به عبارت بهتر ایران 26 برابر فرانسه و سوئد، زیان بیتوجهی به فرهنگسازی، آموزش و استفاده صحیح از منابع انرژی را به خود وارد کرده است. گزارش سال 2007 بانک جهانی همچنین اشاره دارد که 36 درصد از درآمد کل ملی ایران در سال 2004 در اثر مصرف انرژی کاهش یافته است.
بیگمان اضافه کردن خسارات مستقیم ناشی از واردات بنزین و هزینههایی که برای سلامت و بهداشت مردم به سبب این آلودگیها به جامعه تحمیل میشود، این رقم را بسیار بالاتر خواهد برد.
بیتوجهی به سیستمهای حمل و نقل عمومی سه پیامد نامیمون برای کشور داشته است. نخستین و مهمترین آنها، جانیفتادن فرهنگ صحیح مصرف انرژی و بویژه بنزین در میان مردم است.
واقعیت آن است که آدم میتواند هر وقت دلش خواست، خودرو خود را برای انجام هر کار کوچک روشن کند و با بنزینی که بهای آن از آبمعدنی کمتر است، بدون دغدغه جزئیترین کارهای روزمره خود را با اتومبیل شخصی انجام دهد.
به این ترتیب، عجیب نیست که با گذشت هر سال، ترافیک شب عید، روز به روز از عید دورتر و دورتر شود، طوری که این روزها ترافیک «شب عید» از میانه بهمن ماه شروع شده و معلوم نیست با این روند به کجا خواهد انجامید؟
آیا اگر بهای بنزین واقعی بود، باز هم مردم به این شکل آن را مصرف میکردند؟
دوم آنکه، این بیتوجهی به طور مستقیم میلیاردها دلار خسارت به اقتصاد کشور وارد میکند چنان که دولت تنها در سال گذشته 15 میلیارد دلار برای بنزین هزینه کرده و امسال نیز حدود 5/5 میلیارد دلار صرف واردات آن کرده است.
بدین ترتیب دولت هر سال مشکل را موقتاً حل میکند اما هر بار غول مصرف با قدرتی مضاعف بر سر او فرود میآید.
جالب آن است که در این اوضاع بحرانی و آشفته برخی کارخانههای خودروسازی با ادعای رعایت استانداردهای روز دنیا هنوز خودروهایی تولید میکنند که تکنولوژی موتور آنها مربوط به 4 دهه پیش است!
یکی از دلایل مهم توقف تولید خودرو پیکان آلایندگی موتور آن بود. حال اینکه خودروسازان با چه منطقی موتور پیکان را روی اتاق پژو سوار کردهاند، جای پرسش و نگرانی عمیق دارد.
عباس رجایی، عضو فراکسیون محیطزیست مجلس با بیان اینکه باید از صنعت داخلی حمایت شود، اما این حمایتها به معنی آن نیست که هر چیزی که تولید و به مردم عرضه شد، آنان نیز مجبور به استفاده باشند، خاطرنشان کرد: باید با منطقی کردن تعرفه واردات خودرو، خودروسازان داخلی را مجبور به رقابت کنیم تا آنها نیز در این بازار رقابتی مشکلات تولیدات خود را حل کنند.
سوم آنکه، بالاخره نفسکشیدن از مهمترین اعمال حیاتی هر موجود زنده از جمله انسان است! اما وقتی رانندگانِ بیدغدغه، بنزین ارزانتر از آب را در باک اتومبیلهایی با موتورهای ناکارآمد و در بسیاری موارد فرسوده میریزند، روبهرو شدن با تنگینفس، سکتههای قلبی و... بسیار طبیعی است.
چنان که آمد، بانک جهانی در تازهترین گزارش خود با عنوان «به سوی اقدامی گستردهتر برای پسانداز» اعلام کرده ایران در سال2004، 6/2درصد از درآمد کل ملی خود را صرف خسارات زیستمحیطی ناشی از آلایندههای دیاکسید کربن و ذرات معلق کرده است.
با روند رو به رشد وسایط نقلیه ورودی به سیستم حمل و نقل و خروج نامتناسب وسایط نقلیه فرسوده از این چرخه، میتوان ادعا کرد این خسارات در سال جاری رقمی بیش از میزان اعلام شده در گزارش یاد شده باشد. این دو آلاینده حاصل سوزاندن سوختهای فسیلی هستند و منابع آلاینده متحرک، مسئول 80 درصد آلودگی هوای شهرهای بزرگ ایراناند.
گزارش شاخصهای توسعه در سال 2006 نیز که توسط بانک جهانی منتشر شده نشان میدهد: ایران از نظر دو آلاینده دیاکسید کربن و ذرات معلق در سال 2004 بیش از 3 برابر ژاپن و آمریکا و 5/8 برابر انگلستان خسارت خورده است.
از سوی دیگر خسارات زیستمحیطی این دو آلاینده به اقتصاد ایران 8/2 برابر متوسط خسارت به اقتصاد جهان است. همچنین 36درصد از درآمد کل ملی ایران در سال 2004 در اثر مصرف انرژی کاهش یافته است.
دکتر حسن مرادی، عضو هیأت رئیسه کمیسیون انرژی مجلس با اشاره به وضعیت بحرانی آلودگی هوا در هفتهها و ماههای اخیر در تهران و شهرهای بزرگ کشور میگوید: «خودروها در ترافیک از جابجایی مسافران جا مانده و رانندگان نیز با توجه به پایین بودن قیمت بنزین علاقهای به خاموش کردن خودروهایشان ندارند. لذا این امر میلیاردها دلار ثروت کشور را به هدر میدهد و مسائل زیستمحیطی و مشکلات فراوانی را برای نسلهای آینده به بار میآورد.»
وی که عضو فراکسیون محیطزیست مجلس نیز هست، اضافه میکند: سال گذشته مصرف بنزین 15میلیارد دلار برآورد شد بهگونهای که این میزان مصرف نهتنها محیطزیست را به شدت تخریب کرده و سموم و آلایندهها را در فضای شهرها پراکنده کرده، بلکه بیماریهای لاعلاج به جامعه تحمیل کرده است.
عضو هیأت رئیسه کمیسیون انرژی با بیان اینکه مسئلهای مهمتر از بهخطر افتادن محیطزیست و تهدید آیندگان نیست میگوید: سازمان محیطزیست باید معیارهایی را مدنظر قرار داده و ضوابطی را مدون کند تا چنین مشکلاتی نداشته باشیم.
از سوی دیگر به گفته مهندس سیدرضا فاطمی، مجری طرح جایگزینی خودروهای فرسود، امسال تنها 95 هزار خودرو فرسوده از رده خارج شدهاند. این در حالی است که طبق برنامه قرار بوده 250 هزار خودرو فرسوده از رده خارج شوند و بسیار بعید است در یک ماه باقیمانده حتی نیمی از اهداف مورد نظر تحقق یابد.
عباس رجایی، نماینده مردم اراک و عضو کمیسیون کشاورزی مجلس نیز با یادآوری اینکه باید در مورد سوخت خودروها در کشور برنامه جامع و مدونی تدوین شود، گفت: برای رسیدن به این مهم باید به این منطق برسیم که لزوما هر چه خودرو تولید میشود نباید در داخل کشور رسوب کند، چرا که برنامه صادرات در این بخش، برنامه درستی نبوده و به طور جدی دنبال نمیشود.
وی اظهار داشت: در تمام دنیا به میزان ورود خودرو به کشور، خودروهای فرسوده و قدیمی از رده خارج میشوند، که چنین امری به صورت قانون تعریف شده به شکلی که هزینه نگهداری خودروهای قدیمی بیش از خودروهای نو است.
به گفته رجایی این در حالیست که چنین روندی در کشور ما بر عکس است و حتی خودروهای با عمر 20سال نیز ارزش دارند، لذا باید به سمتی برویم که هزینه نگهداری خودروهای فرسوده افزایش یافته تا مالکان آنها خودشان شخصا برای جایگزینی اقدام کنند.