقبت. طلایی مشکلات سخت افزاری و بودجهای را نیز بخش مهمی از مشکلات میداند و برای نمونه میگوید: ما در شهرهای زیادی از کشور بافت وسیع تاریخی داریم که از یک سو مدیریت شهری با درخواست و مطالبات شهروندان برای ایمنسازی و مقاومسازی، اصلاح و تعریض معابر، رساندن صحیح خدمات شهری و به عبارتی با موضوع توسعه شهری مواجه است و از سوی دیگر موضوع حساس میراث فرهنگی و دغدغههای حفظ این آثار نیز هست درحالیکه برنامه، بودجه و تدارک لازم برای ثبت این آثار، تملک و بازسازی و نگهداری آنها را ندارد.ازسوی دیگر تغییر فراوان و مستمر مدیریتی میراث فرهنگی بهویژه در شهر و استان تهران از دیگر مشکلات است که بارها طی چند سال اخیر اتفاق افتاده و به بیثباتی مدیریتی در سازمان میراثفرهنگی انجامیده است.
اما شاید مهمترین موضوع درباره بناهای ماندگار شهر که دارای عمر بالا هم هستند، موضوع نگهداری آنها باشد؛ موضوعی که این عضو شورای شهر آن را دارای چند وجه میداند و میگوید: بهنظر من موضوع نگهداری، حفظ و بهرهبرداری صحیح از ابنیه ماندگار را در قالب یک مثلث سه ضلعی باید دید و تحلیل و بررسی کرد. یک ضلع این مثلث مردم و شهروندانی هستند که بخشی از آنها صاحب املاک آثار و بافت تاریخی و بناها هستند، بخش دیگر مردمی هستند که اطراف این بناها زندگی میکنند و مانند سایر شهروندان حق برخورداری از مزایای توسعه شهری را دارند، ضلع دیگر سازمان میراث فرهنگی است که متولی اصلی و مسئول مستقیم در ارتباط با حفظ و نگهداری این بناهاست. این مسئولیت در قانون هم تعریف شده و مشکلات و موانع این ضلع را در سطور قبل توضیح دادم و ضلع سوم مدیریت شهری است که هم در ارتباط با حفظ و بهسازی ونوسازی و هم در ارتباط با نگهداری و بهرهبرداری از این فضاها مسئولیت دارد. اگر بخواهیم بهویژه موضوع نگهداری بناهای ماندگار را درست حلکنیم مشارکت مستمر و سازنده، تعامل صحیح و همافزایی لازم است.
مشکلی که هماکنون نیز وجود دارد و نتیجه آن وضعیت نابسامان نگهداری از برخی بناهاست.از آنجا که مرتضی طلایی یکی از اعضای مجموعه مدیریت شهری است، لازم است که درباره برنامههای مدیریت شهری برای حفاظت از بناهای ماندگار هم توضیح دهد، امری که او دغدغه مدیریت شهری میداند و میگوید که به همین دلیل در حوزه سیاستگذاری، برنامهریزی، تعیین ضابطه و مقررات و اجرا اقدامات خوبی از سوی مدیریت شهری سامان داده شده است. درحوزه هماهنگی دستگاهها کمیسیون فرهنگی شورای شهر طرح خوبی داشته که در صحن شورا هم تصویب شد. رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران ادامه میدهد: در این مصوبه وظایف و مسئولیتهایی که در ارتباط با نوسازی، بازسازی، مقاومسازی و بهرهبرداری از بافتهای تاریخی و ماندگار باید توسط شهرداری صورت میگرفت برشمردیم و اقداماتی هم که باید در فضای تعاملی، مشارکت و همکاری، میراثفرهنگی انجام میداد و هماهنگی و همکاری سایر دستگاهها و نهادهای مسئول را توضیح دادیم. علاوه بر این در ارتباط با حفظ و نگهداری میراث مادی و معنوی مربوط به زمان انقلاب و دفاع مقدس در مصوبه داشتیم و همهساله در بودجه شهرداری تهران نیز ردیفی تحت عنوان احیا ونوسازی و نگهداری آثار و بناهای مربوط به مشاهیر و مفاخر شهر تهران تصویب میشود.
احمد مسجد جامعی، عضو دیگر کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر تهران که فعالترین عضو شورا در حفاظت از بناهای ماندگار شهر، فضاهای تاریخی و نمادهای شهری محسوب میشود نیز از نگاهی دیگر به نقش بناهای ماندگار و معماری با هویت در فرهنگ و هویت شهر میپردازد. این عضو شورای شهر به حضور معماران جوان مالزیایی در تهران طی چند سال گذشته اشاره میکند و میگوید: این معماران برای بررسی شیوههای معماری دوران ایران اسلامی به کشور ما آمدند تا از این شیوه بهعنوان الگو و دستاوردی در ساخت و ساز فضاهای مختلف شهری خود استفاده کنند.آنها نمونه کارهای گچبری، کاشیکاری حرم حضرت معصومه(س)، بخشی از سی و سه پل، میدان امام اصفهان، نقش جهان و غیره را مبنایی قرار دادند تا از آنها بهعنوان ظرفیتهای ارزشمند در ساختوسازهای خود استفاده کنند. بالاخره در دنیا ما را به همین ظرفیتها میشناسند. مثلا ظرفیت مهندسی و آرایههای هنری، شهرسازی و معماری حرم حضرت عبدالعظیم(ع) به اندازهای است که با هزار سال قدمت و بعد از همه فراز و فرودها و زلزلهها که پشت سر گذاشته همچنان استوار باقی مانده یا مسجد جامع تهران که قدمت یکی از شبستانهای آن هزار ساله است و در پشت آن، محراب و معبد ایرانیان پیش از اسلام قرار دارد با دیوارهای آجری دو جداره که 700 سال پیش برای مقابله با سرما و گرما ساخته شده بود.
به گفته او، در همین خیابان مولوی نیز آثار ماندگاری داریم که سرمایههای ملی ما هستند مثل خانه مرحوم بهبهانی، خانه مشروطیت، خانه پروین اعتصامی، حمام گلشن و آب انبار امامزاده اسماعیل که تبدیل به موزه نقاشی قهوهخانهای شده، حتی میشود برای خانه پروین و سایر آثارماندگار به لحاظ هویتی، معماری، ملی و شهرسازی کارکرد گردشگری و درآمدزایی نیز قائل شد.کما اینکه این روزها کشورهای حاشیه خلیجفارس با تهیه اشیای قدیمی از کشور ما آن را بازسازی کرده و به نام خود ثبت میکنند و در معرض بازدید جهانیان قرار میدهند حتی مدعی شخصیتهای تاریخی و علمی ما اعم از نظامی گنجوی، ابنسینا و مولوی شده و از آن به لحاظ هویتی، معنوی و مادی بهرهبرداری میکنند. بخش عمده بسیاری از سفرنامههایی که از ایران نوشته شده درباره نحوه ساخت چارسوها، نقش بناهایی نظیر بازار تهران و تبریز در فرهنگ، اقتصاد و هویت معنوی مردم ایران است.
از نظر مسجد جامعی، آنچه این بناها را تهدید میکند نبود تعریف کارایی مناسب و تبدیل آنها به ظرفیتهای جدید است .وی میگوید: مثلا خانه پروین را تغییر و تبدیل کاربری آن به پاساژ تهدید میکرد درحالیکه سازمان میراث فرهنگی مکلف است برای این بناها تمهیداتی بیندیشد تا در قالب واگذاری امتیازاتی از عدمالنفع صاحبان این بناها جلوگیری شود. البته این قانون در برنامه چهارم توسعه بود اما نمیدانم در برنامه پنجم هم هست یا نه، بنابراین شهرداری تهران همانطور که در غیاب دستگاههای متولی فراتر از اختیارات خود سالن تئاتر یا سینما و غیره میسازد باید سعی کند با جلوگیری از تخریب اینگونه بناهای ماندگار، شناسنامه و تاریخ شهری را نیز حفظ کند.او البته شرایط را کاملا به نفع گذشته ارزیابی نمیکند و به نشانههایی از خلق بناهای ماندگار در سالهای اخیر اشاره میکند. او میگوید: به عنوان نمونه میتوان به سولههایی اشاره کرد که قبلا در اختیار نیروهای نظامی بود اما شهرداری ابتدا پادگان ایرانشهر را خریداری کرد و خانه هنرمندان تاسیس شد و پس از آن با خریداری سولههای مجاورش این فضاها نیز به خانه هنرمندان اضافه شد.همچنین برج میلاد گرچه بهعنوان اثر ملی ثبت نشده اما بنای ماندگاری است یا پردیس سینمایی ملت که برای نخستینبار چندین سالن سینمایی بهصورت مدرن کنار هم در قالب مجموعه سینمایی قرار گرفته، کاروانسرای صفوی که خانات نامیده میشود، باغ کتاب، باغ هنر، باغ قرآن اینها همه میتواند بناهای ماندگاری برای شهر تهران باشد.