فریدون صدیقی از روزنامهنگاران قدیمی که در دوران انقلاب هم به طور فعال در مطبوعات مینوشت و این روزها دبیر تحریریه گروه مجلات همشهری است درباره نقش و جایگاه رسانهها در شکلگیری انقلاب اسلامی گفت: در آن زمان رسانههای مکتوب معدود و محدود بودند که شامل نشریات فراگیری همچون کیهان، اطلاعات و آیندگان میشد.
وی با اشاره به اینکه نبود تنوع و تعدد در رسانهها در فضای محدود آن دوران که تنوع کنونی ماهواره، اینترنت و تلفن همراه نبود طبیعی است، ادامه داد: به هر حال روزنامهها به سهم خود در تهییج افکار عمومی در شفافسازی موضوعات و التهابهایی که منجر به انقلاب شد نقش ویژهای را داشتند.
این روزنامهنگار دوران انقلاب تصریح کرد: البته نکته دیگری که در اینباره وجود دارد این است که در آن زمان یک جمعیت 30 میلیونی در کشور وجود داشت که گروه اندکی از آنها دانشگاهی بودند. اغلب مردم با رادیو همراه بودند. روزنامهها در یک ظرفیتهای قابل تعریفی اطلاعرسانی میکردند ولی بخشی از اطلاعرسانی به مخاطب را رسانههای بیگانه و از جمله رادیو BBC انجام میدادند.
صدیقی بخش دیگری از اطلاعرسانی در دوران انقلاب را مربوط به رسانههای محیطی، دیوارنوشتهها، نوارهای کاست، دستگاههای کپی عنوان کرد و گفت: همه این عوامل در کنار هم نقش مکمل را در اطلاعرسانی داشتند و بخشهای ناگفته و بخشهایی را که نشد مطبوعات بدان بپردازند، البته با اهداف خاص خود دنبال میکردند.
این مدرس روزنامهنگاری تاکید کرد: با همه این احوال مطبوعات نقش جدی، موثر و پیشبرنده در حرکت انقلابی مردم داشتند. بررسی روزنامههای کیهان و اطلاعات آن دوران نشان میدهد که خبرنگاران در حوزههای خبری خود حضور داشتند و در تهران و شهرستانها اطلاعرسانی مناسبی را انجام میدادند.
وی در پاسخ به این پرسش که خبرنگاران در آن دوران با توجه به کمبود امکانات و شرایط ویژه چطور اطلاعات را جابجا و به عرصه مطبوعات وارد میکردند، افزود: این امر به میل و رغبت و حضور نسل جوان که در روزنامهها حضور داشتند رخ میداد و همه آنها در گروه کسانی بودند که نسبت به شرایط آن زمان معترض بودند. نسل جوان در میدانهای مختلف حضور داشتند و از نظام رسانه آن زمان ناراضی بودند و میخواستند راوی موضوعاتی باشند که در صحنه اتفاق میافتد.
صدیقی تصریح کرد: نکته دیگر این است که تکنیک و مهارتها در آن زمان در اوج بود. اقتضای شرایط این امر را میطلبید و با توجه به اینکه روزنامههای معدودی وجود داشت و علاقمندان روزنامه نیز قشر معدودی بودند تنها کسانی میتوانستند به این عرصه پا بگذارند که افراد خلاقی بودند. یک رقابت جدی، موثر و پیشبرنده در فضای رسانهای آن موقع بود که حضور افراد نخبه را در رسانهها طلب میکرد.
وی خاطرنشان کرد: آموزشهای محیطی که در روزنامهها داده میشد، آموزشهای سخت و همراه با تلاش بیوقفه بود. در آن زمان این تلقی و مفهوم که کار روزنامهنگار تبدیل زغال سنگ به الماس است و روزنامهنگار می تواند با حداقلها حداکثرها را بیافریند، بسیار مورد توجه بود. آنها باید از چیدمان کلمات برای مفاهیمی استفاده میکردند که آن چیدمان موجبات سوءتعبیر و دردسر را ایجاد نکند.
این روزنامهنگار ادامه داد: همنسلان ما کسانی بودند که در آن دوره به زندان رفتند و روحیه مبارزه داشتند و از مهارت و تکنیکهای خود در این راه استفاده کرده و به این ترتیب با پدیدهای به نام «محرم علی خان» که یک سانسورچی بود که به روزنامهها می آمد، از طریق همین تکنیکها مبارزه می کردند و در حقیقت میتوانستند سر او را «کلاه بگذارند» و اطلاعرسانی کنند.
وی با اشاره به اینکه تحلیلهای روزنامهها نیز به مثابه تحلیلهای رادیو و تلویزیون ظرفیتهای انقلابی داشت به مهر گفت: ضمن آنکه مدیران روزنامهها پیش از اینکه به نقطههای عطف تاریخی برسند از ایران فرار کردند.
فریدون صدیقی همچنین درباره روزهای انقلاب و حضورش به عنوان خبرنگار برای پوشش خبر ورود امام خمینی (ره) به تهران در فرودگاه مهرآباد نیز بیان کرد: «فرقانی» آن روز به بهشت زهرا رفت و من به فرودگاه. تیتر من «امام آمد» و تیتر فرقانی «من توی دهن این دولت میزنم» در آن روز در روزنامه کیهان بود.
وی اضافه کرد: در روز ورود امام به همراه حسین پرتوی عکاس خبری برای تهیه گزارش به فرودگاه رفتیم و جمعیت بسیار زیادی در فضای سربسته سالن منتظر ورود امام خمینی (ره) بودند. مردم در هنگام ورود رهبر انقلاب سرود معروف «خمینی ای امام» را سر دادند و به این ترتیب امام از فرودگاه به بهشتزهرا رفت.
این مدرس روزنامهنگاری در پایان گفت: روزنامه کیهان آن روز پنج بار چاپ شد و فکر میکنم بالاترین تیراژ انتشار روزنامه در کشور به همان روز باز میگردد.